پنجمین جلسه از دوره سیام، سری کارگاه آموزشی خصوصی کنگره ۶۰، نمایندگی عطار نیشابوری، ویژه مسافران در روزهای یکشنبه به استادی: مسافر محمد و نگهبانی: مسافر حسین و دبیری: مسافر ابوالفضل با دستور جلسه «وادی هفتم و تأثیر آن روی» من در تاریخ ۱۶ شهریور ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز به کارکرد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان محمد هستم یک مسافر، خداوند را شاکر و سپاسگزارم که توفیق داد یکبار دیگر در این جایگاه در شعبه عطار خدمت کنم از شما دوستان آموزش بگیرم. در مورد دستور جلسه: رمز و راز کشف حقیقت، در دو چیز است؛ یافتن راه و دیگری، آنچه برداشت مینماییم. توصیه من این است برای اینکه برداشت درست از این وادی داشته باشید، واصل مطلب را از کلام آقای مهندس که قهرمان زندگی خیلی از ما است، سی دی شو خریدار کنید و باجان و دل گوش کنید.

مهمترین موضوع وادی هفتم پیدا کردن راه است، چهبسا انسانها و دوستان زیادی از ما قربانی شدند فقط به دلیل اینکه راه را پیدا نکردند و یا راه را اشتباه رفتند و چه بسیاری انسانهایی که قربانی شدند وزندگی آنها متلاشی شد، فقط برای اینکه راه را پیدا نکردند و در اثر انتخاب راه غلط، وسایل نابودی خود و دیگران را فراهم نمودند و راهحل نهایی برای حل مشکل خود پیدا نکردند و دست به خودکشی زدند، نمیتوانیم بگوییم که آنها انسانهای بیاراده بودند چراکه اراده فوقالعاده قوی هم داشتند اما جسم آنها، روان آنها و تفکر آنها به دلیل پیدا نکردن راهحل برای مشکلشان از تعادل طبیعی خارجشده بود. چه انسانهایی زیادی وارد دستهها و گروههای گوناگونی شده و با خیال خود راه درست انتخاب کرده بودند به فکر خود، راه درست میرفتند درحالیکه سر از مسلخ درآوردند و نابود شدند. پیدا کردن راه یعنی روی هر کاری میخواهیم انجام بدهیم، باید تفکر کنیم. امروز اگر خواسته باشیم وادی هفتم، تأثیری روی ما داشته باشد، باید یک برداشت از وادی اول تا چهارم، روی تفکر داشته باشیم و در وادی پنجم افکار و اندیشه خود را از قوه به فعل درآوریم و در وادی ششم فرمانروای عقل را به رسمیت بشناسیم،
اگر میخواهیم موفق باشیم باید نگاهمان به اعتیاد واقعبینانه باشد و اگر میخواهیم به رهایی و تعادل برسیم فقط و فقط گوشبهفرمان راهنما باشیم و فرمانبردار خوبی باشیم وگرنه نتیجه نمیگیریم و باید ساختار ذهنی خود را به ساختار عملی تبدیل کنیم. با حلوا حلوا دهانمان شیرین نمیشود، باید در مسیر درست حرکت کنیم. وادیها شاهکلید هر مسئلهای هستند هر قفلی یک کلیدی دارد اول بایستی کلید آن را پیدا کرد و دوم بایستی با کلید، اقدام به بازنمودن قفل نمود. همیشه قفلسازان، بسیار و کلیدسازان، اندک هستند. کلید قفل اعتیاد، درک صورتمسئله اعتیاد است و انجام روش DST است. به خاطر سوءمصرف مواد مخدر، صور آشکار و پنهان خود را تخریب کردیم کاری که با مصرف مواد مخدر با خودمان کردیم با هزینه و امکانات خودمان، دشمن ما با ما این کار را نمیکرد
انسانها به ۲ گروه تقسیم میشوند گروه اول، کمخردان گروه دوم، خردمندان هستند نشانه کمخردان، همیشه و اول حرف میزنند و بعد فکر میکنند یا اول بدون تفکر و بررسی کاری را انجام میدهند و سپس به مشکل برخورد میکنند نشانه خردمندان، این است که همیشه قبل از لب گشودن برای سخن گفتن اول فکر میکند و یا برای انجام کاری اول با تفکر، تمامی اوضاع و شرایط را از تمام جهات بررسی میکنند، فرد خردمند میداند که بهترین و ماندگارترین گنج، گنج درون خودش است که بایستی آن را کشف نماید.
اعتیاد یک واقعیت است که جناب مهندس آن را به حقیقت تبدیل کرد و باید من و شما تلاش کنیم تا به این حقیقت وزندگی بدون مواد برسیم و سر دوراههها به بیراههها نریم، امیدوارم قدر کنگره ۶۰ و روش DST را بدانیم و از دروازههای صبر و استقامت عبور کنیم تا به آن آرامش حقیقی برسیم و هر آنچه را که میخواهید دقیقاً از خدا بخواهید. کلام آخر:
-منت از خلقی، برای لقمهای نان میکشیم،
دیگری نان میدهد ما ناز حیران میکشیم،
چون توکل نیست، کار ما به دست مردم است،
خواجه ما را منتظر، ما ناز، در گل میکشیم.
از اینکه سکوت کردید، از همه شما دوستان تشکر و قدردانی میکنم.

تایپ نگارش: مسافر عباس لژیون دوازدهم
عکاس: مسافر مجتبی و مسافر مصطفی لژیون دوازدهم
- تعداد بازدید از این مطلب :
264