امروز سه شنبه ١۴٠۴/٠۶/١٨ جلسه هفتم از دوره ششم سری کارگاههای خصوصی مسافران کنگره ۶٠ زاهدان با دستور جلسه «وادی هفتم و تأثیر آن روی من» ، به استادی راهنمای محترم مسافر پرویز، نگهبانی مسافر اسحاق و دبیری مسافر محمد ساعت ١٧ آغاز بکار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
خدا را شاکرم که باز دوباره توفیق داد در این جایگاه خدمتی قرار بگیرم از مهندس و خانواده محترمشان تشکر میکنم و از خدمتگزاران شعبه زاهدان که اجازه خدمت را برایم فراهم کردند بسیار ممنون هستم.
اصولاً راههای زیادی در زندگی انسان وجود دارد و همانطور که آقای مهندس طبق آیه «فالهمها فجورها و تقواها »میگویند که خداوند انسان را بر سر یک دوراهی قرار داد و به او یک سری ابزارها هم داد تا از آنها استفاده کند.
خوب من در یک مقطعی از زندگی ام راه مصرف مواد را انتخاب کردم راه دوستان و رفیقهای مصرفی را انتخاب کردم راه بی تفاوتی، راه بینظمی، بیثباتی، بیاخلاقی، راه عدم آرامش و آسایش و عدم تعادل و راههایی که به افیون و نشئگی و خماری ختم میشد. راه ضد ارزشی که نه تنها به خودم خسارت می زدم بلکه به خانواده، دوستان و اطرافیان محل کار و همکاران خسارتهای زیادی وارد کردم و هیچ چیزی هم برای من مهم نبود چون نه تفکری داشتم نه تعقلی داشتم و نه ساختاری و نه از مشورت دوستانی که سالم بودند استفاده میکردم. دانایی نداشتم فقط به فکر مصرف مواد بودم تمام هم و غم من شده بود همین کار و دنیای خودم را از همین روزنه میدیدم آن هم فقط به نفع خودم.
حالا بعد از چند وقتی که مصرف کردم به انتهای راه لذتهای کاذب و سراب، خستگی و احساس پوچی و تنفر از خودم رسیدم در ادامه با راه جدیدی به نام کنگره آشنا شدم قبلاً دنبال راههای زیادی میگشتم ولی پیدا کردن راه درست خیلی سخت و غیر ممکن بود و همچنان مصرف میکردم و اوضاع خرابتر شده بود که وارد کنگره شدم و راه جدیدی پیدا کردم .
بعد از اینکه فهمیدم راه مصرف مواد هیچی ندارد جز همان هیچی ،پوچی، افسردگی و بیماریهای زیادی که گریبانگیر من بود چیز دیگری ندارد .راه کنگره، راه DST یا راه ویلیام یا لژیون جونز که آمد به فرمانهایی که در آن به ما داده میشد: توجه و عمل سالم داشته باشیم حتماً از شروع آن به مقصد خواهیم رسید راهی که ابزارهایی مثل تفکر، تعقل و ساختارهایی که نیاز است و عدم پیروی و اطاعت از فرمان نفس و ضد ارزشها به فرمان عقل میرسیم به راه درست و صراط مستقیم و راه ارزشها میرسیم .
برداشتی که داریم از راه هم در شروع هم در حین مسیر حرکت هم در پایان و مقصد بهترین و نابترین حس و حالها را داریم، آرامش و آسایش را داریم، به لذتهای واقعی میرسیم و از قدرت یا نیروهای اختیار و انتخابمان استفاده میکنیم و به نظر من بهترین برداشت از راهی که پیدا کردیم همین است پیدا کردن خودمان که در منجلاب اعتیاد گم شده بودیم و اینکه خدمتگزار هستیم و فقط و فقط مسافر یک راه باشیم که آقای مهندس اوایل میگفتند راههای رسیدن به خداوند خیلی زیاد است ولی از یک جایی به بعد بیان کردند که راه رسیدن به خداوند فقط یک راه است آن هم راه صراط مستقیم.
.jpeg)
نگارش : مسافر محمد.س (لژیون یکم راهنما آقای جواد)
ارسال : مسافر رامین (لژیون یکم راهنما آقای جواد)
- تعداد بازدید از این مطلب :
43