یازدهمین جلسه از دوره سی و ششم کارگاههای آموزش خصوصی کنگره ۶۰ ویژه مسافران ، با استادی مسافر محترم علی، نگهبانی مسافر فرهاد، و دبیری مسافرمیلاد، با دستور جلسه " وادی هفتم و تاثیر آن روی من " دوشنبه 17 شهریور۱۴۰۴ساعت 17 آغاز بکار نمود.
سخنان استاد: خداوند را شاکرم که در این جایگاه قرار گرفتم تا خدمت کنم و آموزش بگیرم. تشکر می کنم از ایجنت محترم، گروه مرزبانی، و استاد عزیزم، که اعتماد کردند و این وظیفه را به من واگذار نمو دند.
در باب وادی که رمز و راز کشف حقیقت در دو چیز است، یکی یافتن راه و دیگری آنچه که برداشت می کنیم؛ باید بگویم راه توسط آقای مهندس پیدا شد و در اختیار من مسافر قرار گرفته است، حالا من در این راه قرار گرفته ام، سفرم را آغاز کردم، و بدنبال رمز و رازی که جناب مهندس فرموده اند حرکت کردم.
مدتی از سفرم که گذشت، وارد سفر دوم شدم، به فکرفرو رفتم که در طول این مدت چه چیزی نصیب من شده است؛ تا امروز هرآنچه را که می خواستم فقط دریافت کرده ام، حال خوش، احترام، انرژی و آموزش. آیا موقع آن رسیده که کنگره را رها کنم و بروم.
اینجا بود که با اندکی تفکر متوجه شدم؛ حالا وقت آن رسیده آنچه را که دریافت کردم با خدمت کردن، یا ورود به لژیون سردار بتوانم ذره ای هرچند کوچک از آسیب های که بواسطه مصرف مواد مخدر و زندگی در تاریکی به خانواده و اجتماع وارد کرده ام را جبران کنم.
این تصمیم مهم یکی ازهمین رمز و رازهایی است که جناب مهندس، در تیتر وادی به آن اشاره می کند و مستلزم آن است که در ابتدا، پایه های مالی زندگی خود را مستحکم کنم تا بتوانم با پیوستن به این دریای بیکران، قدم در این راه بگذارم.
باید این موضوع برای من ازاهمیت ویژه ای بر خوردار باشد که در جشن گل ریزان با تمام وجود شرکت کنم تا بتوانم به اندازه حتی یک خشت موثر واقع شوم و هیچگاه فراموش نکنم که دیگران کاشتند ما خوردیم، حالا ما بکاریم تا دیگران بخورند.
در کنگره متوجه راز، فهم بخشش شدم آموختم و فهمیدم که باید ببخشم تا بدست بیاورم و زمانی که بتوانم بهترین خودم را پیدا کنم، می توانم بهترین خودم را ببخشم. نگه داشتن آنچه بدست می آوریم، سخت تر از بدست آوردنش است.
(5).JPG)
تایپ، تنظیم و ارسال: مسافر علیرضا
- تعداد بازدید از این مطلب :
162