وادی هفتم گویی چکیده یا ترکیبی از شش وادی قبل است. این وادی ابتدا ما را برای یک انتخاب مهم به تفکر و تعمق وامی‌دارد، سپس وارد حیطه حرکت می‌شود؛ حرکتی کاملاً آگاهانه که در طی آن قرار است برداشت‌هایی داشته باشیم تا در نهایت با دست پر به مقصود خود برسیم. وادی هفتم اگر درست بر جان انسان بنشیند و بر تفکر او نقش بندد، اثری شگرف بر زندگی فرد ایجاد می‌کند؛ زیرا هم‌زمان که نگاه ما را به مسائل مختلف، به‌ویژه مشکلات کوچک و بزرگ زندگی تغییر می‌دهد، با هدایت ما جهت انتخاب مسیر امن و آرام، به تعادل نزدیکمان می‌کند. هنگامی که هوشیارانه در مواجهه با مشکلات، آن‌ها را امکانی برای تقویت توانایی‌های خود تصور کنیم و به دنبال یافتن سالم‌ترین راه باشیم بی‌شک به حقیقت هر موضوع پی می‌بریم و این یعنی افزایش مداوم دانایی و خردمندی.
برای گفتگو درباره وادی هفتم، راهنما همسفر مینا را انتخاب کردیم تا از منظر نگاه ایشان با این وادی و اثرات آن بر زندگی یک همسفر بیشتر آشنا شویم. همسفر مینا الگوی مناسبی است که از ابتدای سفر اول خود تا به امروز هرگز از آموزش و خدمت در کنگره غافل نشده و اینک در حالی لژیون دوم همسفران این نمایندگی را راهبری می‌کند که سال‌ها پس از رهایی در شعبه سلمان فارسی و اخذ شال نارنجی، در آن شعبه نیز خدمتگزاران راستینی برای کنگره پرورش داد. نظر شما را به مصاحبه پرباری که با ایشان داشتیم، جلب می‌کنم.
سلام و عرض ادب. لطفاً به‌رسم کنگره خودتان را معرفی کنید و بفرمایید چگونه با کنگره آشنا شدیم؟
سلام دوستان مینا هستم، همسفر. ما از طریق سایت با کنگره آشنا شدیم و با تخریب شیشه و متادون سفر خود را آغاز کردیم. بیست و یک ماه با راهنمایی راهنمایان، خانم نجمه و مسافر مهدی زارع سفر کردیم و اکنون به لطف خدای مهربان و دستان پرتوان آقای مهندس یازده سال و هفت ماه است که آزاد و رها هستیم. رشته ورزشی مسافرم والیبال و رشته ورزشی خودم دارت است.
همه انسان‌ها در زندگی در جستجوی راه خوب، گاه از بیراهه سر درمی‌آورند! به نظر شما نشانی راه خوب چیست و چه اشخاصی آن را کشف می‌کنند؟
همه انسان‌ها در زندگی به دنبال حال خوش هستند و حال خوش را در رسیدن به خواسته‌های خود می‌دانند و زمانی که به خواسته خود نمی‌رسند از فرامین الهی سرپیچی می‌کنند و از نیروهای منفی برای رسیدن به خواسته‌های خود کمک می‌گیرند و سر از بیراهه‌ها در می‌آورند! راه خوب فقط صراط مستقیم است و ما در کنگره می‌گوییم راه مستقیم پیشرو ندارد؛ چون پیشرو آن الله است. اجرای فرامین یعنی حرکت در راه خوب و پاک‌ترین انسان‌ها می‌توانند به آن دست پیدا کنند.
آیا می‌توانید راهی برای کشف گنج درون به ما نشان دهید؟ آیا آموزش‌ها و رسیدن به دانایی، راهی برای شکافتن و کشف حقیقت است؟
هیچ‌چیز در هستی بیهوده آفریده نشده است چه برسد به اشرف مخلوقات، انسان! هر انسانی برای یک رسالتی قدم به جهان‌آفرینش گذاشته است و به دلیل ورود به ضدارزش‌ها از این رسالت و توانایی‌های درون خود دور شده است. زمانی که انسان در مسیر صراط مستقیم قرار می‌گیرد و شروع به تزکیه و پالایش می‌کند می‌تواند به گنج درونی خود که همان توانایی‌ها است دست پیدا کند و از آن‌ها در مسیر درست استفاده نماید. استاد سردار می‌فرمایند: «انسان به دو دلیل قدم به حیات گذاشته است؛ ابتدا آموزش و سپس خدمت‌کردن». پس انسان قطعاً با گرفتن آموزش درست به دانایی و حقیقت می‌رسد.
استاد امین در سی‌دی «محرم» فرمودند: «چیزی که باعث محرمیت ما می‌شود حس است. تا زمانی که حس آلوده باشد مسیر برای شخص مخفی می‌ماند»! برای محرم شدن چگونه می‌توانیم به حس سالم دست یابیم؟
برای رسیدن به حس سالم باید آموزش بگیریم و طبق چرخه وادی دهم از تفکر سالم، ایمان سالم، عمل سالم به حس سالم برسیم؛ اگر حس ما سالم شود، به موضوع محرم می‌شویم و آموزش‌ها را درست دریافت می‌کنیم و به عقل سالم و در نهایت به عشق سالم می‌رسیم که همان قرارگرفتن در بهشت است.
یک راهنما تا چه حد می‌تواند در انتخاب درست مسیر یک رهجو، تأثیرگذار باشد؟
راهنما باید بتواند آموزش‌ها را روان کند و بدون کم‌وکاستی به رهجو انتقال دهد و رهجو خود با گرفتن آموزش‌ها گره‌های درونی خود را باز می‌کند؛ اما این‌ها در شرایطی امکان‌پذیر است که خواسته در رهجو وجود داشته باشد.
وادی هفتم چقدر در یافتن مسیرهای درست زندگی به شما کمک کرد و کلید آرامش زندگی را کجا و چگونه یافتید؟
وادی هفتم به من گوشزد کرد که راه رسیدن به آرامش آموزش‌های کنگره است؛ زیرا آموختن قوانین زندگی رمز در بهشت زندگی‌کردن است؛ اما با دریافت رمز، همه چیز تمام نمی‌شود؛ زیرا راز آن در عمل به این قوانین است!
استاد امین در سی‌دی «محرم» از اصل و ریشه یک زندگی سالم که در آرامش باشد سخن گفتند. اصل و ریشه زندگی ما انسان‌ها در چیست و چگونه می‌توانیم به آن پی ببریم؟
اصل و ریشه ما انسان‌ها از خداوند است که از روح خود در ما دمیده و با عمل‌کردن به فرامین الهی می‌توانیم به آن پی ببریم.
به نظر شما چرا یافتن راه برای کشف حقیقت تا این اندازه مهم است؟ آیا نیت و تلاش برای یافتن راه کافی است؟
کشف حقیقت بسیار مهم است؛ زیرا اگر راه را پیدا نکنیم هر حرکت ما دور باطل است و مجدداً به سر نقطه می‌رسیم و چه‌بسا ممکن است به عقب‌تر نیز پرتاب شویم! تلاش برای یافتن راه، خوب است؛ اما نیاز به آگاهی و تفکر دارد. تلاش بدون آگاهی و تفکر رفتن به زوال است، نه رسیدن به راه درست!
کلام آخر...
سپاسگزارم از آقای مهندس و همه عزیزانی که در یافتن راه درست به من کمک کردند.
مصاحبه‌کننده و طراح سؤال: همسفر سمیه رهجوی راهنما همسفر مینا (لژیون دوم)
عکاس: همسفر فاطمه رهجوی همسفر محبوبه (لژیون یک)
ارسال: راهنما همسفر افسون نگهبان سایت
همسفران نمایندگی نائین
- تعداد بازدید از این مطلب :
55