بعد از ورود به کنگره۶۰ باید خواست قوی داشته باشیم

جلسه هفتم از دوره بیست‌و‌نهم کارگاه‌های آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی شمس به استادی راهنما همسفر سمیه، نگهبانی همسفر زهرا و دبیری همسفر فاطمه با دستور جلسه «وادی هفتم (رمز و راز کشف حقیقت در دو چیز است، یکی یافتن راه و دیگری آنچه برداشت می‌نماییم) و تاثیر آن روی من» روز سه‌شنبه ۱۸ شهریورماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
وادی هفتم سه قسمت دارد. همینطور که در تیتر وادی می‌بینیم رمز و راز حقیقت در دو چیز است؛ یکی یافتن راه و دیگری آنچه ما برداشت می‌نماییم. در رابطه با حقیقت اگر بخواهم بگویم، ما با حقیقت اعتیاد درگیریم آن چیزی که برای ما مهم است چه به عنوان رهجو و چه به عنوان راهنما. به قول آقای ایجنت ما باید متوجه حقیقت اعتیاد در زندگی باشیم. حالا حقیقت اعتیاد چیست؟ مصرف مواد نیست؛ اگر مصرف مواد بود وقتی که مصرف‌کننده‌ها را به کمپ می‌بردند و قطع مصرف می‌شد، مسئله هم حل می‌شد. اکثر ما تجربه‌اش را داریم که با کمپ و مسائلی از این دست مسئله اعتیاد حل نمی‌شود.

در کنگره ۶۰ گفته می‌شود که اعتیاد از سه جهت روی یک فرد تاثیر منفی می‌گذارد، اول مصرف مواد که باعث می‌شود تعادل سیستم ایکس به هم بخورد، برای اینکه این سیستم ایکس بتواند به تعادل برگردد از شربت اوتی و روش  dst استفاده می‌شود. قسمت دوم روان فرد است، مصرف‌کنندگانی را می‌بینیم که به شدت بد اخلاق، بی‌حوصله و پرخاشگر هستند، خب این باعث می.شود که هم به خودشان صدمه بزنند و هم به اطرافیانشان و قسمت سوم جهان‌بینی فرد است به خاطر افکار افیونی که دارد، تبدیل به فرد طلبکاری می‌شود که همه را مقصر می‌داند جز خودش. همه ما این را تجربه کرده‌ایم.

خدا را شکر  به خاطر روش dst و راه کنگره ۶۰ که قطعا در دنیا راه درست درمان است. جسم، روان و جهان‌بینی که مثلث درمان است همه این‌ها را به نحو احسن درمان می‌کند. در رابطه با جسم از اوتی استفاده می‌کند، در رابطه با روان از روش الگویی که در لژیون درمان‌شدگان را می‌بیند و در نتیجه خودش روانش را به همان سمت هدایت می‌کند، جهان‌بینی هم با سی‌دی و وادی‌ها درمان می‌شود که اگر فرد جهان‌بینی‌اش را درست نکند، اگر جسمش درمان بشود ممکن است دوباره به اعتیاد برگردد. در رابطه با راه باید بگویم خدا را شکر کسانی که در اینجا هستیم راه را پیدا کرده‌ایم. در رابطه با حقیقت اعتیاد یک سوالی که همیشه ذهن من را مشغول کرده بود این است که چرا بعضی‌ها راه را پیدا نمی‌کنند؟ تکلیف آن‌ها چیست؟

خیلی از ما مصرف‌کننده داریم چیزی که من متوجه شدم این است که باید زمانش برسد، درد باید به جایی برسد که آن خواست واقعی شکل بگیرد. اگر این درد به آنجا نرسد و خواسته واقعی شکل نگیرد؛ حتی به زور اگر کسی را  بیاوریم، در کنگره۶۰ نمی‌ماند، وسط راه رها می‌کند و می‌رود. زمان آن باید برای هر کس اتفاق بیفتد. خواست درونی باید اتفاق بیفتد تا در اینجا دیگر مثل آهنربا جذب می‌شود. از تجربه خودم برایتان بگویم این است که من اسم کنگره ۶۰ را قبل از اینکه وارد کنگره بشوم، شنیده بودم. وقتی گفتم برادرم شیشه مصرف کرده است، یکی از دوستانم اسم کنگره را روی کاغذ نوشت و به من داد. من شب و روز گریه می‌کردم. در اینترنت سرچ کردم جمله‌ای که برای من می‌آمد این بود که شیشه درمان ندارد، وقتی فهمیدم تعجب کردم که کاری نمی‌توانستم بکنم.

اسم کنگره را شنیده بودم؛ ولی ورودم زمانی اتفاق افتاد که خیلی سختی کشیدم و اذیت شدم. در کنار یک مصرف‌کننده بودن من را به شدت آزار می‌داد، فقط خودم به مرگ فکر می‌کردم می‌گفتم باید زندگی ما تمام بشود که این مسئله اعتیاد و شیشه از زندگی ما برود. وقتی درمان ندارد و مسافرم هم خواسته درمان ندارد چه کار می‌توانم بکنم؟ اما یک شب از اعماق وجودم آن اتفاق برای من افتاد. هیچ وقت یادم نمی‌رود از خدا خواستم مسئله حل بشود از هر طریقی که ممکن است. کنگره ۶۰ را که در ذهنم بود، قبول نمی‌کردم. می‌گفتم برادرم اعتیاد ندارد، نباید مصرف کند. دیدگاهم این بود که فرد مصرف‌کننده فردی است که کنار خیابان خیلی اوضاع خرابی دارد. آنجا آن لحظه «آن» من بود. رفتم درباره کنگره ۶۰ تحقیق کردم تا موقعی که نیامدم و صندلی‌ها را ندیدم باورم نمی‌شد، دلنوشته‌ها را می‌خواندم و باورم نمی‌شد.

حالا برداشت من از مسیر این است که یک سری افراد می‌آیند و به نتیجه نمی‌رسند، اینجا چهار مورد می‌توانم بگویم:
۱. خواست قوی؛ بعد از اینکه وارد شدیم باز باید خواست قوی داشته باشیم.
۲. ترس و ناآگاهی؛ به نظر من یک سری افراد باورشان نمی‌شود و وقتی هم  وارد شدند دنبال آموزش نیستند.
۳. قسمت سوم این است که پذیرش سخت است، اول راه سخت است، سفر اول سختی دارد؛ باید پذیرش داشته باشیم و از آن بگذریم.
۴. زمان؛ زمان که برای هر کسی فرق دارد اینکه قبلاً چه پروسه‌ای را گذرانده است. برداشت من از مسیر وقتی اتفاق افتاد که حرکت کردیم.خدا را شکر می‌کنم برای درمانی که اتفاق افتاد، درب کنگره به روی همه باز است مثل یک چراغ روشن است و آنقدر باید خواسته من قوی باشد و دل من روشن باشد که این راه را ببینم. امیدوارم این اتفاق برای همه کسانی که در بیرون از اینجا درگیر اعتیاد هستند، مسیر برایشان باز شود تا به رهایی و درمان برسند.

رهایی ۳۰ سی‌دی و ورود به مرحله دوم سفر جهان‌بینی همسفر زینت رهجوی راهنما همسفر نفیسه (لژیون هفدهم)

رهایی ۳۰ سی‌دی و ورود به مرحله دوم سفر جهان‌بینی همسفر صنم رهجوی راهنما همسفر فهیمه (لژیون یازدهم)

تایپ و ویرایش: همسفر شراره رهجوی راهنما همسفر بهناز (لژیون دوازدهم)
عکس: همسفر صنم رهجوی راهنما همسفر فهیمه (لژیون دهم)
ارسال: همسفر محدثه رهجوی راهنما همسفر الناز (لژیون دهم) نگهبان سایت
مرزبان کشیک: همسفر فاطمه
همسفران شعبه شمس