وادی ها مثل پله هایی هستند که قرار است ما را به مراحل بالاتر برسانند

جلسه چهاردهم از دوره های چهل و دوم کارگاههای آموزش خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی دانیال اهواز به استادی مسافر راهنمای محترم آقا حسین، نگهبانی مسافر منصور و دبیری مسافر علی با دستور جلسه وادی هفتم و تاثیر آن روی من مورخه سه شنبه ۱۸/۰۶/۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان حسین هستم یک مسافر، تشکر میکنم از نگهبان جلسه آقا منصور که امروز اجازه دادند که در این جایگاه قرار بگیرم و خدمت کنم، جا دارد من پیشاپیش هفته ایجنت و مرزبان را خدمت ایجنت محترم آقا امین و این پنج مرزبان عزیز که واقعا در این چهارده ماه برای شعبه و دورهم نگه داشتن ما واقعا زحمت کشیدند را تبریک بگویم. حالا من اسم این پنج مرزبان را میبرم که بچه هایی که تازه وارد هستند اسمشون را بدانند، آقایان مهدی، حسین، عطا و آقا محمد و آقا سعید واقعا جای تشکر دارد و همین دیدن هاست که باعث می شود ما به درمان برسیم ، و اما دستور جلسه این هفته وادی هفتم و تاثیر آن بر روی من، وادی هفتم می گوید رمز و راز کشف حقیقت در دو چیز است یکی یافتن راه است و دیگری برداشتی که ما ازش داریم. وادی ها مثال پله هایی می مانند که قرار است ما را به مرحله بالاتر و ترقی هدایت کنند یعنی وقتی من از وادی یک شروع می کنم با تفکر و وادی پنجم به من میگوید حالا دیگه تفکر کافی است، شروع کن به عمل و عمل کردن و آن عملیاتی شدن که باعث میشود من به جلو حرکت بکنم و توی این چهارچوب وادی ها حرکت کردن واقعا فکر می کنم بتواند من را به رشد و تعالی برساند. یافتن راه مهم است ولی در آن مسیر راه قرار گرفتن به نظرم خیلی مهمتر است که در مسیر بتوانم خودم را هدایت کنم و بتوانم رو به جلو بروم و بتوانم با آن صفت‌های بدی که در من ریشه کرده اند که در نهایت مصرف کننده شدم بتوانم آنها را حلشون بکنم.

مشکل من اعتیاد نیست مشکل من صفتهای بودند که باعث شدند من مصرف کننده بشوم و ریشه در درون من دارد، به واسطه اینکه من به کنگره می آیم اعتیادم را حل می کنم آخرین پازلی که به من چسبید اعتیاد بود کنگره می آید آخری را از من میگیرد و درمان می شوم ولی صفتها صفر تا صدش گردن خودم است، مسئولش خودم هستم، آموزشها و سی دی های آقای مهندس، من همیشه در لژیون خودم می گویم، یک نکته از سی دی اگر بتواند یک گره از این فرش که هزاران گره دارد و بتوانیم با یک سی دی یکی از این گره ها را باز کنیم واقعا این هنر است. به ظاهر هم بدرد نمی خوره اگر سی دی کار کردم و عمل نکنم. پس سی دی زمانی بکار من می آید وادی ها زمانی به کار من می آیند که من ببرمشون تو دل زندگیم و ارزش استفاده بکنم در مورد رمز و راز وادی هفتم، همینه که این حال خوشی است که من میام اینجا امتحانش می کنم میگم در کنگره چقدر خالم خوبه، چقدر خنده روی لبهایم هست، من می آیم اینجا که تمرینش بکنم، این تمرین کردن را اگر بتوانم ببرم در دل کارم و ببرمش در دل زندگیم آن موقع است که ارزش دارد و به کار من می آید و همینجا جا دارد که من از بچه هایی که هستند هم از دل و جانشون و هم از نظر جانی و مالی خدمت می کنند تشکر بکنم، من زیاد صحبت نمی کنم و وقت را بیشتر می گذارم برای مشارکت کردن خصوصا برای بچه های سفر اولی و مشارکت را بدهم به سفر اولی ها. متشکرم که به صحبت‌های من گوش دادید.

گروه سایت نمایندگی دانیال اهواز

عکس و تایپ : مسافر امید

ارسال خبر: همسفر ابوالفضل