English Version
This Site Is Available In English

انسان‌های خردمند اول فکر می‌کنند

انسان‌های خردمند اول فکر می‌کنند

جلسه هشتم از دوره پنجم جلسات لژیون سردار ویژه همسفران نمایندگی باباطاهر همدان با استادی راهنما تازه‌واردین همسفر مرضیه، نگهبانی همسفر دنور سحر و دبیری همسفر مریم با دستور جلسه «رمز و راز کشف حقیقت، در دو چیز است؛ یکی یافتن راه و دیگری، آنچه برداشت می‌نماییم.) و تأثیر آن روی من » روز دوشنبه 17 شهریورماه 1404 ساعت 15:00 آغاز به کار کرد. 

خلاصه سخنان استاد: 

 قبل از هر چیزی خدای خودم را شاکر و سپاسگزارم که یک بار دیگر به من این فرصت را داد که بتوانم خدمتگزار باشم و از تک‌تک شما عزیزان انرژی و آموزش بگیرم. تشکر می‌کنم از نگهبان لژیون سردار که به من این اجازه را دادند که در این جایگاه خدمت کنم از راهنماهای خودم همسفر لیلا و همسفر فاطمه تشکر و قدردانی می‌کنم. درباره دستورجلسه امروز وادی هفتم و تأثیر آن روی من می‌گوید: "رمز و راز کشف حقیقت، در دو چیز است؛ یکی یافتن راه و دیگری، آنچه برداشت می‌نماییم." چهار وادی اول فقط به ما یاد می‌دهد که چگونه درباره هر موضوعی تفکر کنیم! و روی آن تمرکز بکنیم که بدانیم چه کاری را باید انجام بدهیم و وادی پنجم به ما می‌گوید: که چگونه افکار و اندیشه خودمان را از قوه به فعل تبدیل نماییم. وادی ششم به ما این را یاد می‌دهد که فرمانروایی عقل را چگونه به رسمیت بشناسیم؛ اما در این وادی هفتم مرحله‌ای است که عقل، این‌ها را به رسمیت بشناسد و آن‌ها را کاربردی بکند. 

ما اینجا بایستی عقل را با نیروهای خودمان با بعضی از مجهولاتی که کشف کرده‌ایم این‌ها را بتوانیم برنامه‌ریزی کنیم و به راه درست هدایتشان بکنیم و برای کشف حقیقت و آشکار ساختن هر موضوعی که پنهان هستند رمز و راز آن را باید بشناسیم. وادی هفتم به ما می‌گوید: که قفل‌سازان زیادند و کلیدسازان کم هستند معنی آن چیست؟ معنی آن این است که افرادی که اشتباهات زیادی انجام می‌دهند و کار خودشان را نمی‌دانند زیاد هستند؛ ولی کسانی که بتوانند این مشکلات را حل کنند و کلید این مشکلات را بتوانند در دستشان بگیرند کم هستند. 

من همین کنگره۶۰ را مثال می‌زنم مسافرم اگر از اول کار خودش را می‌دانست و به سمت ضدارزش‌ها کشیده نمی‌شد، می‌دانست که در زندگی خود باید چگونه برخورد بکند؛ ولی با یک سهل‌انگاری هم زندگی خودش را به تاریکی مطلق فرو برد و هم باعث شد که اطرافیان،  همسفر و بچه‌هایش دچار مشکل شوند؛ ولی خدا را شکر که آقای مهندس و کنگره را در سر راه ما قرار دادند آمدیم اینجا و آموزش گرفتیم که در راه زندگی خودمان حداقل خوب و بد را از هم تشخیص بدهیم.

انسان همیشه در زندگی‌اش بر سر یک دوراهی قرار می‌گیرد که خودش باید خوب را از بد تشخیص بدهد، این چیزی هست که خدا برای هر انسانی مقدر کرده است که هر کسی بتواند در زندگیش خوب و بد را از هم تشخیص بدهد حالا هر کسی بسته به آن نوع تفکری که دارد باید بداند زندگی‌اش را چطوری سامان بدهد. 

اینجا آقای مهندس در وادی هفتم می‌فرمايند: انسان‌ها دو گروه هستند یک  انسان‌های خردمند بی‌خرد هستند. انسان‌های بی‌خرد کسانی هستند که اصلاً فکر نمی‌کنند و قبل از این‌که فکر کنند صحبت می‌کنند بعد از این‌که آن حرف را زدند فکر می‌کنند که آیا ما آن حرف را که زدیم درست بود یا غلط بود! هیچ‌وقت انسان بی‌خرد نمی‌تواند راه خود را انتخاب کند؛ اما انسان‌های خردمند که اول فکر می‌کنند بعد صحبت می‌کنند و انسان‌هایی هستند که اگر بخواهند یک مسیری را بروند اول روی آن برنامه‌ریزی و فکر می‌کنند که این راهی را که ما می‌خواهیم برویم آیا راه درستی یا نه راه غلطی است؟ و بسته به آن فکری که دارند راه درست و غلط را از هم تشخیص می‌دهند همیشه راه صراط مستقیم را انتخاب می‌کنند؛ پس این‌ها انسان‌هایی هستند که مقصد راستین را انتخاب می‌کنند.

یکی از نشانه‌های صراط‌مستقیم رسیدن به مقصد و هدف با وضعیت مناسب است مثل همین که مسافرهایمان به کنگره۶۰ می‌آیند من خودم کنگره را با کمپ مقایسه کردم و کسانی که به کمپ می‌روند شاید هزینه‌های هنگفتی را می‌دهند؛ ولی خوب هیچ‌موقع به نتیجه نمی‌رسند، هم مالشان از بین می‌رود و هم جسمشان نسبت به قبل دچار تخریب بیشتر می‌شود و کسانی هستند که علاوه بر هزینه‌ای که برای ترک مواد دهند بعد از آن به چند مصرفی هم می‌رسند؛ اما انسان‌های خردمندی که کنگره را انتخاب کردند با راه مستقیمی که رفتند، گوش به فرمان بودن و تجربیات آقای مهندس که خودشان انجام دادند و دیدن که چقدر کاربردی و درست بوده است، بعد آن‌ها را در اختیار ما قرار دادند. 

اینجا کسانی که خردمند هستند می‌دانند که باید این راه را مستقیم بروند و به حرف راهنماهایی که در کنگره هستند، گوش بدهند تا بتوانند به یک نتیجه قطعی و به درمان برسند؛ پس من از همین جا دستان پرمهر مهندس را به عنوان پدر می‌فشارم و از ایشان ممنونم که باعث شدند راه کنگره برای ما هموار شد و خدا را شکر به یک آرامش نسبی و درمان رسیدیم. امیدوارم هر کسی که راه کنگره را نمی‌داند ان‌شاءالله به کنگره بیایند و به درمان قطعی برسند.

تایپیست: همسفر سمانه رهجوی راهنما همسفر فرشته (لژیون هشتم) 
عکاس: همسفر ناهید رهجوی راهنما همسفر معصومه (لژیون هفتم) 
ارسال: همسفر آذر رهجوی راهنما همسفر فرشته (لژیون سوم) نگهبان سایت 
همسفران نمایندگی باباطاهر همدان 

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .