English Version
This Site Is Available In English

برداشت ما از راه به آن معنا می‌دهد

برداشت ما از راه به آن معنا می‌دهد

همسفر فاطمه به همراه مسافرشان با ۵ سال تخریب وارد کنگره شدند، آخرین آنتی‌ایکس مصرفی مسافرشان تریاک بود. مدت ۱۰ ماه و ۱۳ روز به روش DST و داروی ‌OT با راهنمایی مسافر حسین و همسفر  فاطمه سفر کردند و در حال حاضر نیز مدت ۲ سال و ۶ ماه است که به لطف خدا و با دستان پر‌مهر آقای مهندس آزاد و رها هستند. ورزش مسافر والیبال و ورزش همسفر در کنگره شطرنج است.
همسفر فاطمه عضو لژیون جونز هستند و در حال حاضر در مدت ۱۰ ماه سفر خود حدود ۶ کیلو و نیم وزن کم کرده‌اند. در ادامه گفتگویی با این همسفر ترتیب داده‌ایم که تقدیم نگاه پر‌مهرتان می‌شود:

برداشت شما از مفهوم آنچه برداشت می‌نماییم چیست؟

سوال بسیار مهمی است و در واقع قلب وادی هفتم در همین بخش، نهفته است.
از نظر من، آنچه برداشت می‌نماییم به معنای تفسیر، تحلیل و درک ما از اطلاعات، اتفاقات، آموزش‌ها و تجربیاتی است که در زندگی با آن‌ها روبرو می‌شویم. این برداشت‌ها تعیین می‌کنند که ما چگونه به جهان نگاه کنیم، چگونه تصمیم بگیریم و چگونه عمل کنیم.
راه در کنگره 60 مشخص است؛ متد DST، داروی OT، آموزش‌های جهان‌بینی، حضور منظم در جلسات، خدمت و فرمانبرداری از راهنما. این‌ها راه را به ما نشان می‌دهند؛ اما آنچه برداشت می‌نماییم اینجا اهمیت پیدا می‌کند.
اگر یک مسافر، راه (متد DST و OT) را بپذیرد؛ اما برداشتش از آن این باشد که فقط مصرف دارو کافی است یا لازم نیست جهان‌بینی‌ام را تغییر دهم، این یک برداشت غلط است. او راه را یافته؛ اما برداشتش از آن ناقص یا اشتباه است. نتیجه این می‌شود که شاید جسمش به تعادل برسد؛ اما حال روحی و روانی‌اش بهبود پیدا نکند و دوباره به سمت تاریکی برگردد.
برداشت صحیح این است که بفهمیم متد DST یک درمان همه‌جانبه است؛ هم جسم را (با OT) و هم روان و جهان‌بینی را (با آموزش‌ها) درمان می‌کند. یک مسافر با برداشت صحیح می‌داند که باید هم داروی خود را به موقع و دقیق مصرف کند و هم در جلسات شرکت کند، سی‌دی بنویسد، خدمت کند و تلاش کند تا نگاهش به زندگی، به خود و به دیگران تغییر کند.

چرا برداشت صحیح اینقدر مهم است؟

زیرا برداشت‌های ما هستند که به راه، معنا می‌دهند. راه بدون برداشت صحیح؛ مثل یک دستورالعمل گنگ است. برداشت صحیح، راه را برای ما قابل فهم و قابل اجرا می‌کند. این برداشت است که باعث می‌شود ما بتوانیم از تمام ظرفیت‌های راه بهره ببریم و به آرامش، تعادل و رهایی پایدار دست پیدا کنیم.

با توجه به وادی هفتم با چه عملکردی می‌توانیم در گروه خردمندان قرار بگیریم؟

برای اینکه ما همسفرها در گروه خردمندان قرار بگیریم، باید دو کار اساسی انجام دهیم؛ یک راه درست را پیدا کنیم و در آن قرار بگیریم. این یعنی به آموزش‌های کنگره 60 (وادی‌ها، سی‌دی‌ها، پروتکل DST) ایمان داشته باشیم و آن‌ها را به‌عنوان بهترین و کارآمدترین راه برای رهایی و آرامش خانواده‌مان بپذیریم. به حرف راهنمایمان گوش کنیم و به او اعتماد کامل داشته باشیم؛ چون او این راه را قبلاً رفته و بلد است.
برداشت‌هایمان را اصلاح کنیم و به آن‌ها عمل کنیم؛ مهم‌ترین بخش همین‌جاست. خردمندی یعنی برداشت‌های غلط قبلی‌مان از اعتیاد، مسافر و حتی خودمان را کنار بگذاریم؛ مثلاً به جای سرزنش و کنترل مسافر، او را حمایت کنیم و مسئولیت خودش را به او بسپاریم.به جای غرق شدن در ناامیدی، به رهایی و حال خوش ایمان داشته باشیم.
به جای گوشه‌گیری و رنجش، در آموزش‌ها فعال باشیم، سی‌دی بنویسیم و مشارکت کنیم.

شما به عنوان همسفر اگر در بین راه با مشکلی مواجه شدید یا توانایی ادامه مسیر را نداشته باشید چه کار می‌کنید؟

این اتفاق کاملاً طبیعی است و برای هر همسفری پیش می‌آید؛ اما من یاد گرفته‌ام که چطور با آن برخورد کنم. بلافاصله با راهنمایم مشورت می‌کنم، او تجربه‌اش را دارد و می‌تواند هم راه‌حل درست را نشانم دهد و هم به من آرامش و انرژی دوباره بدهد.
به آموزش‌های کنگره و سی‌ دی‌ها رجوع می‌کنم. همیشه یک آموزش یا سی‌دی وجود دارد که دقیقاً برای حال آن لحظه من است و با دوباره گوش دادن یا نوشتن آن، راهم را پیدا می‌کنم.
با همسفران باتجربه‌تر صحبت می‌کنم، می‌بینم که تنها نیستم و از تجربه‌های آن‌ها برای حل مشکلم استفاده می‌کنم.
در کنگره یاد گرفته‌ام که ناامیدی بزرگ‌ترین دشمن است. من به این راه ایمان دارم و می‌دانم هر مشکلی با راهنمایی درست و تلاش خودم، حل می‌شود. مسیر رهایی برایم خیلی ارزشمند است و هرگز آن را رها نمی‌کنم، فقط شاید لازم باشد سرعت کم کنم؛ اما متوقف نمی‌شوم.

به نظر شما یک همسفر چگونه می‌تواند به مسافر خود در طول سفرش کمک کند تا به بیراهه نرود؟

مهم‌ترین کمک یک همسفر برای اینکه مسافرش به بیراهه نرود، این است که خودش در مسیر دانایی و آرامش باشد. وقتی من آرام و آگاه باشم، می‌توانم فضای خانه را امن و آرام نگه دارم و از هرگونه تنش یا وسوسه‌ای که مسافر را از مسیر دور می‌کند، پرهیز کنم؛ خانه باید پناهگاه مسافر باشد.
مسافر را عاطفی حمایت و تشویق کنم که به تعهدات درمانی‌‌اش (جلسات، داروی DST، سی‌دی نوشتن) پایبند باشد. این تشویق باید با عشق باشد، نه با کنترل یا باج دهی.
با تغییرات مثبت خودم، الگو و انگیزه باشم. وقتی مسافر ببیند که خودم چقدر با آموزش‌های کنگره بهتر شده‌ام، این بزرگ‌ترین مشوق برای اوست که در مسیرش ثابت‌ قدم بماند، مسئولیت درمان را کاملاً به خودش و راهنمایش بسپارم. من فقط نقش حامی را دارم، نه کنترل‌کننده. این استقلال به مسافر کمک می‌کند مسئولیت‌‌پذیرتر باشد و کمتر به بیراهه برود.
در کل، همسفر باید نقش یک همراه صبور و آگاه را داشته باشد که با دانایی و عشق، بهترین بستر را برای موفقیت مسافر در مسیر درمان فراهم می‌کند.

وادی هفتم با سفر تغذیه سالم چه ارتباطی دارد؟

وادی هفتم می‌گوید برای رسیدن به حقیقت، اول باید راه را پیدا کنیم. در مورد تغذیه سالم در کنگره‌۶۰، این یافتن راه یعنی آشنا شدن با دستورالعمل‌های تغذیه‌ای که از طرف بنیان کنگره‌۶۰، آقای مهندس، ارائه شده. این‌ها فقط یک‌سری توصیه ساده نیستند؛ بلکه بر اساس دانش عمیق و تجربه چندین ساله ایشان شکل گرفته‌اند.
با شناخت خوراکی‌ها یاد می‌گیریم که چه بخوریم، از همه مهمتر تخم مرغ و پروتئین‌ها (مثل مرغ، ماهی، گوشت کم‌چرب) و سبزیجات تازه، ستون های اصلی غذای سالم ما در کنگره هستند. این‌ها انرژی لازم برای ادامه سفر را فراهم می‌کنند و به تعادل بدن کمک می‌کنند.
چه نخوریم؟ همزمان یاد می‌گیریم که از چه چیزهایی باید دوری کنیم. مثلاً قندهای ساده و مصنوعی (مثل شکر سفید، نوشابه)، غذاهای فرآوری شده و فست‌فود‌ها، چربی‌های اشباع شده و ترانس، چون این‌ها به بدن آسیب می‌زنند و مانع پیشرفت ما در سفر می‌شوند.
همچنین یاد می‌گیریم که چقدر نوشیدن آب کافی در طول روز مهم است. آب به سم‌زدایی بدن کمک می‌کند و در فرآیند متابولیسم نقش حیاتی دارد.
در ضمن درست مثل سفر رهایی که راهنما به ما راه را نشان می‌دهد، در تغذیه هم می‌توانیم با پرسیدن سوال از راهنما یا مطالعه منابع معتبر کنگره، راه درست را پیدا کنیم.
خلاصه گام اول، یافتن راه در تغذیه سالم کنگره‌۶۰، یعنی کسب دانش و آگاهی لازم در مورد اینکه کدام خوراکی‌ها به بدن ما کمک می‌کنند تا سالم شویم و سفر‌مان را کامل کنیم و کدام خوراکی‌ها مانع این پیشرفت می‌شوند. این دانایی، اولین و اساسی‌ترین قدم است.

کلام آخر:

وادی هفتم در نهایت به ما می‌گوید: دانایی که با عمل همراه نباشد، هیچ ارزشی ندارد.
این وادی، پلی بین تفکر و عمل، بین شناخت و رسیدن است. این پیام، اصلی‌ترین و قدرتمندترین نتیجه‌ای است که از وادی هفتم می‌گیریم. چه در مسیر رهایی از اعتیاد، چه در هر جنبه دیگری از زندگی، موفقیت زمانی حاصل می‌شود که ما هم راه را بشناسیم و هم قدم در آن راه بگذاریم و با استقامت آن را طی کنیم.
پس بیایید چراغ یافتن راه را روشن نگه داریم و با قدرت برداشت درست، سفرمان را به سوی روشنایی و رهایی کامل کنیم.

مصاحبه‌کننده: همسفر اعظم رهجوی راهنما همسفر زهره (لژیون سوم)
مصاحبه‌شونده: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون یازدهم)
عکاس: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر اعظم (لژیون ششم)
ویرایش و ارسال: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر سمیه لژیون هفتم نگهبان سایت
همسفران نمایندگی دنا

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .