ششمین جلسه از دوره هجدهم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی چالوس به استادی راهنما همسفر بهار، نگهبانی همسفر هدیه و دبیری همسفر پرستو با دستور جلسه «وادی هفتم (رمز و راز کشف حقیقت در دو چیز است؛ یکی یافتن راه و دیگری آنچه برداشت مینماییم.) و تأثیر آن روی من» روز دوشنبه ۱۷ شهریورماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
بسیار خوشحالم که در جمع دوستان حضور دارم. امروز چند چهره تازهوارد میبینم؛ امیدوارم در مسیر موفق و پیروز باشند. دستور جلسه امروز وادی هفتم است که میگوید: «رمز و راز کشف حقیقت در دو چیز است؛ یکی یافتن راه و دیگری آنچه برداشت میکنید»؛ کل این وادی در همین تیتر خلاصه میشود: یکی یافتن راه و دیگری آنچه برداشت میکنیم. در واقع وادیها مسیر زندگی ما را مشخص میکنند، هرگاه تصمیم داریم راهی را برویم، باید ببینیم مربوط به کدام وادی است. در این مسیر ابتدا میاندیشیم، یاد میگیریم، خودمان را میبخشیم، اصلاح میشویم، عقل را درک میکنیم و آنگاه متوجه میشویم چه باید انجام دهیم. این همان جایگاهی است که وادی درباره آن سخن میگوید.
این وادی برای کسی که در کنگره۶۰ قصد ادامه مسیر دارد بسیار بنیادی و مهم است. برای فردی که میخواهد تحول ایجاد کند اهمیت ویژهای دارد؛ چرا که رمز و راز در همین حرکت نهفته است. مسیر حرکت ما چیست؟ خدمت در کنگره۶۰، آنچه برداشت میکنیم متعلق به خودمان است. این راه را طی میکنیم تا به تکامل برسیم و به گفته استاد سردار گرفتار تعدد حیات نباشیم. تمام این آموزشها برای آن است که انسانها مدام تکرار نشوند و خطاهای گذشتهشان ادامه پیدا نکند.
وادیها هر سال در دستور جلسات قرار میگیرند تا از تکرار کارهای نادرست جلوگیری شود. کار نادرست یعنی اینکه راه را طی کنیم؛ اما از رمز و راز بهرهای نبریم. رمز همان کلید گاو صندوق است؛ گاو صندوقی که درونش آرامش، خانواده سالم، زندگی منظم، عشق و درک متقابل قرار دارد. زندگی یعنی اینکه بتوانیم کنار هم بنشینیم و دو استکان چای با آرامش بنوشیم؛ فرزندانمان را با خشونت آزرده نکنیم تا اضلاع مثلث شخصیت آنها خدشهدار نشود. وقتی مسیر حرکت و کلید در اختیار ما قرار گرفت، باید ببینیم چه برداشتی میکنیم.
همانطور که آقای مهندس حسین دژاکام فرمودند: برخی افراد به دلیل وجود ناخالصیهای نفس، زباله برداشت میکنند. ما به کنگره آمدهایم تا چیزی برای خودمان و حتی برای حیاتهای بعدی ببریم؛ چون ما نمیمیریم؛ روح خدا در ما جاری است؛ پس باید درست زندگی کنیم تا در زندگی بعدی یک پله بالاتر باشیم، همانگونه که بتهوون در ۴ سالگی آهنگ ساخت؛ زیرا در زندگی قبل بذر آن را در پر شالش داشت. من نیز میخواهم در بازگشت بعدی چیزی ارزشمند در پر شالم داشته باشم، نه اینکه در شرایط سخت و ناتوان به دنیا بیایم.
این وادی در میانه وادیها قرار دارد؛ نه آغازین وادی است و نه پایانی. اگر اکنون در وادی چهاردهم یعنی عشق قرار داشتیم، جمع ما اینقدر اندک نبود. نمایندگی تازه تأسیس در مدت کوتاه ۶ ماهه ۳۰۰ نفر جذب کرده است؛ چراکه عشق در میانشان جریان دارد. عشق باعث میشود رهجوی شما شب را بیقرار باشد تا شما را ببیند. عشق سبب میشود در بیماری جویای حال شما باشند. عشق بدهید، این سالن نمایندگی منفجر میشود.
آنچه امروز برداشت ماست همین است؛ اما هنوز بسیاری پشت درها منتظرند تا خبر به گوششان برسد. شما که رمز و راز را فهمیدهاید، باید خبر را برسانید. بگویید: «من همسرم خوب شد، من آرامش پیدا کردم، من جایی میروم به نام کنگره۶۰». اگر این حقیقت را نشان ندهیم، دیگران به سراب میروند و ما مقصر خواهیم بود. راه نمایان است و کلید هم داده شده است. بزرگترین گره جهان یعنی اعتیاد، در این مکان گشوده شده است. ما در دوران حکیمی الهی زندگی میکنیم که درمان اعتیاد، سیگار و اضافه وزن را در کنگره۶۰ نشان داده است. پس چرا نباید این حقیقت را بگوییم؟ من خودم کوتاهی کردهام. وقتی در شهرداری، بازار یا مغازه فردی درگیر اعتیاد را میبینم؛ باید به او بگویم: «جایی هست به نام کنگره۶۰ که میتوانی درمان شوی». شاید این پیام کوچک نجاتبخش باشد.
ما باید قدر این جایگاه را بدانیم، چراکه خداوند اجازه خدمت به بندگانش را به هر کسی نمیدهد. اگر لایق شدید که روی این صندلی بنشینید، عشق بدهید، بگویید و این زنجیره را گسترش بدهید. میزان جمع ما نشاندهنده میزان برداشت ماست. این است رمز و راز کشف حقیقت. نیازی نیست وادیها را فقط بخوانیم؛ باید قبل از آن تفکر کنیم. خردمندان و بیخردان مشخص میشوند به اینکه چه چیزی را کاربردی کردهاند.
حال باید از خود بپرسیم: کجا بودیم؟ اکنون کجا هستیم؟ به کجا خواهیم رفت؟ حقیقت بوده، هست و خواهد بود. کنگره حقیقتی است آسمانی که تا زمانی که اعتیاد وجود دارد ادامه خواهد داشت. پرسش اصلی این است: آیا من میتوانم خود را در این حقیقت جای دهم و کلید آن را به نفر بعدی بسپارم یا ۴ سال بگذرد به بهانهها و دلخوریهای کوچک همه چیز را کنار میگذارم؟ به نظر من وقت آن است که عمیقتر بیندیشیم.
رهایی ۴۰ سیدی همسفر مینا رهجوی راهنماهمسفر سمیرا


مرزبانان کشیک: همسفر سکینه و مسافر ملکآرا
تایپیست: همسفر بهاره رهجوی راهنما همسفر شیوا (لژیون هفتم)
عکاس: همسفر معصومه رهجوی راهنما همسفر هانیه (لژیون ششم)
ویرایش و ارسال: همسفر ریحانه رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون دوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی چالوس
- تعداد بازدید از این مطلب :
298