English Version
This Site Is Available In English

اصل و راستی منتهای هر چیز

اصل و راستی منتهای هر چیز

دوازدهمین جلسه از دوره پانزدهم سری کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره۶۰ نمایندگی دکتر ‌‌‌‌‌‌علیرضا (مبارکه)، با استادی مسافر اصغر، نگهبانی مسافر سعادت و دبیری مسافر رامین با دستور جلسه « وادی هفتم و تاثیر آن روی من » در روز سه‌شنبه ۱8 شهریورماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز به کارنمود.
خلاصه سخنان استاد:
خداوند را سپاسگزارم که آقای مهندس چنین بستری را فراهم نمود و تشکر می‌کنم از راهنمای خوبم آقا فریدون که از جانشان برای درمان و رهایی ما مایه گذاشتند و همچنان هم برای رهایی و درمان مسافران زحمت می‌کشند. تشکر می‌کنم از کلیه خدمتگزاران شعبه که زحمت می‌کشند تا ما بتوانیم به حال خوش برسیم. دستور جلسه امروز وادی هفتم و تاثیر آن روی من، رمز و راز کشف حقیقت در دو چیز است یکی یافتن راه و دیگری آنچه برداشت می‌نماییم. در ابتدا باید بدانیم راز و رمز چیست؟ به مطلب نهفته و پوشیده راز گویند و رمز راز نهفته شده در آن را گویند، یک گاوصندوق را در نظر بگیریم چیزی که داخل آن است می‌شود راز آن گاو صندوق، رمز آن گاو صندوق به کلیدی که داریم می‌گویند و می‌تواند هر کلیدی باشد.

کشف هم آشکار ساختن مجهولی است که می‌خواهیم آن را پیدا کنیم. حقیقت هم اصل و راستی منتهای هر چیزی را گویند و در هر مطلبی وجود دارد. اعتیاد رازی بود که توسط آقای مهندس رمز برداری شد در 28 سال پیش و توانستند صورت مسئله اعتیاد را حل نمایند که الان ما بیاییم و به این خوبی سفر کنیم و به حال خوش برسیم و روش DST را آقای مهندس ابداع نمودند.
الان در جهان حدود یک میلیارد مصرف‌کننده داریم که چه مواد مخدر، چه الکل و چه مواد دیگر را مصرف می‌کنند. من خوشحال هستم که در عصری زندگی می‌کنیم که آقای مهندس توانستند ما را به درمان برسانند. خیلی مصرف کننده در کشورهای دیگر هستند که داروی OT و کنگره در دسترسشان نیست که بتوانند به درمان برسند. بنده اگر بخواهم از تجربه شخصی خودم بگویم من در ابتدای شروع به مصرف مواد فکر می‌کردیم که هر موقع بخواهم می‌توانم مواد مصرف نکنم اما بعد از مدتی متوجه شدم که که نه همچینچیزی وجود ندارد. تا گردن فرو رفته‌ایم در باتلاق و اسیر مواد شده‌ایم. آدم هر کسی باشد و هر قدرتی داشته باشد مواد او را به زیر می‌کشد. بعد در فکر چاره‌جویی بودم که چه کار کنیم و چه کار نکنم که از این بلا نجات پیدا کنم. در ابتدا کمپ رفتم و چند روزی توی کمپ بودم اما متوجه شدم که اینجا به درد من نمی‌خورد چون فقط به این فکر می‌کردم که بروم بیرون و دوباره مصرف کنم. بعد از کمپ مرا به بیمارستان بردند اما در بیمارستان هم در فکر فرار و مصرف دوباره بودم.

که در نهایت خانواده را مجبور کردم مرا از بیمارستان مرخص کنند و به خانه ببرند. وقتی به خانه رفتم از همان روز اول دوباره شروع کردم به مصرف مواد. همه می‌دانیم که مواد نکشیدن به این راحتی‌ها نیست چون در بدن ما حدود سی و هفت هزار میلیارد سلول وجود دارند که تک تک‌شان از ما مواد می‌خواهند و اگر به آنها مواد نرسانی کودتا می‌کنند. تا اینکه در نهایت یک نفر از اعضای کنگره پیام کنگره را به من رساند و به کنگره آمدم.  البته تا دو سه ماه اول اصلاً اعتقادی به این روش‌ها و برنامه‌ها نداشتم ولی فرمان‌بردار راهنمایم بودم تا متوجه شدم که روش کنگره جواب می‌دهد و خدا را شکر جواب داد و به این حس و حال خیلی خوب رسیدم و خدا را شکر توانستم از دام اعتیاد نجات پیدا کنم.
تایپ: مسافر حسین و همسفر پیمان
عکس: مسافر مهدی
تنظیم و ارسال: مسافر مهرداد

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .