کتاب عشق، چهارده وادی برای رسیدن، خود راه و رسم درست زندگی کردن و پیدا کردن راهحل مسائل را به ما آموزش میدهد. از این چهارده وادی، هفت وادی قانونها را به ما آموزش میدهد و هفت وادی فرمان است و به ما انتقال میدهد. از وادی اول، شناخت تفکر و چگونه تفکر کردن و شناخت ذهن را به ما آموزش میدهد؛ این که تفکر کردن شاهکلید ورود به تمام وادیهاست. وادی دوم از امید و قدردانی و دیدن نعمتها و رحمت خداوند سخن میگوید؛ این که ناامیدی بزرگترین سلاح شیطان است و انسان در هر شرایطی باید امید داشته باشد و فقط نداشتههایش را نبیند، بلکه قدردان خداوند باشد برای داشتههایش. وادی سوم به من آموزش میدهد که بیشتر بار مسئولیت درست کردن و احیای خودم و زندگیم روی دوش شخص شخیص خودم است و باید من فاعل زندگی خودم باشم. وادی چهارم خط و خطوط مسئولیت خودم و خداوند را برایم مشخص میکند؛ خداوند حکمت به وجود آوردن من و قرار دادن در جهان مادی را برای این گذاشته که من با پیدا کردن راهحل و حرکت در مسیر صراط مستقیم به تعادل، آرامش و تعالی برسم.
زمانی خداوند به من کمک میکند که در مسیر درست قدم بگذارم و حرکت کنم. وادی پنجم از قوه به فعل درآوردن تمام این نکات سخن میگوید؛ به من میگوید حرکت کن، تلاش کن، از ضد ارزشها بگذر و باخبر و گذشت قدم در مسیر بگذار. با پسانداز و قناعت را بیاموز و در مسیر راهت توکل کن به خداوند، راضی باش به رضایت او و تسلیم در برابر قدرت او. در وادی ششم با فرمان عقل آشنا شدم؛ که برای رسیدن به فرمان عقل احتیاج دارم به دانایی، به فرمانبرداری و آموزش تا بتوانم نور عقل را در خودم بیشتر و بیشتر احساس کنم. در وادی هفتم از یافتن راه و آنچه برداشت میکنم سخن در میان است؛ برای پیدا کردن راه احتیاج دارم به برگشت از ضد ارزشها، به این که دانایی خودم را بیشتر کنم تا تصمیم درست برای پیدا کردن راه بگیرم. دوباره و دوباره انتخاب اشتباه نکنم تا ناامیدتر نشوم و خواسته قوی داشته باشم.
برای پیدا کردن راه من احتیاج دارم به مسیر درست و حرکت در آن و باز تکیه کردن بر قوانینی که تا به اینجا آموزش گرفتهام: تفکر، امیدواری، مسئولیتپذیری، حرکت کردن و تلاش و تلاش و تلاش؛ نتیجه میشود رسیدن به خواسته من و تغییر من. از طی کردن این مسیر، برداشت هر کس متفاوت است. در کنگره من در این مسیر برای درمان مسافرم، درمان خودم، زندگی و خانوادهام خداوند به ما اذن داد تا مسیر و راه را بیابیم و در این مسیر قدم بگذاریم. در این مسیر بالا و پایینهای زیادی را طی کردیم، در جایجای این مسیر خسته شدیم اما هیچ وقت ناامید نشدیم و خدا را شکر به مقصد که رهایی و حال خوب است رسیدیم. برای من، برداشت من تغییر من و زندگی من بود؛ برداشت من آرامش و حال خوبی بود که با حرکت و تلاش با لطف خودم کسب کردهایم و در حال حاضر در حال آموزش در عرصه خدمت هستیم.
نویسنده: راهنما همسفر سمیه
رابطخبری: همسفر لیلا رهجوی راهنما همسفر مرجان (لژیون پنجم)
ویرایش و ارسال: همسفر آتوسا رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون هفتم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی ابوریحان تهران
- تعداد بازدید از این مطلب :
114