English Version
This Site Is Available In English

درمان اعتیاد یک حقیقت است

درمان اعتیاد یک حقیقت است

جلسه چهارم از دوره یازدهم سری کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی چرمهین ویژه مسافران با استادی مسافر کریم، نگهبانی مسافر ناصر و دبیری مسافر حسین با دستور جلسه " وادی هفتم و تأثیر آن بر روی "  سه‌شنبه 18 شهریور 1404 ساعت 17 آغاز بکار نمود.

خلاصه سخنان استاد :

سلام دوستان کریم هستم یک مسافر، وادی‌ها، چهارچوبی برای رسیدن به تعادل در مسیر سفر و نقش بسیار حیاتی را ایفا می‌کنند. این وادی‌ها، که توسط بنیان کنگره ۶۰، مهندس دژاکام، تدوین شده‌اند، نقشه راهی هستند برای رهایی از بند اعتیاد و رسیدن به تعادل در ابعاد جسم، روان و جهان‌بینی. من کریم، در طول سفرم، از این وادی‌ها آموخته‌ها و تجربه‌های ارزشمندی کسب کرده‌ام که مایلم آن‌ها را با شما به اشتراک بگذارم.

چهار وادی اول (از اول تا چهارم) را با تفکر پشت سر گذاشتیم. این بدان معناست که قبل از هر اقدامی، لازم است تا در مورد مسئله اعتیاد، چرایی آن، و راه‌های درمان آن عمیقاً تفکر کنیم. این مرحله، مرحله‌ی درک بیماری اعتیاد و پذیرش آن است. بدون تفکر و اندیشه، گام برداشتن در مسیر درمان، هدفی جز گمراهی نخواهد داشت.
وادی پنجم: از قوه به فعل، آغاز حرکت در وادی پنجم، آموختیم که از قوه به فعل تبدیل شویم. این یعنی، تفکر و اندیشه کافی نیست، بلکه باید این تفکرات را به مرحله عمل و اقدام برسانیم. زمان آن رسیده که از مرحله‌ی تصور و رویاپردازی رها شویم و قدم در مسیر عملی درمان بگذاریم. درمان اعتیاد، نیازمند اقدام عملی است و این وادی، دریچه‌ای است به سوی این اقدام.
وادی ششم: فرمانروایی عقل، کلید سعادت، وادی ششم، ما را با حکم عقل در قالب فرمانروا آشنا می‌کند. در این مرحله، یاد می‌گیریم که چگونه ندای عقل را شنیده و به آن گوش فرا دهیم. عقل، چراغ راه هدایت انسان است و پذیرش فرمان آن، ما را از گمراهی و انحراف باز می‌دارد. در مسیر درمان، عقل، بهترین راهنما و مشاور ماست.
وادی هفتم: یافتن راه و برداشت ما، معنای حقیقی سفر، وادی هفتم، که محور صحبت‌های امروز من است، نکات بسیار مهمی را در مورد “یافتن راه” و “آنچه که برداشت می‌کنیم” به ما آموخت. این وادی، به ما یادآوری می‌کند که در مسیر درمان و زندگی، نباید صرفاً به دنبال راه حل‌های ساده، کوتاه‌ترین یا سریع‌ترین راه‌ها باشیم، بلکه باید به دنبال “بهترین راه” باشیم؛ راهی که ما را به مقصد برساند و از سقوط به “مسلخ ناکجا آباد” باز دارد. بهترین راه در برابر کوتاه‌ترین راه: تجربه‌ی شخصی، بسیاری از ما، در ابتدای مسیر، ناآگاهانه به دنبال کوتاه‌ترین و سریع‌ترین راه‌ها بودیم. تجربه شخصی من نیز شاهدی بر این مدعاست. سال‌ها پیش، دوستی داشتم که خود در کار ترک اعتیاد بود. او با روش URD (با سرم و سوزن) تلاش کرد مرا ترک دهد. حتی پیش از اینکه او به شهر خود، شاهرود، بازگردد، من دوباره مصرف خود را آغاز کرده بودم. او مجدداً مرا به شاهرود دعوت کرد، جایی که کلینیک‌های آزاد شربت OT و اپیوم نیز ارائه می‌شد. در آنجا، مجدداً با روش URD بستری شدم. روشی بسیار سخت و زجرآور بود؛ دست و پاهایم را می‌بستند. اما با وجود تمام این سختی‌ها، نتیجه‌ای حاصل نشد و مجدداً به ناکجا آباد برگشتم.
شرمندگی و ناآگاهی از رمز و راز
زمانی که فیلم و عکس‌های خودم را در آن وضعیت دیدم، عمیقاً شرمنده شدم. شرم از اینکه دوستانم در منزل، مرا با چنین روش‌هایی می‌خواستند ترک دهند. این شرم، نتیجه‌ی ناآگاهی از رمز و راز درمان و انتخاب راه‌های نادرست بود. من به دنبال راه‌های نزدیک‌تر و کوتاه‌تر بودم، غافل از اینکه این راه‌ها، مرا به سوی ناکجا آباد هدایت می‌کنند.
رویارویی با کنگره و درک حقیقت در آن زمان، حتی از کنار شعبه شیخ بهایی که بچه‌ها با پیراهن سفید از آنجا رد می‌شدند، عبور می‌کردم، اما نمی‌دانستم آنجا چه مکانی است. وقتی خودم وارد کنگره شدم، تازه فهمیدم که آن راه‌هایی که می‌رفتیم، اشتباه بود و این راه کنگره، راه درست است. من پیش از این، به دنبال ترک با روش URD، قرص B2 یا شربت متادون بودم. اما در کنگره، با نشستن سر لژیون و پذیرش نقش شاگرد، شروع به آموختن کردم.
فرمانبرداری، کلید گشودن رمز و راز، زمانی که راهنمایم به من گفت: “کریم، تو باید سی‌دی بنویسی، سر وقت بیایی و بروی و فرمانبردار خوبی باشی”، تازه فهمیدم که چه کارهایی باید انجام دهم. از آن روز به بعد، هر آنچه راهنما می‌گفت، با جان و دل گوش دادم و فرمانبردار خوبی شدم. سی‌دی‌ها را می‌نوشتم، سر وقت در جلسات حاضر می‌شدم. در این مرحله بود که رمز و راز حقیقت، آنچه مهندس و کنگره به ما می‌آموزند، برایم آشکار شد.
درس بزرگی از تجربه درمانی فرزند دو هفته پیش، اتفاق ناگواری برای فرزندم افتاد. شیئی به داخل چشم او رفت و او را به پزشکان متعددی بردم. هر پزشک، تشخیص متفاوتی می‌داد؛ یکی می‌گفت باید چشم بخیه شود، دیگری اصرار داشت عدسی چشم تخلیه شود. حتی مجبور شدم به تهران بروم و با جستجوی فراوان، یک دکتر متخصص پیدا کنم. در آن لحظه، به همسرم گفتم: “واقعاً ببینیم آقای مهندس چه نعمت بزرگی برای ما هستند.

این همه دکتر، با تخصص‌های مختلف، راه را اشتباه جلوی پای ما گذاشتند و در نهایت یک دکتر پیدا شد که گفت من عمل می‌کنم.” مقایسه با روش DST مهندس درآن لحظه بود که به همسرم گفتم: “واقعاً ببینیم، آقای مهندس جسم، روان و جهان‌بینی ما را به راحتی درست می‌کنند. این همه دکتر به خاطر چشم پسر ما، راه را اشتباه به ما نشان دادند.” این تجربه، تلنگری بود برای درک عمیق‌تر ارزش کار مهندس و کنگره. ما باید قدردان و سپاسگزار آقای مهندس و خانواده محترمشان باشیم که با روش DST (روش تیپر کردن)، ۲۷ سال پیش با سختی و مشقت فراوان، رمز و راز درمان اعتیاد را کشف کرده و آن را به صورت رایگان در اختیار ما قرار داده‌اند. درمان اعتیاد، یک حقیقت نه یک واقعیت مسئله اعتیاد و مصرف مواد مخدر، با روش DST، به راحتی و با درمانی نازل در طی ۱۰ ماه سفر، قابل درمان است و می‌توانیم برای همیشه به درمان قطعی برسیم. این یک حقیقت است و با واقعیت فرق می‌کند. واقعیت، چیزی است که مثل جسم ماست؛ جسمی که شاید ۱۰۰ سال پیش نبود، اما واقعیت آن زمان بوده، الان هست و خواهد بود. اعتیاد نیز چنین است؛ از گذشته بوده، در حال حاضر هست و خواهد بود.
انتخاب بهترین راه، رمز رهایی از ناکجا آباد، باید بیاموزیم که بهترین راه را انتخاب کنیم تا به “مسلخ ناکجا آباد” سر در نیاوریم. خداوند را شکر که آقای مهندس و کنگره این را به ما آموختند که هر کاری را که می‌خواهیم انجام دهیم، یک “رمز و راز” دارد. این “رمز” همان “یافتن راه” است و “آنچه که ما برداشت می‌کنیم”، نتیجه‌ی این یافتن راه است. با یافتن راه درست و برداشت صحیح، می‌توانیم به رهایی و تعادل دست یابیم.

تایپ : مسافر حسین لژیون سوم

ارسال :مسافر عسگر 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .