سلام دوستان، پریسا هستم، همسفر
رمز و راز کشف حقیقت در دو چیز است: یکی رفتن راه و دیگری آنچه برداشت میکنیم. گاهی انسان زمان زیادی را صرف پیدا کردن راه میکند؛ بعضی افراد به مقصد میرسند و برخی بدون فکر و تلاش کافی، به راه میافتند و به بنبست میرسند و شکست میخورند. پیدا کردن راه درست در تمامی مراحل زندگی بسیار مهم است. همانطور که آقای مهندس بیان کردند، در کنگره راه درست را به مسافر نشان میدهیم، اما طی کردن آن و اینکه چگونه طی شود، به عهده خود مسافر است. مسافر باید با تفکر و تلاش راه درست را پیدا کند و طی کند.
پیدا کردن راه به تنهایی کافی نیست؛ چگونه طی کردن آن مهمتر است. همه ما در زندگی بارها سر دوراهی قرار میگیریم و انتخاب مسیر، بستگی به خودمان دارد. بسیاری از افراد به دلیل نداشتن صبر و تفکر، به دنبال کوتاهترین راه میروند که قطعاً به نتیجه پایدار نمیرسد. حتی اگر نتیجهای حاصل شود، موقتی است.
برای رسیدن به هدف، باید یک سری کارها را انجام دهیم. مثلاً اگر مریض هستیم، باید به پزشک مراجعه کنیم و طبق دستور او دارو مصرف کنیم. اما گاهی بعد از چند روز که کمی بهتر شدیم، دارو را قطع میکنیم و بیماری دوباره برمیگردد و حتی شدیدتر میشود؛ زیرا راهی که پزشک گفته بود، قبول نکردیم.
با اینکه زمان زیادی از ورودم به کنگره نمیگذرد، این وادی تاثیر زیادی بر من داشته است. حالا قبل از هر کاری یا هر سختی، محاسن و معایب آن را میسنجم و اگر دیدم عواقب آن بیشتر است، از انجامش صرف نظر میکنم. هر کار اشتباهی، حتی اگر قابل جبران باشد، اثراتی از خود باقی میگذارد.
سلام دوستان، زهرا هستم، همسفر
راز و رمز کشف حقیقت در دو چیز نهفته است:یکی یافتن راه و دیگری آنچه برداشت میکنیم. در تمام مراحل زندگی باید حقیقتهایی را کشف کنیم که این حقیقتها راز و رمز دارند. در اینجا، «راز» به معنای یافتن راه است و «رمز» یعنی آنچه برداشت میکنیم. در زندگی، هر لحظه باید دنبال کشف حقیقت باشیم؛ حقیقتی که دور از ذهن ما نیست، بلکه در لحظهلحظه زندگی روزمرهمان نهفته است. راز به قفل و رمز به کلید تشبیه شده است، و همیشه قفلسازان بسیارند و کلیدسازان اندک. همیشه کسانی که مشکل درست میکنند بسیارند و کسانی که مشکلات را حل میکنند کم هستند.
بعضیها بدون تفکر کارهایی انجام میدهند که به آنها گروه کمخردان گفته میشود. نشانه آنها این است که بدون تفکر سخن میگویند و زبانشان زودتر از عقلشان کار میکند. (که سخن گفتن خود به نوعی تعیین مسیر است). برعکس اینها، گروه خردمندان هستند که قبل از انجام هر کاری از قوه عقل و تفکر استفاده میکنند و همیشه در صلح و آرامشاند. مثلاً وقتی میخواهند از خانه بیرون بروند، همه چیز را بررسی میکنند تا چیزی در خانه جا نماند؛حتی برای لباس پوشیدن فکر میکنند آیا آن لباس مناسب جایی است که میخواهند بروند یا نه؟ خردمند برای هر کاری دلیل و برهان میخواهد.
اکثر انسانها راه را گم کردهاند و سر از بیراهه درآوردهاند، چون قبل از پیدا کردن راه، حرکت کردهاند. گاهی فکر میکنیم کوتاهترین راه بهترین راه است و از کسانی کمک میخواهیم که خودشان حال و اوضاع خوبی ندارند؛ مثلاً از کسی که نان خوردن ندارد، نقشه گنج میخواهیم، (کل اگر طبیب بودی، سر خود دوا نمودی). امیدوارم ما جزء خردمندان باشیم تا در زندگی نه برای خود و نه برای دیگران قفل درست نکنیم.
سلام دوستان، آسیه هستم، یک همسفر.
رمز و راز کشف حقیقت در دو چیز است: یکی یافتن راه و دیگری آنچه برداشت میکنیم. گاهی انسانها زمان زیادی را صرف پیدا کردن راه میکنند. برخی با تفکر، تلاش و انتخاب درست به مقصد میرسند، و برخی بدون فکر و بدون هیچ تلاشی پا به راه میگذارند، به بنبست میرسند و شکست میخورند. بنابراین پیدا کردن راه درست بسیار مهم است. من خودم مثال میزنم: هر راهی که برای درمان اعتیاد رفتهام، بعضاً به بنبست رسیده است. فکر نمیکنم در ۱۵ سال گذشته راهی بوده باشد که من نرفته باشم و با ناامیدی به خانه بازنگشته باشم. اما اکنون خدا را شکر که کنگره را یافتهایم؛ یعنی رمز را پیدا کردهایم.
اما راز چیست؟ الان خیلی از ما کنگرهای هستیم ولی راز را نمیدانیم. خیلی از همسفرها حضور دارند و نمیدانند چرا کنگره موفق و درمان آن جهانی شد. پاسخ ساده است: مصرفکننده در کنگره ۶۰ درمان میشود. راههایی که پیش از این رفتهایم ترک بوده است، اما ترک با درمان تفاوت دارد. وقتی در مسیر کنگره قرار میگیری، راه برایت نمایان میشود.
خدا را شکر میکنم که کنگره با متد DST مسئله اعتیاد را به درستی حل کرده است. بنابراین همیشه پیدا کردن راه صحیح برای حل مشکلات در زندگی نقش مؤثرتری دارد. همه انسانها در زندگی یک هدف مشترک دارند: رسیدن به آرامش و تعادل. زمانی که تمام صفات خداوند در ما شکوفا شود، آن وقت است که به هدف خود میرسیم. برای رسیدن به این هدف، یک راه وجود دارد و آن قرار گرفتن در مسیر ارزشها و صراط مستقیم است. خدا را بینهایت شکر میکنم که راه کنگره برایم نمایان شد و در مسیر آن قرار گرفتم. امیدوارم از دانشی که آقای مهندس در اختیارمان گذاشتهاند، نهایت استفاده را ببریم و در زندگی خود کاربردی کنیم.
سلام دوستان، زهرا هستم، همسفر.
وادی هفتم؛ رمز و راز کشف حقیقت در دو چیز است: یکی یافتن راه و دیگری برداشت ما از آن راه. در این وادی با کمک گرفتن از قوه عقل و انتخاب راه درست از بیراهه صحبت شده است. چرا که همه انسانها خیال میکنند راهی که میروند بهترین راه است، یا میخواهند در کوتاهترین مدت و با کمترین تلاش به بهترین نتیجه برسند، اما غافل از این که ممکن است به بیراهه و مسلخ سرانجام برسند.
در این سیدی به ما یاد داده میشود که برای انجام هر کاری اول خوب فکر کنیم و به عاقبت کسانی که قبلاً این مسیر را طی کردهاند نگاه کنیم، سپس تصمیم بگیریم و اقدام کنیم.
در اینجا آقای مهندس انسانها را به دو گروه تقسیم میکنند: گروه کمخرد و گروه خردمند.
گروه کمخرد کسانی هستند که اول حرف میزنند و بعد فکر میکنند، یا در انجام کارها بدون بررسی و تفکر اقدام میکنند و وقتی به مشکل برخوردند به دنبال بررسی و تفکر درباره آن هستند و مدام در حال عذرخواهی از دیگراناند. اما گروه خردمند کسانی هستند که اول فکر میکنند، بعد حرف میزنند و برای انجام کارهایشان ابتدا اوضاع و شرایط را خوب بررسی میکنند، سپس اقدام مینمایند. آنها میدانند که بزرگترین گنج، گنج درون است، پس در پی رسیدن به آن تلاش میکنند. ما باید با تفکر و دقت در انتخاب راه درست گام برداریم تا انشاءالله روزی بتوانیم کارهایمان را خردمندانه به انجام برسانیم.
سلام دوستان، حشمت هستم، همسفر و مسافر جونز.
وادی هفتم میگوید: «رمز و راز کشف حقیقت در دو چیز نهفته است:یکی یافتن راه و دیگری آنچه برداشت میکنیم.» خداوند را هزاران بار شاکرم که عضو کوچکی از کنگره ۶۰ هستم. در این وادی یاد میگیرم که ابتدا باید مسیر درست را پیدا کنم و با استفاده از نیروی تعقلم، از بیراهه رفتن پرهیز نمایم. ضمن اینکه نمیتوان راه صدساله را یکشبه طی کرد.
کمی از تجربه شخصیام میگویم: من با وزن ۴۸ کیلوگرم ازدواج کردم، و پس از سهبار زایمان، هر بار حدود ۱۰ تا ۱۲ کیلوگرم اضافهوزن در من باقی ماند. این اتفاق همراه با تفکرات نادرستی بود که به خورد ما داده بودند. اضافهوزن باعث شد دچار زانو درد شدید شوم، طوری که ایستادن سر کلاس درس برایم دشوار شده بود. به دکتر تغذیه مراجعه کردم و نزدیک دو سال هزینه کردم، اما نتیجهای نگرفتم. تا اینکه کنگره ۶۰ راه را برایم هموار کرد.
در لژیون تغذیه شرکت کردم، و بدون سختیهای زیاد، بهصورت هفتگی وزن کم میکنم. پس من مسیر را درست آمدهام. با آموزشهایی که میبینم و راهنماییهای راهنمای خوبم، مطمئنم به نتیجه خواهم رسید. حالا میدانم که بالا بردن داناییام بسیار مهم است. چگونگی حرکت در این مسیر اهمیت زیادی دارد: فرمانبرداری از راهنما، نوشتن سیدیها، شرکت در لژیون، مشارکت در جلسات، خدمت کردن و... همگی بخشی از این مسیرند.
باید بدانم که مسئولیت تمام این راه بر دوش خودم است. اگر خودم نخواهم، هیچکس نمیتواند به من کمک کند. عزیزانم، گرچه من دیر آمدم، اما انشاءالله بتوانم از زیباییهای این مسیر بیشترین توشه را برگیرم، و در ادامه راه، به رهایی که همان رسیدن به وزن متعادل است، دست یابم. همگی در مسیر سبز کنگره، پاینده و پایدار باشید.
سلام دوستان، مهناز هستم، همسفر علیرضا.
وادی هفتم: رمز و راز کشف حقیقت در دو چیز است؛ یکی یافتن راه و دیگری آنچه برداشت میکنیم. وادیها بسیار زیبا هستند و یکی پس از دیگری مکمل همدیگرند. آقای مهندس در کنگره ۶۰ تنها به درمان اعتیاد نپرداختند، بلکه در کنار درمان، رسم زندگی کردن را هم آموزش میدهند و این خیلی باارزش است. وادیها از تفکر آغاز میشوند و به عشق ختم میگردند. من، مهناز، اگر بتوانم از همان وادی اول که تفکر کردن است به خوبی درس بگیرم و آن را کاربردی کنم، حتماً میتوانم دیگر وادیها را هم آموزش بگیرم و از آنها در تمام مراحل زندگیام استفاده کنم.
و اما وادی هفتم: برای من بسیار جالب و لذتبخش بود که چقدر ساده بیان شده و در عین سادگی، چقدر میتواند در مسیر سخت و پر از فراز و نشیب زندگی کاربرد داشته باشد. ما در این مسیر زندگی حتماً بر سر دو راهیها قرار گرفتهایم، اینجاست که باید وادی اول که تفکر است را اجرا کنیم. من با تفکر و اندیشه درست میتوانم راه درستی که به طرف ارزشها حرکت میکند را انتخاب کنم. و بدون تفکر، حتی اگر جلو بروم، صد در صد به نتیجه مطلوب نخواهم رسید و مسیر غلط را طی خواهم کرد. طی کردن درست این راه و مسیر بستگی به سعی و تلاش خود من دارد. قبل از آشنایی با این وادی، از آن دسته آدمهایی بودم که در بیشتر مواقع بدون تفکر حرفی میزدم و اصلاً به موقعیت توجهی نداشتم و همیشه هم به مشکل برمیخوردم. ولی الان همیشه سعی میکنم حرف توی دلم را اول برای خودم بازسازی کنم و بعد بیان کنم و این راه درست است.
وقتی به جوانهای امروزی نگاه میکنم، متوجه میشوم که در مسیر زندگیشان چقدر سردرگم و گیج هستند و نمیتوانند مسیر درست را تشخیص و انتخاب کنند، چون با آن تفکر و اندیشه لازم به راه و مسیر نگاه نمیکنند و خیلی زود در مسیر ضد ارزشها قدم برمیدارند. من به عنوان مادر میتوانم با نشان دادن راه و مسیر درست، آنها را هدایت کنم، اما تنها نشان دادن این مسیر میسر نیست؛ باید توأم با حرکت، تلاش و کوشش فرد باشد. آقای مهندس در کنگره راه و مسیر را برای مصرفکنندگان عزیز مشخص کردهاند و درست رفتن در راه بستگی به سعی و تلاش این عزیزان دارد که همان نوشتن سیدی، سر ساعت شربت خوردن، سر ساعت خوابیدن، به موقع در جلسات حضور داشتن، حتی مرتب و منظم بودن و... است. اگر مسافران عزیز این قبیل موارد را رعایت کنند، حتماً سفر خوبی را تجربه خواهند کرد و صد در صد به درمان قطعی و درست خواهند رسید؛ سفری که در کنار درمان، به جهانبینی کامل هم رسیدهاند.
به امید رهایی و حال خوش همهی مسافران عزیز. و در آخر از همهی بزرگواران درخواست دارم که برای جوانان خیلی دعا کنید تا بتوانند در زندگی مسیر درست را انتخاب کنند و از این سردرگمیها نجات پیدا کنند و از مسیر ضد ارزشها دوری کنند. الهی آمین.
رابط خبری: همسفر راضیه رهجوی راهنما همسفر مهدیه (لژیون دوم)
ارسال: همسفر معصومه رهجوی راهنما همسفر مهدیه (لژیون دوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی سنایی
- تعداد بازدید از این مطلب :
58