English Version
This Site Is Available In English

لژیون سردار، چراغی برای نجات دیگران

لژیون سردار، چراغی برای نجات دیگران

هفتمین جلسه از دوره چهارم جلسات لژیون سردار همسفران کنگره۶۰ نمایندگی دکتر مسعود کرج با استادی دستیار اسیسانت همسفر اعظم، نگهبانی همسفر نسرین و دبیری همسفر رها با دستور جلسه، وادی هفتم و تاثیر آن روی من روز دوشنبه ۱۷ شهریور ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۴:۴۵ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

خیلی خوشحالم و باعث افتخار من است که در جمع دوستان با محبت نمایندگی مسعود هستم انشاالله که جلسه خوبی باشد و بهترین دریافت‌ها را داشته باشیم. بسیار سپاسگزارم از نگهبان و دبیر و خزانه‌دار جلسه که این فرصت را در اختیار من قرار دادند که آموزش بگیرم و تشکر ویژه از اسیستانت محترم خانم شیما به خاطر فرصت خدمت کردن به بنده و تبریک ویژه به خانم شیدا برای جایگاه ایجنتی، امیدوارم پر از خیر و برکت و اتفاقات خوب برای ایشان باشد و تبریک دیگر به خانم رها بابت دریافت شال پهلوانی که امیدوارم پر از خیر و برکت برای ایشان نیز باشد و این شال را برای گردن تک تک شما دوستان آرزو می‌کنم. دستور جلسه امروز در مورد وادی هفتم و ارتباط آن با لژیون سردار است. این وادی به من می‌آموزد که حقیقت همیشه ساده است ولی رسیدن به آن نیاز به انتخاب راه درست و برداشت صحیح دارد. وادی هفتم می‌گوید رمز و راز کشف حقیقت در دو چیز است: یکی یافتن راه و دیگری آنچه برداشت می‌کنیم؛ حال حقیقت چیست؟ حقیقت مثل خورشید پشت ابر همیشه است و ما باید راه درست را انتخاب کنیم و درست ببینیم، باید بدانیم حقیقت مانند چراغی در تاریکی برای همه ما است. اکثر ما برای ترک اعتیاد مسافرانمان راه‌های زیادی را تجربه کردیم اما هیچ کدام به نتیجه نرسید چون راه را بلد نبودیم و اشتباه می‌رفتیم.اما امروز در مسیر کنگره بهترین راه برای ما پیدا شده است و اما ربط آن به لژیون سردار این است که، یافتن راه یکی از مهمترین مسیرهای لژیون سردار است، ما باید مثل رود جاری باشیم در غیر این صورت راکد می‌شویم و به اصطلاح به گنداب تبدیل می‌شویم اگر به مال بچسبیم و هیچ استفاده‌ای از آن نکنیم بی‌ارزش می‌شود. حقیقت لژیون مالی این است که من بابت چیزی که به دست می‌آورم و چیزی که می‌بخشم، نه تنها از ثروت من کم نمی‌کند بلکه دل من را غنی‌تر می‌کند، در حقیقت اگر امروز انسان‌های زیادی نجات پیدا می‌کنند این ثمره دستانی است که از قبل بخشیده‌اند و حالا امروز نوبت من است که قدمی بردارم. اگر روزی جان و مال و خانواده‌ام را در تاریکی خرج می‌کردم، امروزه بستری فراهم است که در مسیر روشنایی آن را خرج می‌کنم و نتیجه آن حال خوب من است، هر مبلغی که در لژیون سردار بخشیده می‌شود چراغی برای نجات دیگران است و چه حقیقتی بالاتر از این که نجات بخش دیگران باشیم. در کلام الله است که اگر نفسی را نجات دهیم گویی جامعه‌ای را نجات داده‌ایم و در CD اخیر شنیدیم که ما یک نفر را نجات نمی‌دهیم بلکه چندین خانواده را نجات می‌دهیم، من و فرزندانم و خانواده‌هایمان همگی به حال خوب رسیده‌ایم پس این مهم است که بعد از پیدا کردن راه درست برداشت صحیح داشته باشیم ما گاهی باید بیش از حد توانمان ببخشیم. اکنون اشاره ای کوتاه به تجربه‌ام می‌کنم در زمان لژیون سردار که در زمان ما ۵ میلیون تومان بود؛ من تنها یک و نیم میلیون تومان داشتم و قانون پرداخت در آن زمان این طور بود که باید یک جا پرداخت شود و دو ماه بیشتر فرصت پرداخت نداشتیم و این پول به طرز شگفت انگیزی برای من جور شد. سال بعد نیز با وجود نیروهای بازدارنده زیاد، باز در لژیون سردار شرکت کردم و موفق به پرداخت شدم و در سال بعد دوست داشتم دنوری را تجربه کنم و در سال بعد هم پهلوانی را تجربه کردم؛ با اینکه شرایط مالی محدود داشتم ولی معتقد بودم پول وسیله‌ای است در دستان من و من لیاقت یا عدم لیاقت پرداخت آن را تجربه می‌کنم و جالب است که درست بعد از پرداخت، شور عجیبی در من زنده می‌شد پس راه پیدا شد، برداشت صحیح، جاری بودن در مسیر بود و با یاری خداوند از ترس اولیه گذشتم و به حال خوب رسیدم. امیدوارم که همه در مسیر درست قرار بگیریم.

تایپیست: همسفر محبوبه رهجوی راهنما همسفر الهه (لژیون پنجم)
عکاس: همسفر زهره رهجوی راهنما همسفر شیما(لژیون سوم)
ویرایش و ارسال: همسفر نرگس رهجوی راهنما همسفر زینب (لژیون چهارم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی دکتر مسعود 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .