هر آنچه در هستی وجود دارد، نشانههایی برای افرادی که در تفکر هستند و تفکر میکنند، است. متفکران میتوانند ذره ذره از این نشانهها به عمق آن پیببرند. جهانها همه در حال حرکت میباشند، هیچ چیز در حال سکون نیست و همه چیز در حال تغییر است. وقتی سیبی را بالا میاندازیم هزاران چرخ میخورد تا به زمین برسد انسان هم همینطور است در مسیر حرکت همه چیز به وجود میآید و اگر بخواهد ساخته شود باید تغییر کند تا تبدیل شود و درنهایت ترخیص شود. اشخاصی که بیماریهای مختلف دارند؛ باید تغییر کنند تا بیماریها ذره ذره تمام شوند و اگر تغییر نکنند بیماریها باقی خواهند ماند. برای هر چیزی در هستی باید زمان بگذرد و تغییر کند، نشستن و دعا کردن هیچ فایدهای ندارد.
تمامی جهانها داخل یکدیگر هستند از حلقهای به حلقهای با حرکت فرمانی خویش در جهت تغییر هستند و این حرکت باعث تغییر میشود. در جهان هستی در اثر همین حرکات و تغییرات است که زمین در چرخش است. خورشید و زمین هم روزی ازبین خواهند رفت؛ چون در چرخش هستند و وقتی ازبین رفتند چیز دیگری بهوجود میآید. سیستم هستی اینگونه است؛ باید فراز و نشیب باشد، زندگی بدون فراز و نشیب وجود ندارد. اگر همه چیز برای ما فراهم باشد؛ باید از این دنیا برویم؛ بنابراین گاهی در اوج و گاهی پایین قرار میگیریم.
مولوی میگوید: «معشوق به سامان شد تا باد چنین بادا، کفرش همه ایمان شد تا باد چنین بادا». معشوق با همه مشکلاتش بالاخره به سامان شد و آن کفری که داشت همه ایمان شد. انسان باید بداند در حال تغییر است و در این تغییرات است که ساخته میشود. هیچ کس تا ابد در جهنم نیست اگر به اعماق جهنم هم برود؛ ولی روی برگرداند میتواند از اعماق جهنم که همان مشکلات، سختیها، گرفتاریها و ... است خارج شود؛ یعنی تغییر، تبدیل و ترخیص وجود دارد. این مصیبتها و مشکلات خشم دروغین خداوند است. این همان خشم برای تربیت فرزند است که پدر برای ترساندن فرزند از چیزی که برای او خطر و ضرر دارد او را با خشم دروغین میترساند. در آخر خداوند خودش انسان را نجات میدهد. رسم روزگار این است انسان ممکن است روزی درویش باشد، روزی هم با شاه یا سلطان همنشین شود. همه چیز روزی تغییر میکند یک روز قهر تبدیل به رحمت یا زهر تبدیل به شربت میشود؛ بنابراین برای کاری که باید انجام دهیم، تلاش میکنیم. اگر در طبیعت نگاه کنیم همه چیز معجزه است خورشید با نور خودش به همه چیز نیرو میدهد یا هر درختی میوه خاصی میدهد همه معجزه و در جهت فرمان هستند.
هر کدام با همه هستی نیست میشویم و با نیستی به هستی میرسیم، با نیازهای حقیقی و مجازی خود همیشه در جنگ هستیم، همه تفکرات و هستی یکمرتبه نیست میشود و گاهی با نیستی به هستی میرسیم. انسانهایی که در گمراهی هستند و توجهی به هدایت و راهنماییها نمیکنند، در این گمراهی میمانند تا سرشان به سنگ بخورد و بازگردند و باید بدانند که با تلاش و زحمت میتوانند راه را برای خود هموار سازند و از روزنهها که همانند صافی است بگذرند تا به گوشهای از حفرهها دست یابند. خداوند هر که را بخواهد هدایت میکند و حکمت الهی این است اگر گوش نکردید، دیگر هدایت نمیکند. مثل راهنما اگر رهجو گوش نکند در جهل خودش میماند. «صدها چراغ و بیراهه میرود، بگذار بیفتد بیند سزای خویش». این حکمت الهی است آنان اگر چراغ هم در دستشان بدهید بسیار دیر به مطالب پی میبرند و بی راهه میروند؛ چون تردید دارند.
در این دنیا زمان را بیهوده از دست ندهیم و به بطالت نگذرانیم؛ باید به ادامه تحصیل بپردازیم. وقتی تشنه باشیم آب برایمان فراهم میشود یا گرسنه باشیم نور معرفت را میبینیم؛ پس به آنچه میبینید و دریافت میکنید خوب توجه کنید تا به آن چیزی که میخواهید دست پیدا کنید. برداشت من از این سیدی این است که همه چیز در حرکت است و هیچ چیز در سکون نیست. انسان در حیات و مسیر زندگی این قانون را دارد. تغییر،تبدیل و ترخیص وجود دارد و ما بدون تغییر کردن، هیچ چیز درونمان بهوجود نمیآید؛ باید تغییرات مثبت باشد.
رابطخبری: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر مژگان (لژیون دهم)
عکاس خبری: همسفر مرضیه رهجوی راهنما همسفر زینب (لژیون پانزدهم)
ویراستاری و ارسال: همسفر ملیحه رهجوی راهنما همسفر عفت (لژیون چهارم) دبیر سایت
همسفران نمایندگی هاتف
- تعداد بازدید از این مطلب :
76