پنجمین جلسه از دوره سیزدهم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی اسلامشهر با استادی همسفر مرضیه، نگهبانی همسفر زهرا و دبیری همسفر شهناز با دستور جلسه (وادی هفتم «رمز و راز کشف حقیقت در دو چیز است یکی یافتن راه و دیگری آنچه برداشت میکنیم.» و تاثیر آن روی من)در روز سهشنبه ۱۸شهریور ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶آغاز به کار کرد.
.jpg)
سخنان استاد:
از نگهبان جلسه خانم زهرا و راهنمای خوب خودم خانم فاطمه عزیزم سپاسگزارم که مسئولیت و استادی جلسه را به من واگذار نمودند تا خدمت کنم و آموزش بگیرم. دستور جلسه امروز «رمز و راز کشف حقیقت در دو چیز است؛ یکی یافتن راه و دیگری آنچه برداشت میکنیم.» قطعاً این وادی برای من پیامهایی دارد و من سعی میکنم بهترین برداشتها را از آن داشته باشم. وادیها هم مانند قانون میباشند. قوانین الهی که ثابت میکند و تغییر نمیکند؛ چون عین حقیقت است. واقعیت ممکن است که عوض شود؛ اما حقیقت از اول بوده، هست و خواهد بود. مانند فرمولهای ریاضی که دو دو تا همیشه چهار تا میشود. حالا چه در مورد پول سیاه باشد که چهار تا میشود. پول سیاه یا در مورد شمش طلا باشد که دو دو تا چهار تا شمش طلا میشود. یعنی در مورد کوچکترین و پیچیدهترین مسائل قابل استفاده میباشند.
از وادی اول تا چهارم روی اندیشه تمرکز و کار کردیم. در وادی پنجم گفتیم که حالا باید تفکرات خود را از قوه به فعل در بیاوریم و عملی کنیم. در وادی ششم فرمانروایی عقل به رسمیت شناختیم و در وادی هفتم میگوید: «رمز و راز کشف حقیقت در دو چیز است؛ یکی یافتن راه و دیگری آنچه برداشت مینماییم.» یعنی عقل باید با نیروهایی که دارد یکسری مجهولات و حقایق را کشف کند تا بتواند راه درست را به ما نشان دهد؛ زیرا همیشه پیدا کردن راه درست در زندگی از اهمیت بالایی برخوردار است. حقیقت و یافتن راه برداشت ما از آن راه نهفته است. یافتن راه به تنهایی کافی نیست؛ بلکه باید در پیمودن آن مسیر ما باید درست و صحیح حرکت کنیم.
آقای مهندس در این وادی انسانها را به دو دسته تقسیم کردند انسان خردمند و انسان کم خرد. انسان خردمند کسی است که قبل از هر حرف و سخنی و قبل از اینکه هر عملی انجام دهد تفکر و بررسی میکند و به عواقب و بازخورد کار و سخن توجه میکند؛ اما انسان کم خرد کسی است که بدون فکر عمل میکند و بعد که به مشکل برخورد میآید و در پی راه حل میگردد و مدام مجبور است که از دیگران عذرخواهی کند که؛ ببخشید، اشتباه کردم، منظورم این نبود و جملاتی از این قبیل. حقیقت حیات در همین لحظه است و باید یاد بگیریم در حال زندگی کنیم. درست است که زندگی شامل سختی، آسانی، شادی و غم خوردن و باختن است؛ ولی باید درک کنیم که اینها بخشی از موج سواری بر زندگی میباشند.
نتیجهای که من از این وادی گرفتم؛ اینکه مانند انسانهای خردمند قبل از اینکه کاری انجام دهم یا سخنی بیان کنم، اول تفکر میکنم که بعداً به مشکل نخورم. اگر در مسیر زندگی مسئلهای برایم پیش آمد خدا را شکر که در کنگره راهنما دارم و میتوانم از ایشان مشورت بگیرم تا به هدف خود برسم و بدانم که همیشه تنها نظر من صحیح نیست؛ باید همیشه به صحبت دیگران و به دیدگاه دیگران هم توجه داشته باشم و متوجه این باشم که گنج واقعی هر انسان در درون خودش است بیرون از خودم و در بیغولهها نباید به دنبال گنج باشم. حضرت مولانا میگویند: «بیرون ز تو نیست آن چه در عالم هست، در خود بهطلب هر آنچه که خواهی» با اجازه خانم نگهبان من از این فرصت استفاده میکنم و از راهنمای عزیزم خیلی تشکر میکنم بابت تمام زحمات بیدریغ و خالصانه و عاشقانه که برای من و لژیون هفتم میکشند. خدمت خانم نسرین عزیز این یوم الفصل و ترخیص تبریک میگویم من خیلی با ایشان برخورد نداشتم در مدت این یک سال و نیم که کنگره بودهام؛ ولی همیشه از دیدن لبخند زیبا و چهره ایشان خیلی انرژی دریافت میکنم.
مراسم تجلیل و قدردانی از راهنما همسفر نسرین




.jpg)
مرزبانان کشیک: همسفر زهرا و مسافر ابوالفضل
تایپیست: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر عاطفه (لژیون چهارم)
ویراستار: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون سوم)
عکاس: همسفر لیلا رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون سوم)
ارسال: همسفر منیژه رهجوی راهنما همسفر منیره (لژیون ششم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی اسلامشهر
- تعداد بازدید از این مطلب :
173