سیزدهمین جلسه از دوره نهم سری کارگاههای آموزشی_ خصوصی خانمهای مسافر و همسفر نمایندگی بنفشه شیروان با استادی راهنما مسافر نجمه، نگهبانی مسافر معصومه و دبیری مسافر مریم، با دستور جلسه: «وادی هفتم و تأثیر آن روی من»، روز شنبه ۱۵ شهریورماه ۱۴۰۴ رأس ساعت ۱۵:۰۰ آغاز به کار نمود.
سخنان استاد:
سلام دوستان، نجمه هستم یک مسافر.
عنوان دستور جلسهٔ امروز، وادی هفتم و تأثیر آن روی من است. وادی هفتم به ما میگوید: رمز و راز کشف حقیقت در دو چیز است: یکی یافتن راه و دیگری آنچه برداشت مینماییم.
واژهٔ "رمز" را همهٔ ما میدانیم؛ گوشیهایمان رمز دارند، گاوصندوقها رمز دارند، برخی کیفها رمز دارند. رمز یعنی چیزی درون آن پنهان است که تنها با کلید یا کدی مشخص باز میشود.
اما "راز" چیست؟ راز، پوشیده و پنهان است. رمز آن راز را باید کشف کنیم تا به حقیقت برسیم.
یک گاوصندوق را در نظر بگیرید؛ رمزش را نمیدانید. چه میکنید؟ آیا با پتک آن را میشکنید؟ یا آن را آتش میزنید؟ مسلماً نه! شما نمیتوانید چیزی از آن برداشت کنید مگر اینکه رمز آن را بدانید و با کلیدش آن را باز کنید.
دقیقاً سفر ما هم در کنگره همینگونه است: رمز و راز کشف حقیقت. این آقای مهندس بود که این رمز و راز را کشف کرد و توانست کلید گشودن گره و مشکل اعتیاد را بیابد. ایشان کشف کردند که اعتیاد چیست و از کجا ریشه میگیرد. ایشان دریافتند که اعتیاد، جایگزینی مواد مخدر بیرونی بهجای مواد مخدر درونی است.
با ارائهٔ متد DST و داروی درمانی OT، راهی برای درمان پیدا شد. اما فقط دانستن این راه کافی نیست؛ حرکت در این مسیر نیز لازم است تا به دریافت لازم و نتیجهٔ مطلوب برسیم. این، حقیقتی است در هستی.
من، نجمه، وارد کنگره شدم و از این متد استفاده کردم. حال سؤال این است: آیا من واقعاً میخواهم از این رمز و راز کشفشده، چیزی برداشت کنم؟ من وارد کنگره شدهام؛ باید حرکت کنم، آموزش بگیرم تا بتوانم از این مسیر توشهای برگیرم.
از کنگره چه باید توشهٔ راهم باشد؟ آیا درست سفر میکنم؟ آیا با عشق خدمت میکنم؟ آیا حضورم در کنگره، حضور مثبتی است یا خیر؟
آیا دنبال حاشیهسازی هستم؟ یا بهدنبال تخریب دیگران؟ برداشت ما از کنگره باید درست و خالصانه باشد.
راهنما در لژیون بذر را میپاشد؛ این رهجوست که باید با نوشتن سیدیها و تلاش برای فهم آموزشها، داناییاش را افزایش دهد تا برداشت خوبی داشته باشد.
در این وادی، آقای مهندس از دو گروه انسانها صحبت میکنند: ۱. گروه کمخردان: افرادی که بدون تفکر کاری را انجام میدهند، بدون فکر صحبت میکنند. ممکن است با همین رفتارهای نسنجیده، دل کسی را بشکنند. ما باید قبل از هر حرف و کاری، ابتدا فکر کنیم، بعد عمل کنیم.
۲. گروه خردمندان: کسانی هستند که برای انجام هر کاری، اول فکر میکنند و بعد آن را انجام میدهند. کسی که میداند مواد مخدر چیست و چه ضرری دارد، یعنی دانایی دارد؛ پس خرد دارد و از مصرف آن خودداری میکند.
وقتی من به کنگره آمدم و آموزش دیدم، باید کمکم خودم را تغییر دهم و با فراگرفتن آموزشها، به انسانی خردمند تبدیل شوم.
از همهٔ شما که با سکوتتان به صحبتهای من گوش دادید، صمیمانه سپاسگزارم.
تایپ: مسافر مریم _ لژیون یکم _ نمایندگی بنفشه شیروان
ویرایش: راهنما، مسافر مریم _ نمایندگی بنفشه شیروان
بازبینی و ارسال: راهنما همسفر سولماز
- تعداد بازدید از این مطلب :
31