English Version
This Site Is Available In English

کلام حق بر قلب‌ها رسوخ پیدا می‌کند

کلام حق بر قلب‌ها رسوخ پیدا می‌کند

این وادی می‌خواهد پیامی را به من همسفر بدهد، پیامی از جنس حقیقت که ابتدا و انتهایی ندارد. به راستی کشف حقیقت به چه معناست؟ حقیقت همان چیزهایی هستند که در هر بُعد، در هر مکان و زمانی توسط همه انسان‌ها قابل قبول است و خواهد بود. انسان بودن و انسانی اندیشیدن خود یک حقیقت است و انسان برای رسیدن به خود که همان حقیقت است باید رمز و رازهایی را کشف کند.

رمز همان گره‌هایی وجودی انسان است، گره‌هایی که اجازه اندیشیدن به انسان را نمی‌دهد و راز نیز همان گشودن این گروه‌های درونی است. بسیاری از انسان‌ها خیال می‌کنند برای کشف خود و رسیدن به گوهروجودی خود باید عمل‌های زیبایی انجام بدهند، آن‌هایی که خیال می‌کنند برای لاغر شدن باید انواع عمل‌های زیبایی را انجام بدهند، همان نابینایانی که در روز به دنبال شب می‌گردند یا به گفته دیگر از پشم سیاه می‌خواهند قالی سفید ببافند.

کفر، حسادت، عیب‌جویی، دروغگویی و بسیاری از اعمال ضدارزشی دیگر نقاب به حقیقت درونی انسان‌ها می‌کشد. حقیقت همان جوانمردی است، حقیقت همان انسان‌هایی هستند که بدون توقع می‌بخشند، مهربانی را، عشق و محبت را و از مال و جان خود می‌گذرند تا ذره‌ای بتوانند خدمت کنند.

انسان‌هایی که در پی کشف حقیقت هستند معتقدند برای رسیدن به خدا باید از دیوارهای ضدارزشی؛ مانند منیت، ناامیدی و ترس عبور کنند؛ زیرا می‌دانند ماندگارترین گنج، گنج درون است، این انسان‌ها می‌دانند جسم فقط تن‌پوش است و انسان با همه ویژگی‌های نیک و بد خود به جهانی دیگر منتقل می‌شود.

در این وادی بیان شده که انسان‌ها به دو گروه خردمند و بی‌خرد تقسیم می‌شوند، سخن گفتن خود به نوعی تعیین مسیر است و انسان‌های خردمند ابتدا تفکر می‌کنند سپس سخن می‌گویند. شاید شنیده باشیم که کلام حق بر قلب‌ها رسوخ پیدا می‌کند و انسانی که به نور حقیقت وجودی خود پی برده باشد، می‌تواند با کلام حق این نور را به قلب دیگر انسان‌های دردمند نیز ساطع کند.

اکنون ای انسان حقیقت وجودی تو چیست؟ آیا رسالت خود را یافته‌ای؟ برای پی بردن به حقیقت باید به الگوهایی بنگریم که می‌خواهند چیزی را به این هستی ببخشند؛ زیرا آن‌ها می‌دانند انسان پا به این جهان نگذاشته که فقط بخورد و کار کند و تولیدمثل کند؛ مانند آقای مهندس حسین‌دژاکام که همه تلاش خود را می‌کنند تا علمی را به جهان هستی بیافزاید، ایشان زمان باارزش خود را صرف خدمت به بشریت می‌کنند و محبت واقعی را نسبت به همه انسان‌ها و جهان هستی دارند. این چنین انسان‌ها قلبی به وسعت اقیانوس‌ها دارند و محبتی که آغاز و پایان مشخصی ندارد.


نویسنده و ارسال: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر خدیجه (لژیون چهارم)
همسفران نمایندگی حافظ

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .