یازدهمین جلسه از دور دهم سری کارگاه های آموزشی خصوصی کنگره 60 نمایندگی بیرجند، ویژه مسافران با دستور جلسه " وادی هفتم و تأثیر آن روی من " با استادی همسفر پهلوان ابوالفضل، نگهبانی مسافر رضا و دبیری مسافر محمد رضا در روز سه شنبه مورخ 18 شهریور ماه 1404 رأس ساعت 16 آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:
خداوند را شاکر و سپاسگزارم که در جمع شما قرار دارم. فرصتی شد تا از شما عزیزان آموزش بگیرم و خدمت کنم.
راجع به دستور جلسه اگر بخواهیم از رمز و راز اعتیاد صحبت کنیم، من همیشه در لژیون به بچهها میگویم: قبل از کنگره هرچه بگردید، نه من دیدهام و نه شنیدهام که جایی بگویند یک نفر از اعتیاد رها شده است؛ تا امروز که در کنگره این روش پیدا شده، یعنی راه پیدا شده است. روش DST یک راه و یک حقیقت است؛ حقیقتی که از حق میآید و برای همه آشکار شده است. آنچه باقی میماند، برداشت من است.
من در پرانتز عرض میکنم: بابت این دوره از حیات، یعنی در این بُعد از زمان که آقای مهندس و این روش روی کره خاکی وجود دارند و من در آن زندگی میکنم، خداوند را شاکرم. امروز با روش DST که یک راه است، اعتیاد درمان میشود. حالا در ابتدا درمان اعتیاد است و ادامه آن برداشت من خواهد بود.
من بهعنوان یک سفر اولی، چه بهعنوان مسافر و چه همسفر، وقتی وارد کنگره میشوم، اولین تغییر من از پوشش آغاز میشود. اگر لباس تیره به تن داشتم، اولین چیزی که به من میگویند این است که پیراهن سفید بپوشم. برداشتها از همینجا شروع میشود. ابتدا از ظاهر تغییر میکنم.
بعد، سفر من آغاز میشود. اگر مسافر هستم، سفر من با داروی OT آغاز میگردد و اگر همسفر باشم، با نوشتن چهل سیدی سفرم شروع میشود. در این مسیر باید حرکت کنم. جلوتر که میآیم، جایگاههای خدمتی به من داده میشود. در جایگاههای خدمتی، خواه مرزبانی باشد یا نگهبانی و هر جای دیگری که بتوانم خدمت کنم، حضور پیدا میکنم.
اگر درست سفر کنم، زمانی که آن ده ماه به پایان میرسد، آنچه که برداشت کردهام مال من میشود. حالا یا فقط از بند مواد مخدر آزاد شدهام، یا دانهبهدانه سیدیها را نوشتهام، در آنها حرکت کردهام، کاربردیشان کردهام و از نظر جهانبینی تغییر کردهام.
اگر از نظر جهانبینی تغییر کرده باشم، به رهایی میرسم؛ و این همان رهایی است که آقای مهندس از آن بهعنوان «فوق درمان» یاد میکنند. اما اگر فقط خروج از بند مواد باشد و تغییر درونی ایجاد نشده باشد، جناب مهندس میفرمایند: مصرفکنندهای که از نظر روان تغییر نکرده باشد، چهبسا بهتر است همچنان مصرفکننده بماند، زیرا در خانواده هم ایجاد مشکل میکند. پس در نهایت، تغییر جهانبینی ضروری است.
این برداشت من از سفر اول است. اگر درست حرکت کنم، به رهایی خوبی میرسم که همان «فوق درمان» است. در کنگره ما سه سفر داریم؛ اما الزاماً باید در دو سفر حرکت کنیم: یکی رهایی از بند مواد و دیگری آغاز سفر دوم که همان شناخت خود است.
در سفر دوم، من باید در جایگاههای خدمتی شرکت کنم؛ یعنی آنچه در سفر اول از سیدیها یاد گرفتهام و برداشت کردهام را در سفر دوم به حرکت درآورم. در سفر دوم، بیشتر جنبهی اجتماعی مطرح است؛ آنچه را که در کنگره آموزش میبینم، بیرون از کنگره به اجرا و عمل درمیآورم.
من داشتم فکر میکردم: لژیون سردار مکمل جهانبینی است و آن را کاملتر میکند. امروز هم جلسه لژیون سردار داشتیم. به این نتیجه رسیدم که لژیون سردار به انسان کمک میکند از بسیاری از بندها رها شود. در سفر دوم، تازه برخی حسها باز میشود و بیرون از کنگره چیزهایی را میبینم. در لژیون سردار هم صحبت شد که شهروند با جهانبینی کاملتر میشود. بخشی از آن را باید درک کرد و بخشی را باید از آن گذشت؛ همانطور که در سفر اول از اعتیاد گذشتم، از تریاک گذشتم، از مخدر گذشتم و داروی OT را یکپنجم، یکپنجم کاهش دادم تا به رهایی رسیدم و به خمر درونی دست یافتم.
در سفر دوم هم باید از ضد ارزشها گذشت. در سفر اول، داروی OT به من کمک کرد که یکپنجم، یکپنجم کاهش دهم و به خمر درونی برسم؛ اما در سفر دوم دیگر داروی OT وجود ندارد، زیرا موضوع جهانی و معنوی است. در اینجا من باید با گذشت و بخشش حرکت کنم. وقتی از ماده میگذرم، از معنویات بهره میبرم و جهانبینی من کاملتر میشود.
از اینکه به صحبتهای من گوش کردید، از همهی شما سپاسگزارم.

تایپ و ارسال خبر: مسافر مهدی لژیون ششم
عکاس: مسافر محمد حسن لژیون یکم
- تعداد بازدید از این مطلب :
92