سیزدهمین جلسه از دور بیست و ششم کارگاههای آموزشی خصوصی، ویژه مسافران کنگره ۶۰ شعبه تخت جمشید شیراز با استادی مسافر حمیدرضا، نگهبانی مسافر مجید و دبیری مسافر مصطفی با دستور جلسه( از فرمانبرداری تا فرماندهی ) سه شنبه ۱۱ شهریور ماه ۱۴۰۴ ساعت۱۷:۰۰ آغاز به کار کرد

سلام دوستان حمیدرضا هستم یک مسافر:
خدا را شاکر و سپاسگزارم و خیلی خوشحالم که این توفیق نصیب من شد که یک بار دیگر در این جایگاه قرار بگیرم و از دوستان عزیز آموزش بگیرم و تجربه کسب کنم. از راهنمای خوبم آقا ایمان خیلی ممنون هستم بنده را قابل دانستند و اجازه دادند در این جایگاه خدمت کنم. در مورد دستور جلسه از فرمانبرداری تا فرماندهای خواستم بگویم قبل از اینکه وارد کنگره بشوم هیچ درکی و هیچ برداشتی از دستور جلسات و نوشتارها و از درسها نداشتم اصلاً نمیدانستم که اینها در مسیر درمان چه کمکی به من خواهد کرد
و فکر میکردم اینها خارج از موضوع درمان است ولی زمانی که وارد لژیون شدم از راهنمای خوبم آقا ایمان آموزش گرفتم و چیزی که یادم میآید اولین سوالشان این بود که خوابت به چه صورت است؟ آیا رفتارهایت را میتوانی کنترل کنی ؟و از این قبیل سوالها بود و منی که هنوز درکی از این سوالها نداشتم و نمیدانستم که قرار است درمان شوم و نمیدانستم این سوال هاچه ربطی به درمان من دارد
و وقتی که جلوتر آمدم یادم هست که دستور جلسه زمانی که از فرمانبرداری تا فرماندهی بود من برداشتی که از این دستور جلسه کردم این بود که سوالهایی که همان اول از من پرسیده شده برای این بوده که بدانم چقدر مواد روی من روی ذهن من و جسم من، بر روی کارهای روزمره من تاثیر گذاشته و من چقدر فرمانبردار مواد هستم و چه تخریبهایی در من به وجود آمده هر چقدر که جلوتر آمدیم در کنگره و در لژیون آموزش گرفتم
و همچنین در جلسات شرکت کردم متوجه این موضوع شدم اون فرماندهی که قبل از مصرف مواد میتوانستم هر کاری و در هر مدت زمانی میخواستم به راحتی میتوانستم آن را انجام دهم ولی زمانی که پای مواد وسط آمد و موضوع اعتیاد در من مطرح شد همه چیز تغییر کرد .
مثلاً من قبل از مصرفم خیلی فوتبال بازی میکردم شاید یک ساعت و نیم دو ساعت پشت سر هم بازی میکردم ولی زمانی که درگیر اعتیاد شدم دیگر این توان را نداشتم که بخواهم این مدت زمان بازی کنم یا توان آن حجم از کاری که باید سر کار انجام میدادم را نداشتم خیلی جاها کم میآوردم یک جاهایی بود که مجبور بودم مواد را زیاد کنم که بتوانم کارهایم را انجام دهم ولی باز هم جوابگوی کار همیشگی من را نمیداد و گویی دست و پای من را بسته بود من میخواستم که کار کنم ولی نمیتوانستم
تا اینکه در مسیر کنگره قرار گرفتم و ذره ذره که آمدیم جلو متوجه این موضوع شدم دلیل سوالهایی که راهنماها اولین جلسه از رهجوها میپرسند به خاطر این است که از حال رهجو با خبر باشند و بدانند چه میزان تخریب در آنها به وجود آمده و قرار است که با آموزش و دانایی و تجربه کسب کردن و خدمت این حجم از تخریبها برطرف شود من زمانی که مواد مصرف میکردم اگر با دخترم به سوپرمارکت میرفتم اگر او تقاضای خوراکی میکرد
اول به فکر این بودم که پول موادم کم نشود و اینجا بود که انقدر فرماندهی مواد در من زیاد بود اجازه نمیداد به خواسته دخترم توجه کنم و اینجا بود که زور مواد را نشان میداد من زمانی که یک مصرف کننده بودم هیچ کنترلی روی خودم و روی زندگیم نداشتم هر کاری که میخواستم انجام بدهم مواد این اجازه را به من نمیداد من حتی اگر که میخواستم به مسافرت بروم همان زور مواد بود که این ترس را در من به وجود میآورد که اگر مواد کم بیاورم اگر به آنجا که سفر میکنم مواد پیدا نکردم چی اولین دغدغهای که در من به وجود میآمد دغدغه مواد بود ولی خدا را شکر الان به لطف کنگره و آقای مهندس و آموزشهای راهنمای خوبم الان تمام آبروی و اعتماداز دست رفته را دوباره به دست آوردم .
استاد امین در سی دی میفرمایند: فرماندهی در مسیر درمان، یک هدف است یعنی اگر قرار باشد ما به هدفی برسیم باید دانایی کسب کنیم باید آموزش ، تفکر و تجربه را کسب کنیم زمانی که من در مسیر درمان نباشم و فرمانبردار راهنما نباشم مطمئناً اولین ضربه به خود من برمیگردد و ضررش فقط برای خود من هست و این را باید بدانم که راهنما هیچ چیزی را به جز خیر رهجو نمیخواهد
و این من هستم که باید در مسیر درمان قرار بگیرم باید در جلسات شرکت کنم و به موقع سی دی بنویسم و بتوانم خدمت کنم و ورزش را به موقع انجام بدهم اینها است که درکیفیت سفر من تاثیرگذار است و من عیناً خودم به این موضوع رسیدم که چقدر در مسیر بودن میتواند در کیفیت سفر تاثیرگذار باشد و این را باید در نظر بگیریم مسیر کنگره بعد از رهایی هم خیلی تاثیرگذار است و فرد بعد از رهایی باید آموزش بگیرد و خدمت کند خدا رو شاکر و سپاسگزارم که در مسیر کنگره قرار گرفتم و امیدوارم هر کس به عنوان تازه وارد از این در وارد میشود با یک حال خوب واقعی درمان شود و بیرون برود.

تایپ :مسافر حمید رضا
عکس :مرزبان خبری مسافر خدابخش
تنظیم و ارسال: مسافر محمد جواد
- تعداد بازدید از این مطلب :
57