English Version
This Site Is Available In English

سخن گفتن یک نوع تعیین مسیر است

سخن گفتن یک نوع تعیین مسیر است

جلسه دوم از دوره هفتم کارگاه‌های آموزشی خصوصی همسفران نمایندگی شوشتر با استادی همسفر رقیه، نگهبانی همسفر مرجان و دبیری همسفر معصومه با دستور جلسه: "وادی هفتم و تاثیر آن بر روی من "در روز دوشنبه 17 شهریورماه 1404 رأس ساعت 17:00 آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

از راهنما همسفر نازنین و نگهبان جلسه همسفر مرجان ممنونم که اجازه دادند در این جایگاه بشینم و خدمت کنم خدا را شاکر و سپاسگزار هستم تا آموزش ببینم. راز و رمز کشف حقیقت در دو چیز است یکی یافتن راه و دیگری آنچه برداشت می‌نماییم، از وادی اول تا وادی چهارم در مورد تفکر کردن بود وادی پنجم به ما می‌گوید: تفکرات و فکرهایی که داشتیم اندیشه‌هایمان را عملی بکنیم، وادی ششم به ما می‌گوید: که فرمانروای عقل را ما به رسمیت بشناسیم و اما؛ وادی هفتم به ما می‌گوید: عقل با نیروهای خودش بعضی از ناشناخته‌ها را باید کشف کند تا راه درست را به ما نشان بدهد.

یعنی ما هر کاری می‌خواهیم انجام بدهیم باید فکر کنیم کدام کار درست‌تر است که ما بتوانیم آن کار را انجام بدهیم، کشف حقیقت هم یعنی کاری که می‌خواهیم انجام بدهیم باید ما بگردیم در موردش تحقیق کنیم، بررسی کنیم، در موردش فکر کنیم، ببینیم به نتیجه می‌رسیم یا نه، مثل درمان اعتیاد که یک سری خیال می‌کردند که اعتیاد درمان ندارد و واقعاً همه این فکر را می‌کردند و حتی متخصصان هم می‌گفتند: که اعتیاد درمان ندارد؛ ولی آقای مهندس آمدند رمز و راز این بیماری را و خیلی بیماری‌های دیگر را مانند چاقی و سرطان را کشف کردند و این راز حقیقت درمان بود که کشف شد.

اما در این وادی بحث بر روی پیدا کردن راه است، که این مسئله خیلی مهمی است، چرا چون انسان‌های خیلی زیادی بودند و دوستان زیادی بودند که فقط به دلیل این‌که نتوانستند راه را پیدا کنند و یا این‌که راه را اشتباه رفته بودند، یا قربانی شدند، یا زندگیشان متلاشی شد و یا دست به خودکشی زدند به خاطر این بود که آن‌ها راه درست را پیدا نکرده بودند یا راه را اشتباه رفته بودند و این‌ها انسان‌های بی‌اراده‌ای نبودند، اتفاقاً انسان‌های خیلی پرتلاش وانسان‌های مصممی بودند اما جسم، روان و تفکرشان به خاطر پیدا نکردن راه درست از تعادل طبیعی خودش خارج شده بود. 

در وادی هفتم انسان‌ها به دو گروه تقسیم شدند یکی کم خرد و یکی خردمندان، انسان‌های کم خرد انسان‌هایی هستند که قبل از سخن گفتن فکر نمی‌کنند؛ یعنی اول حرفشان را می‌زنند بعد فکر می‌کنند به همین دلیل همیشه در کارهایشان اشتباه می‌کنند و همش در حال معذرت خواهی، ببخشید، عذرمی‌خوام، منظوری نداشتم، تقصیر من نبود و این جور کلمات به کار می‌برند؛ اما انسان‌های خردمند قبل از این‌که سخن بگویند خوب فکر می‌کنند و چون سخن گفتن هم خودش یک نوع تعیین مسیر هستش و با فکر کردن تمامی جوانب و اوضاع و شرایط را از تمامی جهات بررسی می‌کنند و سود و زیانش را هم مورد ارزیابی قرار می‌دهند و بعد اقدام به عمل کردن می‌کنند مثل این‌که مثلاً می‌خواهند از خانه بیرون بروند نگاه می‌کنم ببینند کیف پولشان را برداشتند، گوشیشان را برداشتند، کلید خانه را برداشتند، که با مشکلی برخورد نکنند.

 آقای مهندس می‌فرماید: انسان‌ها یک قلقی دارند هر انسانی یک قلقی یا یک خصوصیاتی دارد ما باید آن قلق‌ها را یاد بگیریم، اول کد را یاد بگیریم، که بتوانیم با آن آدم چه جوری بتوانیم برخورد بکنیم؛ ولی بعضی از آدم‌ها هستند قلقی ندارند، کدی ندارند و ما باید بگردیم کد آنها را پیدا بکنیم، وقتی ما کد آدم‌ها را پیدا کنیم، می‌توانیم باهاشون کنار بیاییم دیگه باهاشون اختلاف پیدا نمی‌کنیم درگیری به وجود نمی‌آید، وقتی که می‌خواهیم انسان‌هایی که کد و رمزی ندارند بخواهیم با آنها برخورد داشته باشیم باید دانایی ما بالا باشد و دانایی بالا هم باید اطلاعاتمان زیاد باشد و فقط با حرف زدن ما به دانایی بالا نمی‌رسیم ما باید تجربه و دانش لازم را داشته باشیم.

وادی‌ها به ما راه رسم زندگی را یاد می‌دهند به ما یاد می‌دهند که ما باید این وادی‌ها را در زندگی بتوانیم عملی و کاربردیشون کنیم و وادی‌ها چراغ زندگی ما هستند امیدوارم بتوانیم این وادی‌ها را در زندگیمان کاربردی کنیم از همه عزیزان ممنونم که به صحبت‌هایم گوش دادند.

مرزبان کشیک: همسفر مهشید و مسافر محمد حسین
تایپیست: همسفر الناز رهجوی راهنما همسفر مرضیه (لژیون اول)
عکاس سایت: همسفر زینب رهجوی راهنما همسفر مرضیه (لژیون اول)
ویرایش و ارسال: همسفر زینب نگهبان سایت
همسفران نمایندگی شوشتر

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .