English Version
This Site Is Available In English

تجربه بخشش در لژیون سردار مثل جهشی درس خواندن است

تجربه بخشش در لژیون سردار مثل جهشی درس خواندن است

هفتمین جلسه از دوره دوم لژیون سردار نمایندگی صبا با استادی مرزبان مسافر حسین، نگهبانی مسافر رامین و دبیری مسافر اسماعیل با دستور  جلسه «وادی هفتم (رمز و راز کشف حقیقت در دو چیز است یکی یافتن راه و دیگری آنچه برداشت می‌نماییم) و تاثیر آن روی‌ من» دوشنبه ۱۷ شهریور ۱۴۰۴ ساعت ۱۹:۳۰ آغاز به کارکرد

سخنان استاد:

سلام دوستان حسین هستم یک مسافر؛ خدا را صدهزار مرتبه شکر که در این جلسه حضور دارم و می‌توانم خدمت کنم و آموزش بگیرم لژیون سردار هر نمایندگی لژیون خوب هر نمایندگی است. امروز در جلسه نشسته بودم یک مقدار در و دیوار نمایندگی را نگاه کردم یاد قدیم افتادم که می‌رفتم جایی، مغازه‌ای و می‌دیدم طرف سر در مغازه‌اش زده است: هدف ما جلب رضایت مشتری است یا مطلبی نوشته است، پیش خودم می‌گفتم اینجا، جای خوبی است طرف یک اعتقادی دارد، یک ایمانی دارد. امروز که در و دیوار نمایندگی را نگاه می‌کردم، تیتر ۱۴ وادی را می‌دیدم که فهم کامل آن‌ها واقعا برای من سخت است. یک طرف نوشته درمان اعتیاد با درمان سیگار تکمیل می‌شود، آن طرف شال‌های مختلف که هر کدام بیانگر کلی خدمت و تلاش هستند. این‌ مطالب را می‌گویم که خودم بدانم کجا نشسته‌ام و چه اتفاق بزرگی در  حال افتادن در کنگره است. 

در خصوص دستورجلسه و ارتباط آن با لژیون سردار این را بگویم که لژیون سردار می‌خواهد مرا به صفت بخشش، گذشت و ایثار برساند که الزاما در پول پرداخت کردن، منحصر نمی‌شود چرا که راهنمایی هم که از وقت خود می‌گذرد و آموزش می‌دهد در حال بخشش و انفاق علم و دانشی است که آموخته و خدمت می‌کند. در لژیون سردار هم به نوعی دیگر این بخشش را در من می‌خواهد که ایجاد بکند. در گذشته من پول خرج می‌کردم دیگران را مهمان می‌کردم ولی در مسیر نادرست بود. یک کار درست را در مسیر نادرست انجام می‌دادم ولی وقتی آمدم کنگره، اول از همه یاد گرفتم اگر می‌خواهم گذشتی داشته باشم، آن گذشت باید در راه درستی باشد، در صراط مستقیم کنگره باشد.

من زمانی که اجازه پهلوانی را گرفتم بعد از مدتی یک بنده‌خدایی به من گفت این اجازه پهلوانی که گرفتی مثل این است که یک سفری را شروع کرده‌ای مثل سفر اول که انجام دادی، این هم برای خودش سفر است. من آن موقع متوجه نشدم ولی الان که دارم به انتهای کار می‌رسم تازه دارم متوجه می‌شوم. با اینکه این کار برای من برکات زیادی به همراه داشته ولی در یک مدتی زندگی من به‌شدت سخت شد و خیلی مشکلات و گرفتاری‌هایی را پشت سر گذاشتم و هنوز هم پیش رو دارم و این دقیقا مثل سفر اول است چون در سفر اول هم باید با سختی‌های زیادی دست و پنجه نرم کرد ولی در نهایت به یک رهایی می‌رسی که خیلی ارزشمند است. من فکر می‌کنم لژیون سردار می‌خواهد مرا از بند خساست رها کند و دیدگاه مرا عوض کند که هیچ‌چیز در این دنیا برای من نیست و فقط نوبت من است و اگر من بتوانم با دلم و نه جیبم ببخشم و بفهمم که این بخشش فرصت خدمت است و خداوند فرصت خدمت به بندگانش را به هر کسی نمی‌‌دهد آن وقت می‌فهمم که این توفیق بزرگی برای من است.

روز شنبه آقای زرکش فرمودند: "لژیون سردار با تجربه کردن است." من روی این جمله خیلی فکر کردم و با همسفرم  درباره‌اش صحبت کردم و این سوال مطرح شد که پس تفکر و آموزش چه می‌شود؟ ولی واقعیت این است که به تازه‌واردها نمی‌گویند که در لژیون سردار شرکت کن! ولی بعد از مدتی که می‌گذرد دیگر من نباید خودم را گول بزنم تفکر را تا حدی دارم، این همه آموزش هم که هست، تجربه کجاست؟ این تجربه، دست تو جیب کردن است، آن فشار آمدن است. اگر من ۱۰۰ میلیارد تومان پول دارم ولی زورم می‌آید که ۱۰۰ میلیون تومان آن را ببخشم این دیگر گره کار من است. لژیون سردار می‌خواهد این گره را از من باز کند و گرنه اصلا صحبت پولش نیست و یک جایی باید آدم دلش را به دریا بزند، روزی که من رفتم اجازه پهلوانی بگیرم فهم زیادی از پهلوانی نداشتم، هنوز‌هم کامل متوجه آن نیستم، ولی دوست داشتم جزو کسانی باشم که خدمت می‌کنند، خدمت مالی هم می‌کنند و حالشان خوب است یعنی لازم نیست شما موضوع را کامل بفهمی همین قدر که این رندی را داشته باشی که جزو این افراد باشی کافیست‌. همان‌طور که استاد می‌گوید " انجام و عمل مهم است، ابعاد آن مهم نیست" و هرکس حساب خودش با خودش را می‌داند و لژیون سردار برای این است که من از لحاظ درونی ارتقا پیدا کرده و خودم را رشد بدهم تا بتوانم صفت بخشش را در خودم تقویت کنم. به نظر من کسی که صفت بخشش را داشته باشد مثل کسی است که جهشی درس خوانده است و ارتقا و حس وحالی که برای هر‌کسی ایجاد می‌کند قابل انتقال نیست، تجربه‌ای است که هر کس باید خودش آن را انجام بدهد تا از حال خوش آن خودش و خانواده‌اش بهره‌مند شود. از اینکه به حرف‌های من گوش کردید از همه شما متشکرم

عکس: مسافر رضا
تایپ و ارسال: مسافر حیدررضا
خدمتگزاران سایت نمایندگی صبا

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .