کنگره کلیدی برای ورود به بهشت است

نهمین جلسه از دوره شصت‌و‌چهارم کارگاه‌های آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی شادآباد به استادی همسفر فهیمه، نگهبانی همسفر گلی و دبیری همسفر زهرا با دستور جلسه «وادی هفتم (رمز و راز کشف حقیقت در دو چیز است؛ یکی یافتن راه و دیگری آنچه برداشت می‌نماییم) و تاثیر آن روی من» روز سه‌شنبه ۱۸ شهریورماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به‌ کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

ابتدا از همسفر فاطمه بسیار سپاسگزارم که به من اعتماد کردند و اجازه دادند جایگاه استادی را تجربه کنم. در کنگره، ما ۱۴ وادی یا به‌عبارتی ۱۴ پله داریم که برای رسیدن به عشق، تکامل و آرامش باید از آن‌ها عبور کنیم و امروز روی پله‌ هفتم ایستاده‌ایم. مطمئن هستم که بارها این وادی را مطالعه کرده‌اید و سی‌دی‌های مربوط به آن را شنیده‌اید. امروز می‌خواهم درباره‌ سه موضوع از این وادی صحبت کنم. 

موضوع اول مربوط به تیتر وادی است: رمز و راز کشف حقیقت در دو چیز است؛ یکی یافتن راه و دیگری آنچه برداشت می‌کنیم. وقتی می‌خواهیم کاری را شروع کنیم، اولین قدم فکر کردن است؛ پس از آن باید مسیرمان را بررسی کنیم و در نهایت اقدام کنیم. من وقتی وارد کنگره شدم، راه برایم باز شد؛ ابتدا فقط برای درمان مسافرم آمده بودم، چون فکر می‌کردم مشکل اصلی زندگی‌ام فقط همین است؛ اما فهمیدم که مسائل زیادی در زندگی‌ام وجود دارد. 

کنگره برای من مثل کلیدی برای ورود به بهشت بود که برای رسیدن به این کلید، باید ببینم که حاضرم چه کارهایی انجام دهم. قبل از ورود به کنگره، برای اینکه مادر خوبی برای پسرم باشم، مشاوره‌هایی می‌رفتم که هزینه‌های زیادی داشت؛ فقط برای این‌که یک جمله‌ کلیدی پیدا کنم و آن را سرلوحه‌ تربیت فرزندم قرار دهم. مسافری که قبل از ورودش به کنگره حتی نمی‌شد یک کلمه با او صحبت کرد، حال بعد از یک سال رهایی، آن‌قدر تغییر کرده است که همه به دنبال راه او هستند. پس برای عبور از جهنم باید راهی پیدا کرد؛ راهی که به سوی بهشت و زندگی آرام باشد. 

زندگی آرام راه و قلق دارد. من برای همان مشاوره‌ها هزینه‌های زیادی پرداخت کردم، اما در کنگره بدون هیچ هزینه‌ای و از طریق جهان‌بینی توانستم آن کلید را پیدا کنم. این راه‌ها رمز و رازهایی دارند؛ رمزش "کنگره" و رازش "جهان‌بینی" است. همان‌طور که آقای مهندس فرمودند: "اگر رمز را پیدا کنید، راز برایتان نمایان می‌شود."

موضوع دوم درباره‌ خردمندی و کم‌خردی است. اگر مشکلی بزرگ در زندگی‌ام پیش بیاید و من با دعوا و داد شروع کنم، این رفتار کم‌خردمندانه است؛ زیرا با دعوا مشکل حل نمی‌شود. باید فکر کنم، راهی پیدا کنم و خردمندانه عمل کنم. موضوع سوم درباره‌ حقیقت است. حقیقت واژه‌ای است که به واقعیت نزدیک است. واقعیت یعنی چیزی که هست ولی در گذشته و آینده نبوده است؛ اما حقیقت چیزی است که بوده، هست و خواهد بود که شامل قدرت مطلق یا نفس انسان است. وقتی رمز و رازها را پیدا کردم، راه را یافتم و برداشت خودم را از آن شکل دادم. برداشت یعنی آگاهی من نسبت به راهی که در آن قدم می‌گذارم.

هر راهی نتیجه‌ای متفاوت دارد و من باید مسئولانه در آن قدم بردارم و با توجه به ظرف وجودی‌ام، جایگاهم در این مسیر مشخص می‌شود؛ اما اگر راه را پیدا کنم و بعد کارهای ضد ارزشی انجام دهم، مثل غیبت، حسادت یا کینه راه دوباره برایم نامرئی می‌شود. نباید فکر کنیم که اگر راه را یک‌بار پیدا کردیم، تا ابد برایمان روشن می‌ماند. ویژگی راه خوب این است که کم‌ترین تلفات را داشته باشد. امیدوارم در کنگره‌۶۰ بهترین برداشت‌ها را داشته باشیم؛ برداشت‌هایی از جنس آگاهی که بتوانند حفره‌های بزرگی در زندگی‌مان باز کنند.

رهایی ۳۰ و ۴۰ سی‌دی

مرزبانان کشیک: همسفر مریم و مسافر قاسم
تایپیست: همسفر فاطیما رهجوی راهنما همسفر فتانه (لژیون چهاردهم)
لژیون خدمتگزار: بیستم
عکاس: همسفر فائزه رهجوی راهنما همسفر فتانه (لژیون چهاردهم)
ویرایش و ارسال: همسفر مبینا رهجوی راهنما همسفر فریده (لژیون پانزدهم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی شادآباد