English Version
This Site Is Available In English

زکات حال خوش در لژیون سردار

زکات حال خوش در لژیون سردار

جلسه نهم از دوره پنجم جلسات لژیون سردار همسفران کنگره۶۰ نمایندگی فردوسی مشهد با استادی همسفر سودابه، نگهبانی راهنما همسفر مرضیه و دبیری همسفر نفیسه با دستورجلسه: «وادی هفتم ( رمز و راز کشف حقیقت در دو چیز است یکی یافتن راه و دیگری آنچه برداشت می‌نماییم.) و تأثیر آن روی من» روز دوشنبه ۱۷ شهریورماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۵:۴۵ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

دستور جلسه وادی هفتم است که بسیار زیبا از رمز و راز کشف حقیقت می‌گوید؛ که یکی یافتن راه و دیگری آنچه برداشت می‌نماییم. این وادی‌ها به ما می‌آموزند که چگونه زندگی کنیم؛ اگر خوب بیاموزیم و عمل کنیم، می‌توانیم از گذرگاه‌های سخت زندگی به خوبی عبور کنیم و به آن اهدافی که می‌خواهیم برسیم. این وادی بحث، روی پیدا کردن راه است که ما را به کدام سمت و سو هدایت می‌کنند، تا به نتیجه درست برسیم. 

هر کاری می‌خواهیم انجام دهیم، اول باید فکر کنیم که ببینیم به نحواحسن انجام می‌شود یا خیر، در گذشته ما برای درمان اعتیاد به کلینیک‌های زیادی مراجعه می‌کردیم، با اینکه هزینه‌های زیادی داشت؛ اما نتیجه نمی‌گرفتیم و بعد از دو الی سه ماه دوباره به خانه اول بازمی‌گشتیم، به خاطر اینکه رمز و راز درمان اعتیاد را نمی‌دانستیم و به مشکل برمی‌خوردیم. خود من نیز به دلیل اضافه‌وزن سالی دوبار به باشگاه می‌رفتم و ۴ الی ۵ کیلو وزن کم می‌کردم، زمانی برای نتیجه‌گیری سریع‌تر مربی به من گفت: صبح ناشتا یک قاشق دارچین و یک قاشق عسل در یک لیوان آب گرم حل کرده و میل کن، من حدود یک ماه همین کار را انجام دادم و رفته‌رفته احساس کردم به جای اینکه حال من بهتر شود در حال بدتر شدن هستم، تا جایی که دیگر نتوانستم به باشگاه بروم.

بیمار شدم و به دنبال درمان خود بودم. برای من سوال بود که چرا من این‌طور شده‌ام تصور نمی‌کردم از ورزشی که رفته‌ام بیمار شده باشم. به هر دکتری که مراجعه می‌کردم، نتوانست بیماری من را تشخیص بدهد. تا اینکه بعد از ۶ ماه دکتری پیدا شد که بیماری من را تشخیص داد و گفت: شما شاه سلطان بدنت آتش گرفته است؛

یعنی غده تیروئید بدن شما فعال شده است. پرسید چه کار کردید؟ وقتی فکر کردم فهمیدم یک قاشق دارچین و عسلی که هر روز ناشتا می‌خوردم خیلی زیاد بوده که باعث فعال شدن غده تیروئید من شده و دو سال درگیر درمان خود بودم تا توانستم دوباره به آن حالت اولیه برگردم و علت این بود که رمز و راز کشف حقیقت را نمی‌دانستم.

در کنگره رمز چاقی خود را پیدا کردم با ساده‌ترین و بهترین راه توانستم ۱۳ کیلو کاهش وزن داشته باشم، از آقای مهندس خیلی سپاسگزارم. رمز و راز حقیقت در دو چیز است، یکی پیدا کردن راه و دیگری آنچه برداشت می‌نماییم. این راهی که رفته بودم به گفته آقای مهندس من را به مسلخ برده بود، خیلی سخت بود که دو سال به دنبال درمان خود باشم و دوباره حال من خوب شود؛ پس هر راهی‌ را که می‌رویم، یکی ما را به مسلخ و دیگری به مرغزار می‌برد، من راه را اشتباه رفته بودم.

یکی از راه‌های صراط‌مستقیم این است که شخص به سلامتی و درستی به مقصد برسد، خدا را شکر در کنگره من و مسافرم توانستیم به درمان برسیم. آقای مهندس می‌فرمایند: انسان‌ها دو گروه هستند، کم خردان و خردمندان، کم‌خردان؛ کسانی هستند که اول حرف می‌زنند بعد فکر می‌کنند و خردمندان؛ اول فکر می‌کنند و بعد کاری را انجام می‌دهند. این مدتی که من در کنگره حضور داشتم فکر کردم، سود و زیان کارهای خود را در کنگره مورد ارزیابی قرار می‌دادم و بعد اقدام می‌کردم؛ وقتی می‌بینم در زندگی به آن آسایش و آرامش که همیشه مد نظرم بوده رسیده‌ام، آن موقع است که می‌توانم زکات حال خوش خود را در لژیون سردار پرداخت کنم. چه‌قدر خوب است تا وقتی که زنده هستم می‌توانم برای مال خود، تعیین مسیر داشته باشم و ان‌شاءالله بتوانم جایگاه دنوری و پهلوانی را تجربه کنم؛ چون توانستم در کنگره به هدف و مقصد با وضعیت مناسب دست پیدا کنم، از آقای مهندس تشکر می‌کنم که چنین بستری را برای ما بنا کردند و تا جایی توان داشته باشم در کنگره خدمت می‌کنم تا بتوانم دنور و پهلوانی را هم تجربه کنم و طعم شیرین آن را بچشم.

تقدیر از دبیر دوره قبل راهنما همسفر سمانه 

تایپیست: همسفر فائزه رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون نوزدهم)، همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون شانزدهم)
عکاس: همسفر ملیحه رهجوی راهنما همسفر محبوبه (لژیون پنجم)
ارسال: همسفر الهام نگهبان سایت
همسفران نمایندگی فردوسی مشهد

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .