English Version
This Site Is Available In English

برای انجام هر کاری باید کلید آن را پیدا کنیم

برای انجام هر کاری باید کلید آن را پیدا کنیم

سومین جلسه از دوره یازدهم سری کارگاه‌های آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی کریمان به استادی راهنما همسفر سیما، نگهبانی همسفر سارا و دبیری همسفر مریم با دستور جلسه«وادی هفتم(رمز و راز کشف حقیقت در دو چیز است،یکی یافتن راه و دیگری آنچه برداشت می‌نماییم.)و تأثیر آن روی من» روز دوشنبه ۱۷شهریور ماه ۱۴٠۴ ساعت ۱۶:٠٠ آغاز به کار کرد.


 

خلاصه سخنان استاد:

خداوند بزرگ را بی‌نهایت سپاسگزارم که امروز به من این توفیق داد تا در جمع شما دوستان با عشق و محبت باشم و از وجود تک‌تک شما عزیزان انرژی و آموزش بگیرم. چه‌قدر واقعاً برای من لذت‌بخش است که از اینجا تک‌تک چهره‌های زیبای شما عزیزان را می‌بینم و انرژی می‌گیرم به رسم کنگره تشکر می‌کنم از آقای مهندس و خانواده محترم‌شان، خانم سحر عزیزم، از راهنمایان مسافرم آقا مجید میرحسینی و آقا علیرضا و از راهنمایان بزرگوار خودم خانم مهدیه عزیزم و خانم محیا عزیزم و از ایجنت و مرزبانان عزیز و از همه شما عزیزان که به هر نحوی خدمت می‌کنید از مسافرم که به من اجازه دادند به اینجا بیایم و خدمت کنم.
در مورد دستور جلسه، وادی هفتم است وادی‌ها یک راهی و یک مسیری هستند که ما را به صراط مستقیم می‌رسانند. به نظر من چهارده وادی، چهارده تا چراغ هستند. چهارده تا نور هستند در مسیر من همسفر که آن مسیر را به درستی به من نشان بدهند و من را به آن سعادت و خوشبختی برسانند. من همیشه می‌گویم چهارده وادی چهارده تا میراث گران‌بهای کنگره۶۰ هستند که از آقای مهندس، حضرت عشق به فرزندان کنگره عطا شدند و ما باید امانت داران خوبی در این دانش در این چهارده وادی باشیم و به آیندگان تحویل دهیم. از وادی اول تا وادی چهارم بر روی تفکر تمرکز کردیم که چه‌قدر این تفکر مهم است که ما چهار پله بر روی آن‌ها تمرکز می‌کنیم چرا که سرلوحه هر کار ما تفکر است و ما هر کاری باید انجام بدهیم و می‌خواهیم انجام بدهیم، باید اول تفکر پشت آن باشد.

در وادی پنجم آن افکار و اندیشه‌مان را از قوه به فعل درآوردیم، در وادی ششم فرمانروایی عقل را به رسمیت شناختیم و در راه وادی هفتم باید بتوانیم یکسری از مجهولات را پیدا کنیم و کشف کنیم که راه را به ما نشان بدهد. عنوان وادی هفتم می‌گوید: رمز و راز کشف حقیقت در دو چیز است؛ یکی یافتن راه و دیگری آنچه برداشت می‌نماییم. حالا ما می خواهیم ببینیم این حقیقت چه است هم رمز دارد هم راز دارد و هم باید کشف بشود حتماً حقیقت یک مسئله خیلی مهمی است. برای انجام هر کاری ما باید اول کلید آن کار را پیدا کنیم اول بتوانیم کلید آن قفل بسته را باز کنیم و یک راهی برای انجام آن کار پیدا کنیم از نظر من حقیقت؛ یعنی کنگره۶۰ حقیقت؛ یعنی آقای مهندس راز آن می‌شود همان اعتیاد که سال‌های سال جهان و دنیا از درمان آن عاجز و ناتوان مانده بودند و همه اعتقادشان بر این بود که اعتیاد یک بیماری مرموز، لاعلاج و پیش‌رونده است در صورتی که آقای مهندس این راز بزرگ را فاش کردند و پرده از این راز بر داشتند و نشان دادند که اعتیاد نه مرموز است و نه لاعلاج است و نه پیش‌رونده است، بلکه پس‌رونده است.

اعتیاد یک جایگزینی است که مواد مخدر بیرونی جایگزین مواد مخدر درونی بدن می‌شود و این راز بود و آقای مهندس پرده از این راز برداشت‌. رمز می‌شد یک چیز مجهول که ما باید برایش کلید پیدا کنیم و در حقیقت همان راستی و درستی بود کشف هم؛ یعنی پیدا کردن رمزش هم که می‌شود روش  DST که آقای مهندس آن را پیدا کردند. در حال حاضر سند زنده آن را در کنگره۶۰ داریم. مسافران و از همه مهم‌تر آقای مهندس خودشان و این روش را کشف کردند حالا ما می‌خواهیم یک مسیری را برویم و آن مسیر برای ما ناشناخته است و ما نمی‌دانیم این مسیر که ما می‌رویم یک مسیر درست است؟ آیا یک مسیری قابل اطمینان است؟ یک مسیری است که آیا ما سالم به مقصد می رسیم؟ آیا این مسیر ما مسیر درستی است؟ کنگره۶۰ هم دقیقاً همین است زمانی که من همسفر می‌آیم و در کنگره۶۰ قرار می‌گیرم اول نگاه می‌کنم ببینم افرادی که در این مسیر قرار گرفتند آیا سر نوشت این افراد چی شده است؟ قبل از من ایجنت بوده است، قبل از ایجنت اسیستانت بوده است مرزبان بوده است و از همه مهم‌تر آقای مهندس بوده است و من باید به اطمینان این مسیر و به سالم بودن این مسیر اطمینان کامل داشته باشم.

آقای مهندس یک تنه اوایل برای درمان مسیر را رفتند و موانع را برداشتند پستی و بلندی‌ها را تجربه کردند، یخبندان‌ها را تجربه کردند آن کوه‌ها، راه‌ها را نشانه‌گذاری کردند. از دره‌های مخوف گذشتند تجربه کردند و تمام مسیر را برای ما علامتگذاری کردند یک جاهایی می‌زدند تابلو ایست ممنوع، توقف ممنوع یه جاهایی با دنده سنگین یا با چرخ دنده باید حرکت کنیم و یک جاهایی از همه مهم‌تر در مسیرمان نور چراغ گذاشتند؛ یعنی ما باید در نور چراغ‌ها برویم آن نور چراغ را آقای مهندس برای ما در مسیر گذاشت آن‌ها راهنماهای کنگره۶۰ هستند آن‌ها هستند که ما را راهنمایی می‌کنند. انسان همیشه در زندگی سر دو راهی قرار می‌گیرد و نمی‌داند که این راه را برود درست است یا آن راه درست است.

آقای مهندس فرمودند: که هر زمان سر دو راهی قرار گرفتید و نمی‌دانید که آیا این کار را انجام بدهید یا انجام ندهید بهتر است که انجام ندهید. زمانی انسان سر دو راهی‌های زندگی قرار می‌گیرد و اگر من همسفر بخواهم در این مسیر، مسیرم را به بیراهه کج کنم که همان بهترین راه، فکر کنم که این مسیر

زودتر به مقصدم می‌رسد شاید بهتر باشد من در آن مسیر گم می‌شوم و هرگز به مقصد نمی‌رسم. آن مسیر یک مسیر نامعلوم و ناتمام است افرادی که همیشه دچار اعتیاد می‌شوند آن افراد اصلاً انسان‌های بی‌اراده‌ای نیستند و همیشه هم دوست داشتند که اعتیاد را بتوانند کنار بگذارند؛ ولی یا مسیر را اشتباه رفتند یا راه را گم کردند در دریا کسی غرق می‌شود که شناگری بلد است و گرنه کسی که شناگری بلد نیست اصلاً وارد قسمت عمیق دریای نمی‌شود.

در این وادی انسان‌ها را به دو گروه تشبیه کرده است: خردمندان و انسان‌های کم‌خرد. خردمندان قبل از هر کاری قبل از انجام هر عملی اول تفکر می‌کنند و بعد این عمل را انجام می‌دهند و انسان‌های کم‌خرد انسان‌هایی هستند که بدون تفکر مثل همان انسان‌هایی که فکر می‌کنند کوتاه‌ترین راه بهترین راه است و همیشه بدون تفکر کاری را انجام می‌دهند. انسان زمانی که از زمان ازل که متولد شد همیشه سر دو راهی قرار داشت همیشه دست خود انسان است که  بخواهد کدام راه را انتخاب کند و انسان همیشه چیزی را برداشت می‌کند که کاشته است اگر باد بکاریم طوفان برداشت می‌کنیم. دستور جلسه هفته قبل دستور جلسه فرمانبرداری بود، دستور جلسه این هفته پیدا کردن راه بود و دستور جلسه هفته آینده ایجنت و مرزبان است من از همین جا به این عزیزان تبریک می‌گویم و دستانشان را می‌بوسم که واقعاً با دل و جان، با عشق و با تمام وجود می‌آیند و خدمت می‌کنند تا من سیما بیایم و روی این صندلی بنشینم و آموزش بگیرم. انشاالله که همه با هم هفته آینده در این جشن حضور داشته باشیم به بهترین شکل از این عزیزان قدردانی و تشکر کنیم چرا که من اگر در کنگره قدردانی و تشکر یاد نگیرم قطعاً نه در خانواده یاد می‌گیرم و نه در جامعه باز هم به ایشان تبریک می‌گویم.


 

در ادامه قدردانی از مسئول آبدارخانه دوره قبل و معرفی مسئول دوره جدید؛

در ادامه قدردانی از همسفران عضو لژیون سردار؛

مرزبانان کشیک: مسافر طاهر و همسفر سمیه
تایپیست: همسفر بتول رهجوی راهنما همسفر سمیه(لژیون دوم)
عکاس: همسفر سیما رهجوی راهنما همسفر مهدیه(لژیون اول)
رابط‌خبری: همسفر سارا رهجوی راهنما همسفر مهدیه(لژیون اول)
ارسال: همسفر مهدیه رهجوی راهنما همسفر سمیه(لژیون دوم)
همسفران نمایندگی کریمان 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .