جلسه سیزدهم از دوره پنجم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی پردیس به استادی همسفر میترا نگهبانی همسفر فیروزه و دبیری همسفر هانیه با دستور جلسه وادی هفتم و تأثیر آن روی من "راز و رمز کشف حقیقت در دو چیز است یکی یافتن راه و دیگری آنچه برداشت مینمائیم" روز سهشنبه ۱۸ شهریور ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.

سخنان استاد:
رمز و راز کشف حقیقت در دو چیز است یکی یافتن راه و دیگری آنچه برداشت می نمائیم. برای اینکه به حقیقت برسیم ابتدا باید راه را پیدا کنیم. ما انسانها در طول زندگی همیشه در مسیر دو راهی قرار داریم و با توجه به اختیاری که قدرت مطلق به ما داده است بایستی یک راه از این دو مسیر را انتخاب کنیم؛ اگر راه درست را انتخاب کنیم به هدف و مقصد میرسیم در غیر اینصورت با مشکلات زیادی روبرو میشویم. چگونه میتوانم راه درست را انتخاب کنم یا به قول معروف چگونه راه را از چاه تشخیص بدهم؟ در صورتیکه به فرمان عقل رسیده یا نزدیک شده باشم و میدانیم که فرمان عقل تنها با رشد آگاهی و دانایی بدست میآید.
برای منِ میترا همیشه این سوال وجود داشت که این همه میگویند راه مستقیم - صراط مستقیم یعنی چه؟ منِ میترا چگونه میتوانم متوجه بشوم این راهی که میروم راه مستقیم است؟ که در این وادی آقای مهندس همین سوال را مطرح کرده و جواب قانع کنندهای نیز به من دادند؛ آن سوال به این گونه مطرح شده که نشانهی راه مستقیم چیست؟ پاسخ دادند که یکی از نشانههای صراط مستقیم: رسیدن به هدف و مقصد با وضعیت مناسب میباشد، بنابراین بایستی خوب بنگریم و ببینیم افرادیکه قبل از ما این راه را رفتهاند چگونه به مقصد رسیدهاند؟ آیا به مقصد رسیدهاند یا از ناکجاآباد سر در آوردهاند؟ یا چند درصد از آنها سالم به مقصد رسیدهاند؟.
در سیستم کنگره۶۰ افرادی را میبینیم که با قدم برداشتن در صراط مستقیم به مقصد رسیدند مانند تولد یکسال رهایی مسافری که جشن گرفتیم و این جشنها میخواهد به منِ تازهوارد منِ سفر اولی بگوید که مقصد این راه رهایی از دام اعتیاد و رهایی از تاریکیهاست. در یافتنِ راه همیشه کسانی وجود داشتند که مسیر را برای ما هموار کرده و راه را به ما نشان دادند مانند ادیان الهی، کتابهای آسمانی، پیامبران الهی، بزرگان. اکنون در کنگره راهنماهای بزرگور و گرامی در این مسیر همواره کنار ما بودند و هستند و ما را تنها رها نکردند؛ اکنون این من هستم که باید به فرمان آنها باشم تا بتوانم به هدف و مقصد برسم. آقای مهندس در این وادی اشاره میکنند که همیشه قفل سازان بسیار و کلید سازان اندک هستند، در یافتن راه افراد زیادی هستند که میخواهند سد راه من و تُو بشوند و مشکل ساز هستند، یعنی همان قفلسازان، ولی کسانی نیز وجود دارند که خیرخواه ما هستند هرچند اندک اما دلسوز ما هستند یعنی همان کلیدسازان؛ چون خودشان این تاریکی را تجربه کرده و به رهایی رسیدند اکنون میخواهند زکات این رهایی را بپردازند.
زکات این رهایی چیست؟ رهایی رساندن من و تو از تاریکیهاست.آقای مهندس در این وادی انسانها را به دو گروه کمخردان و خردمندان تقسیم کرده و نشانههای هرکدام را بیان کردند که فرد خردمند با اعمال و رفتارش به دیگران نشان میدهد که فرد خردمندی است و نیاز به جار زدن ندارد، مُشک آن نیست که عطار بگوید مشک آن است که خود ببوید، اما انسان کمخرد اول حرف میزند بعد تفکر میکند. ابتدا عمل میکند وقتی به مشکل برخورد بهدنبال بررسی و راهحل میگردد، برای همین است که همیشه البته اگر آدم با وجدانی باشد، در حال عذرخواهی از دیگران است. چرا عاقل کُند کاری که باز آرد پشیمانی!. انسان کمخرد نه تنها برای خودش بلکه برای دیگران هم مشکل ایجاد میکند و دیگران را به دردسر میاندازد. امیدوارم تک تک ما در این راهی که قدم گذاشتیم راه را پیدا کنیم و راه را از چاه تشخیص بدهیم و همه ی ما به هدف و مقصد نهایی که رسیدن به خود و درنهایت رسیدن به قدرت مطلق برسیم.
.jpg)
مرزبانان: کشیک مسافر امید و همسفر معصومه
تایپیست: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون یکم)
عکاس: همسفر انسیه رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون یکم)
ارسال: همسفر میترا دبیر سایت
همسفران نمایندگی پردیس
- تعداد بازدید از این مطلب :
98