جلسه سوم از دوره پنجم جلسات لژیون سردار همسفران کنگره۶۰ نمایندگی جواد به استادی مرزبان دنور همسفر نیره، نگهبانی راهنمای تازهواردین دنور همسفر حمیده و دبیری همسفر شهربانو با دستور جلسه «وادی هفتم (رمز و راز کشف حقیقت در دو چیز است؛ یکی یافتن راه و دیگری؛ آنچه برداشت مینمائیم.) و تأثیر آن روی من» روز یکشنبه ۱۶ شهریورماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۵:۴۵ برگزار شد.

خلاصه سخنان استاد:
وادیها یکبهیک آمدهاند تا به ما قوانین زندگی و هستی را آموزش بدهند. ما باید این آموزشها و قوانین را در زندگیمان به کار ببریم تا بتوانیم مشکلاتمان را حل کنیم.
از وادی اول تا وادی چهارم به ما میگوید: باید قبل از انجام هر کاری تفکر کرد. وادی پنجم میگوید: تفکر ذهنی بیفایدهای است؛ باید تفکرات خود را به عمل تبدیل کنید. وادی ششم میگوید: تفکرات خود در حکم عقل اجرا کنید.
وادی هفتم میگوید: عقل بایستی با نیروهای خود، بعضی از مجهولات را کشف کند تا به حقیقت برسد و راه مستقیم و درست را پیدا کند. وادی هفتم در مورد دو موضوع صحبت میکند که عبارتنداز: ۱_ یافتن راه را به ما نشان میدهد.۲_ برداشت و نتیجهای که از آن راه میگیریم.
این وادی از جمله وادیهایی است که حرکت کلی ما را در کنگره۶۰ مشخص میکند. در تیتر وادی هفتم سه مجهول رمز، راز و حقیقت وجود دارد. برای کشف حقیقت باید رمز و راز آن را بشکافیم؛ بهعنوانمثال برای رسیدن به حقیقت زندگیمان که شامل کسب آرامش، آسایش، شناخت انسان و در نهایت تبدیل شدن به انسانی سالم و مفید است؛ باید به حقیقتهایی پیببریم.
انسانها نمیتوانند بگویند که ما با نیت، خواسته و یا با اراده خود میتوانیم به این حقیقتها پیببریم؛ بلکه برای برداشت صحيح از حقیقت باید راه درست را پیدا کنیم.
من قبل از ورود به کنگره راهها بسیاری را برای درمان مسافرم طیکرده بودم؛ ولی همیشه با هر قدمی که برمیداشتم، به بنبست میخوردم؛ اما با ورود به کنگره برای من راه روشنی مشخص شد. راهی سرشار از آموزش که در آن علم، عمل و تجربه بسیاری بود.
آموزشهای جهانبینی و متدDST همان راهی بودند که راهنماها طی کردند و به بهبودی رسیدند؛ اما وادی هفتم به من میگوید که برای تو فقط یافتن راه کافی نیست؛ باید پس از پیدا کردن راه برداشت داشته باشید.
شاید مسافری با آمدن به کنگره به رهایی و درمان برسد؛ ولی عدم تغییر جهانبینیاش نشاندهنده ایناستکه آموزشهای جهانبینی را در زندگیاش کاربردی نکرده است؛ باید درک و برداشتی صحیح از مسیری که طی میکنیم، داشته باشیم.
هدف من در کنگره رهایی نیست؛ بلکه رسیدن به آسایش، آرامش، تعادل، حال خوش، ایمان و عشق است. تمام این اوضاع و احوال در گرو ایناستکه من بتوانم در کنگره خدمتگزار خوبی باشم؛ چون با خدمتگزار بودن میتوانم به گنجهای درونی خودم پیببرم.
انسانهای خدمتگزار میتوانند تواناییها، دانش و حقیقتهای درونی خود را کشف کنند. اینجاست که معنای خدمت کردن در کنگره و عضو لژیون سردار شدن برای من معنا پیدا میکند و متوجه میشوم که هدف من فقط درمان خودم نیست؛ باید این راه را برای بقیه انسانها هموار کنم تا بتوانند در این مکان به درمان برسند.
لژیون سردار فقط یک لژیون مالی نیست؛ بلکه ادامه همان مسیر برداشت از حقیقت است؛ یعنی من باید با درک این مسیر وظیفه خودم را بدانم و از جان، مال و وقتم بزنم و به لژیون سردار کمک کنم؛ چراکه من در صورت عدم وجود این مکان و ساختار راه را پیدا نمیکردم و در اینجا حضور نداشتم. خدمت در هر جایگاهی اعماز آبدارچی، مرزبانی و راهنمایی نشاندهنده راهی است که وادی هفتم به ما نشان میدهد.
وادی هفتم به من میگوید که کجا بودم و به کجا رسیدم. اکنون این سؤال در ذهنم مطرح میشود که چگونه باید این رهایی، درمان و جایگاه را نگهداری کنم؟ درواقع با عضو لژیون سردار شدن و خدمتگزاری در شعبه از درمان و رهایی خودم محافظت میکنم؛ بهعبارتدیگر باید بتوانم از نوری که روزی تاریکیهای زندگیم را شکست، مراقبت کنم. ناگفته نماند که خدمت در لژیون سردار برای من بخشی از این محافظتهاست.


تایپیست: همسفر مهدیه رهجوی راهنما همسفر زهرا (عضو لژیون سردار)
رابط خبری: همسفر راضیه رهجوی راهنما همسفر آرزو (عضو لژیون سردار)
عکاس: همسفر مهری رهجوی راهنما همسفر سمیه (لژیون هفتم)
ارسال: همسفر مژگان رهجوی راهنما همسفر راضیه (لژیون سوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی جواد گلپایگان
- تعداد بازدید از این مطلب :
130