جلسه سوم از دوره ی سیزدهم کارگاه های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی طارم،با استادی مسافر راهنما ذکریا نگهبانی راهنما مسافر مهدی و دبیری مسافر فرشید با دستور جلسه<وادی هفتم و تاثیر آن روی من> در تاریخ هجدهم شهریور ماه ۱۴۰۴ راس ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان ذکریا هستم یک مسافر، دستور جلسه ی این هفته ی ما وادی هفتم و تاثیر آن روی من میباشد با سرتیتر رمز راز کشف حقیقت در دو چیز است یکی یافتن راه و دیگری آنچه برداشت مینماییم. در این وادی به یک سری چیز هایی اشاره می کند که ما برای رسیدن به اهدافمون یک سری چیزهارا باید انجام دهیم. این حقیقت چیست که ما بایدد رمز و راز کشف حقیقت رو پیدا کنیم، باید برایش تلاش و حرکت کنیم تا به حقیقت برسیم.
به نظر من هر انسانی در هر مقطع و جایگاهی که باشد،برای خودش یک حقیقتی دارد که آن را دنبال می نماید. انسان مصرف کننده به دنبال رهایی از مواده که حقیقت زندگیش میشود رهایی از دام اعتیاد. انسان فقیر حقیقت زندگیش میشود رسیدن به پول و ثروت....پس هر انسانی برای یک حقیقتی تلاش میکند. امروز ما در کنگره ۶۰ به دنبال حقیقت رهایی از دام اعتیاد هستیم.

برای رسیدن به این حقیقت، قبل شروع باید تفکر نماییم،باید فکر بکنیم که بهترین راه برای من چه می باشد که مرا به رهایی برساند. هر کدام از ما قبل از کنگره ده ها نوع ترک رو تجربه کردیم ولی هیچ کدام به نتیجه نرسیده. چون من هیچ وقت تفکر نکردم که راهی که میروم مرا به مقصد می رساند؟یا یک وابستگی دیگری برای من به بار می آورد؟تا زمانی که پیام کنگره ۶۰ به من رسید و من با تفکر فهمیدم که بهترین راه برای رسیدن من به رهایی همین کنگره ۶۰ می باشد.
چون کنگره ۶۰ تنها جایی می باشد که معنای واقعی اعتیاد را برای ما مشخص و تعریف کرده .کنگره ۶۰ تنهایی جایی میباشد که به ما می گوید چرا باید این مسیر را برویم چرا باید داروی ot مصرف کنیم تا به رهایی برسیم. معنای واقعی اعتیاد را برای ما شکافته و صورت مسئله اعتیاد تنها جایی که مشخص کرده همین کنگره ۶۰ می باشد.پس تنها جایی که مارا با کمترین دردسر کمترین تخریب به مقصد میتوانست برساند همین کنگره ۶۰ بود که ما راه این را پیدا کردیم.
این وادی به ما میگوید تفکر انجام داده ای و راه را پیدا کرده ای، بهترین راه هم کنگره ۶۰ بود حال فقط پیدا کردن مسیر برایت کافیست؟؟یا یک سری کار هایی انجام بدهی تا به مقصد برسی؟؟؟این وادی به ما می گوید که تنها تفکر و پیدا کردن راه تو را به حقیقت نمی رساند، در مسیر باید یک سری چیزهایی برداشت نمایی، تا به مقصد برسی.
چیزهایی که در مسیر برداشت می کنیم حضور در جلسات حضور در لژیون ها، نوشتن سی دی ها، مشارکت ها می باشد، چیزهایی که در مسیر حالمان را خوب می نماید، به ما انرژی می دهد که بتوانیم مسیر را طی کنیم، چهارده وادی که در کنگره داریم تک تکشان به عنوان یک آبادی برای ما هستند.برای مایی که در کنگره ۶۰ به عنوان مسافر سفر اولی یا تازه وارد هستیم، وقتی شروع به سفر درمان اعتیاد انجام دادیم، هر وادی برای ما به عنوان یک آبادی است که ما برای رسیدن به آبادی بعدی تمام چیزی که نیاز داریم را از ان بر میداریم.
در هر وادی ما ۲۱ روز اگر فرصت جمع کردن آذوغه داشته باشیم، در این ۲۱ روز ما باید ۴ تا سیدی بنویسم ۱۶ تا کارگاه آموزشی بگذراینم، ۱۶ تا لژیون حضور داشته باشیم و چهار بار در پارک ورزشی شرکت کرده باشیم، این ها می شود آذوغه راه ما برای رسیدن به وادی بعدی. تا زمانی که ما این ها را در هر وادی انجام ندهیم، بدون دردسر به وادی بعدی نمی توانیم برسیم،و حالمان همیشه خراب و بدون انرژی خواهیم بود.
یکی دیگر از کارهایی که در مسیر کنگره ۶۰ انجام میدهیم تا حالمان خوش باشد شکر گذاری است. کاری که خیلی کم به آن پرداخته می شود. شکر گذاری از سیستم شکر گذاری از همسفر، شکر گذاری از ایجنت و مرزبان کارهایی میباشد که با انجام دادنشان خودمان به حال خوش می رسیم.
ممنون که با سکوتتان به حرف های من توجه نمودید.
مرزبان خبری:مسافر فرشید
- تعداد بازدید از این مطلب :
37