جلسه ششم از دوره دوم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی طارم با استادی راهنمای تازه واردین همسفر سکینه، نگهبانی همسفر بهناز و دبیری همسفر زری با دستور جلسه «وادی هفتم (رمز و راز کشف حقیقت در دو چیز است، یکی یافتن راه و دیگری آنچه برداشت مینماییم.) و تأثیر آن روی من)» روز دوشنبه ۱۷ شهریورماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به کار کرد.
.jpg)
خلاصه سخنان استاد:
دستور جلسه امروز به ما میگوید: «رمز و راز کشف حقیقت در دو چیز است؛ یکی یافتن راه و دیگری آنچه برداشت مینمائیم». همه ما میدانیم که این دستور جلسات واقعاً مثل حلقههای زنجیر به هم متصل هستند دستور جلسه قبل، فرمانبرداری تا فرماندهی، دستور جلسه قبل از آن، نیروی عقل بود. اگر عمیقاً به این دستور جلسات فکر کنیم میبینیم که همه آنها مکمل یکدیگر هستند.
در این وادی چهار مولفه را برای ما بیان کرده و اگر ما بخواهیم یکی از اینها را برای شما بشکافیم؛ این است که رمز یعنی پیدا کردن راه همان کلید لازم، راز یعنی طی کردن مسیری که ما میخواهیم حرکت کنیم و حقیقت هم همان پیدا کردن ریشه و اصل هر موضوع است. حال فقط در مورد درمان اعتیاد نیست؛ هر مسئلهای میتواند مصداق داشته باشد، در این مسئله به نظر من یکی از مهمترین مولفهها پیدا کردن راه است.
بالاخره همه ما در اعتیاد بودهایم و به هر روشی چنگ زدیم تا از این طوفان اعتیاد نجات پیدا کنیم؛ از قبیل همان کمپ درمانی، درمان طب سنتی که همه اینها از نظر کنگره۶۰ مردود اعلام شده و نتوانستیم و کنگره بود که باعث شد مسافرانمان بیایند و به درمان برسند. ما برای اینکه بتوانیم مسیر زندگیمان را انتخاب کنیم قطعاً به یک نیرویی نیاز داریم اسمش هم نیروی عقل است اگر ما به عقلمان اطلاعات درست بدهیم قطعاً حسهایمان هم درست میشود و میتوانیم تصمیمات خیلی درستتری در زندگیمان بگیریم.
کنگره دیدگاه و نگرش ما را با آموزش تغییر میدهد و به ما میفهماند که همین اعتیاد، میتواند پلهای باشد تا بتوانیم به ارتقاء خودمان کمک کنیم؛ قطعاً همه ما در مسیر زندگی با مشکلاتی مواجه هستیم و همیشه در زندگیمان دنبال یک راه، یک انتخاب و یک مسیر درست هستیم آن مسیر درست، همان صراط مستقیم است که در حقیقت همان متد DST کنگره۶۰ است که اکنون همه ما روی این صندلیها نشستهایم و آموزش میگیریم و باید قدردان آن باشیم.
استاد امین در مورد همین موضوع میفرمایند: اگر بخواهیم به حقیقت یک موضوع پی ببریم شرط لازمش رسیدن به شناخت و تشخیص است تا بتوانیم خوب عمل کنیم و مشکلاتمان را حل کنیم. انسان در هر مقطع از زندگی با مشکلاتی مواجه است همین پیدا کردن راه، در این وادی خیلی مسئله مهمی است خداوند در قرآن میفرمایند: « خلق الانسان فی کبد، ما انسان را در رنج آفریدهایم».
در کنگره نیز ما میگوییم که پایان هر نقطه، سرآغاز خط دیگری است. پس این، من هستم که اجازه نمیدهم دیگران در کالبد حس من دخالت کنند و من نتوانم راه درست زندگی را پیدا کنم، به نظر من روی حس باید خیلی کار کنیم چون حس یک مولفه بسیار مهمی است آقای مهندس هم در سیدیهای اخیرشان به حس خیلی اشاره کردهاند.
همسفر اول به خاطر رهایی مسافرش به کنگره میآید بعد در ادامه مسیر برای اینکه به آن حال خودش و تعادل برسد برای خودش قدم برمیدارد این حقیقت است که هیچ وقت از بین نمیرود و همیشه هست و خواهد بود. با متدDST شخص میتواند زندگیاش را نجات بدهد؛ راهی که آقای مهندس در این وادی اشاره کرده به نظر من فقط مختص درمان اعتیاد نیست، ایشان برای کاهش وزن هم راهی پیدا کردهاند، برای درمان سیگار، انواع سرطانهای مختلف، انشاءالله در آینده هم به راههای دیگری دست پیدا خواهند کرد.
مهم این است که ما در ادامه مسیر، بهطور پیوسته و مرتّب در کنگره حضور داشته باشیم. واقعاً تلاش ایجنت و همه مرزبانها برای این است که حال من همسفر خوب شود، من که یک روز با سهمصرف کننده و با حال خیلی خراب وارد کنگره شدم بالاخره آموزش گرفتم و ذرهذره به آن حقیقت رسیدم که نقش من به عنوان یک همسفر و یک مادر، در جهان هستی چه است.
در طی مسیری که میآمدم با خودم فکر میکردم که واقعاً از شما چه پیامی میتوانم بگیرم یا خود من چه پیامی برای شما میتوانم داشته باشم. به عنوان همسفری که ۱۳ سال در کنگره بودهام و هیچ مانعی نتوانست من را از کنگره دلسرد کند همیشه در کنگره حضور داشتهام، درست است که حالم خیلی خراب بود؛ ولی در ادامه مسیر هیچ وقت نخواستم کنگره را از دست بدهم، همیشه پیوسته آمدم و به نظرم این عامل موفقیت من بود که مداوم و پیوسته در جلسات حضور داشتم؛ چون کنگره واقعاً جای خوبی است.
ما در کجا میتوانستیم چنین جایی پیدا کنیم؟! من با سهمصرف کننده چطور به این حال خوش میرسیدم؟ واقعاً فرزندان من در مقابل دیدگانم آب میشدند؛ اما هیچ راهی پیدا نمیکردم تا این که راه کنگره به روی ما باز شد و ذرهذره من و مسافرانم آموزش گرفتیم. درست است که فراز و نشیب خیلی زیادی را تجربه کردم و برای من مادر هم خیلی سخت بود.
ولی این کنگره بود که دیدگاه و نگرش من را نسبت به مشکلات تغییر داد و به من آموخت که باید بهخاطر مشکلاتی که در زندگیام به وجود آمده خدا را شاکر باشم؛ البته این نگرش را الان دارم؛ چون که من آموزش گرفتم و به آن دانایی لازم رسیدم. خدا را شکر میکنم که خدمتگزار کنگره هستم، امیدوارم خداوند هم این خدمت را از من بپذیرد. خوشحالم امروز در کنار شما عزیزان بودم و چهره زیبای شما برایم بسیار خوشایند است.

مرزبانان کشیشک: همسفر زیبا و مسافر محمود
ویرایش و ارسال: همسفر مرضیه رهجوی راهنما همسفر پروانه (لژیون دوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی طارم
- تعداد بازدید از این مطلب :
68