همسفر ندا به همراه مسافر خود با آنتیایکس مصرفی شیشه وارد کنگره شدند، ۱۲ ماه و ۸ روز سفر کردند به راهنمایی راهنما مسافر مهدی و راهنمایی راهنما همسفر شقایق به روش DST با داروی OT، اکنون سه ماه است که با دستان پر مهر آقایمهندس آزاد و رها هستند.
اینک در باب دستورجلسه «وادی هفتم و تأثیر آن بر روی من» با همسفر ندا مصاحبهای ترتیب دادهایم که تقدیم نگاه شما مهربانان همیشه همراه مینمائیم.
طبق سیدی یافتن راه که تأکید میشود؛ مسیرها از دل تاریکیها عبور میکنند، لطفاً بفرمائید؛ چگونه پذیرش مسئولیت میتواند چراغی برای عبور از این تاریکیها باشد؟
کنگره۶۰ مانند گردبادی است که با قرار گرفتن در درون آن و اجرا کردن قوانین آن کاملاً در امان بوده و ارتقاء مییابیم؛ اما در صورت عدم مسئولیتپذیری و نادیده گرفتن حرمتها مطمئناً از این گردباد به بیرون پرتاب شده و دچار آسیب میشویم، علاوه بر قوانین کنگره۶۰ در زندگی ما نیز قوانینی وجود دارد که در صورت عدم رعایت آن بایستی بهای آن را پرداخت کنیم، یافتن راه در زندگی موضوع بسیار مهمی است زمانی که تصمیم به رفتن کنگره میکنم و یا با دیگران ارتباط سالم برقرار کنم شاید در ظاهر حرکت جزئی باشد، اما در حقیقت هر دو انتخاب آگاهانه راه است.
اگر کسی راه درست را پیدا کند؛ اما برداشت اشتباه داشته باشد چه اتفاقی رخ میدهد و اینکه چه تفاوتی بین یافتن راه و برداشت صحیح وجود دارد؟
اگر فردی بخواهد در مسیر صراط مستقیم قرار بگیرد؛ اما برداشت نادرستی از آن داشته باشد هرچند راه را یافته باشد؛ اما با موفقیت به مقصد نمیرسد، تفاوت میان یافتن راه و برداشت صحیح در تعادل فرد نمایان میشود شخصی که مسیر را با درک درست طی میکند، نه تنها جسم و روان خود را درمان میکند بلکه در مواجهه با سختیها و مشکلات زندگی نیز برخورد مناسبی دارد فردی که راه را یافته؛ اما برداشت درستی ندارد فاقد جهانبینی است صرفاً سفر میکند تا جسم خود را درمان کند؛ اما روان و نگرش او همچنان درمان نشده باقی میماند.
رابطه رمز و راز و کشف حقیقت در این وادی چیست و اگر انسان دانش کافی نداشته باشد چه اتفاقی برای او رخ خواهد داد؟
رمز میشود پیدا کردن راه و مسیر حرکت و راز آنچه که ما برداشت مینمایم یعنی طی کردن مسیر برای رسیدن به حقیقت، هدف اصلی نیز رسیدن به حقیقت است برای باز کردن هر قفلی باید کلید را بیابیم و بدانیم قفلسازان بسیار و کلید سازان اندک هستند، کسانی که مشکلات را بهوجود میآورند بسیارند و افرادی که مشکلات را حل میکنند اندک هستند.
نقش تجربه در درست دیدن و درست برداشت کردن چیست و این وادی در زندگی شما چه تاثیری گذاشته است؟
تجربه، موضوع بسیار مهمی است اگر از اتفاقاتی که برای ما رخ داده درس بگیریم هنگام مواجهه مجدد با آن مشکل، میتوانیم بهآسانی آن را حل کنیم و با تفکر از تأثیر نیروهای بازدارنده مانند؛ ناامیدی جلوگیری کنیم، با آموزشهای کنگره۶۰ دریافتم هیچ فردی قادر به حل مشکلات من در کوتاهترین زمان نیست چرا که کوتاهترین راه بهترین راه نیست باید خود با مشکلات روبهرو شده و از ضدارزشها فاصله بگیرم، آموختم پیش از یافتن راه و تعیین مسیر نباید حرکت کنم؛ زیرا به بیراهه خواهم رفت، ابتدا باید بیاندیشم و سپس سخن بگویم تا نیازی به عذرخواهی از افراد را نداشته باشم، من نیز با یافتن مسیر، وارد لژیون ویلیام شده و سفر خود را آغاز نمودم و اکنون سه ماه است که آزاد و رها هستم.
در مسیر شناخت راه، تفکر چه جایگاهی دارد؟ آیا تفکر به تنهایی کافی است یا بایستی آموزش و تجربه نیز همراه آن باشد؟
هیچ مسیری را بدون تفکر نمیتوانیم با موفقیت به مقصد برسانیم همانگونه که در وادی اول آموختیم؛ تفکر لازمه هر کاری است در ادامه به دانایی نیاز داریم چرا که در مسیر حرکت با فراز و نشیبهایی مواجه میشویم که باید از آنها درس گرفته و تجربه کسب کنیم و در نهایت این آموزشها باید به مرحله عمل برسند، تفکر، تجربه و آموزش سه ضلع مثلث دانایی هستند که شناخت مسیر را ممکن میسازند، کسی که تفکر نداشته باشد به نتیجه مطلوب نخواهد رسید.
کلام پایانی:
از آقایمهندس و خانواده محترم ایشان بابت این بستر اَمن سپاسگزارم از برادرم تشکر میکنم که مسیر کنگره را به من نشان دادند، سپاسگزارم از مسافرم که با سفر خوبی که داشتند باعث افتخار من و خانواده شدهاند، از راهنمای بسیار خوبم همسفر شقایق بابت آموزشهای ناب ایشان کمال تشکر را دارم.
طراح سؤال: اعضای گروه مصاحبه
مصاحبه کننده: همسفر مینا رهجوی راهنما همسفر بهاره لژیون (لژیون پانزدهم)
عکس: همسفر زهره رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون یازدهم)
ویرایش: همسفر مینا رهجوی راهنما همسفر بهاره (لژیون پانزدهم)
ارسال: همسفر فریده رهجوی راهنما همسفر مینا (لژیون بیستوسوم)
همسفران نمایندگی سلمان فارسی اصفهان
- تعداد بازدید از این مطلب :
130