پنجمین جلسه از دوره ششم کارگاهای آموزشی خصوصی مسافران نمایندگی آبیک با استادی مرزبان محترم مسافرابراهیم، نگهبانی مسافر عابدین و دبیری مسافرمهدی با دستور جلسه «وادی هفتم و تاثیر آن روی من» در روز سه شنبه 18 شهریور ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد: سلام دوستان ابراهیم هستم یک مسافر. از نگهبان تشکر می کنم که اجازه دادن من در این جایگاه اولین مشارکت را داشته باشم. دستور جلسه امروز وادی هفتم و تاثیر آن روی من است. در وادی هفتم آمده است کشف رمز و راز حقیقت در دو چیز است یکی یافتن راه دوم آنچه برداشت مینماییم.
ما وادیها را یاد میگیریم وعملی میکنیم برای اینکه بتوانیم راحتتر و با آرامش زندگی کنیم باید این وادیها را عملی کنیم. این وادیها جز قوانین الهی زندگی هستند. من به این نتیجه رسیده ام که اگر این وادیها را از استادمان یاد نگیریم روزگار به ما یاد خواهد داد و اگر روزگار بخواهد این وادیها را به ما یاد دهد به طور بد و سخت یاد خواهد داد.
در این وادی گفته میشود کشف رمز و راز حقیقت در دو چیز است یکی یافتن راه و دیگری آنچه برداشت مینماییم،خیلی مواقع افراد زیاد تلاش میکنند اما چون راه درست نیست به بیراهه ختم میشود و در ادامه در دستور جلسه آمده تاثیر آن بر روی من،اولین بار که تصمیم به ترک مواد مخدر گرفتم شنیده بودم که بعد از چند روز تحمل کردن از بدن انسان خارج میشود،فقط میگفتم تحمل کن اما نشد،بعدها به کمپ رفتم،چون مسیرم درست نبود.
تمام آن اتفاقات و شرایط سخت یک طرف و آن ترور شخصیتی یک طرف دیگر،هنوز که هنوز است وقتی آن اتفاقات به یادم میآید ناراحت میشوم،از دیدگاه کنگره در NGO دیگر میگویند ما بر تکیه بر مسائل معنوی و تفکر،خود را درمان میکنیم، ممکن است خیلی از شما با این دسته از افراد روبرو شده باشید،حال جسمانی آنها خوب نیست،یکی از بزرگترین موهبتهای کنگره که به غیر از درمان جسم، روان است و باعث شده است که من همچنان در کنگره ۶۰ بمانم، درست زندگی کردن را به ما آموزش می دهد،به طور مثال به من میآموزد که در جمع خانواده چطور رفتار کنم یا در محل کار چطور رفتار کنم،و اینها نیاز به آموزش دارد،من دیگر برای مواد مصرف نکردن به کنگره ۶۰ نمیآیم اصلاً مواد مخدر و اعتیاد برای من تمام شده است، بلکه به کنگره ۶۰ می آیم تا درس بیاموزم و واقعاً هم همینطور است.

کنگره ۶۰ به من کمک میکند تا با سختترین موقعیتهای زندگی راحتتر و با آرامش کنار بیایم و آنها را بپذیرم،من تجربه ترک مواد مخدر با دارو (متادون)را هم دارم،زمانی که برای دریافت دارو پیش پزشک میرفتم هر چقدر که دارو میخواستم به من میداد و فقط پول آن را دریافت میکرد بدون اینکه به من برنامهای درباره زمان و مقدار مصرف آن بدهد،بعد از مدتی با خود گفتم کاش همان تریاک مصرف میکردم،به اصطلاح از چاله درآمدم و به درون چاه افتادم.
در آخرهم این صحبتها میخواهم یادآوری کنم که کنگره ۶۰ هم بر روی درمان جسم کار میکند و هم بر روی درمان روان،من ابراهیم کجا میتوانستم بروم بهتر از کنگره ۶۰، هم حالم خوب است هم اعتیادم درمان شده و از همه مهمتر مسیر درست زندگی کردن را آموزش میبینم. اگر شما به گذشته خود نگاه کنید نمیدانید که چطور شد که وارد کنگره ۶۰ شدهاید،من هم همینطور. در واقع از سوی قدرت مطلق فرمانی صادر شده برای حضور تک تک ما در این جمع و نشستن بر روی این صندلیها،حالا که مسیر پیدا شده باید قدر آن را بدانیم، اگر راهنما من را از درب بیرون میانداخت ازپنجره داخل می شدم چون فهمیده بودم که این تنها و کاملترین راه است ، ممنون که به صحبتهای من گوش کردید.
تایپ: همسفر مصطفی «لژیون سوم»
ویراستاری و بارگزاری: مسافر علی «لژیون اول»
- تعداد بازدید از این مطلب :
35