مشارکت همسفر فاطمه.(گ):
وادی هفتم به ما میگوید: رمز و راز کشف حقیقت در دو چیز است یکی پیدا کردن راه و دیگری آنچه برداشت مینمائیم. پیدا کردن راه خیلی مهم است چه بسیار افرادی که راه اشتباه رفتند و متلاشی و نابود شدند برای انتخاب راه و مسیر درست باید تفکر کنیم گاهی اوقات در زندگی به دو راهی میرسیم که یک راه آن به بیراهه و مسلخ میرود و راه دیگر به مقصد سالم و کامیابی میرسد که بهوسیله عقل و تفکر کردن میتوان به راه درست و روشنایی رسید و در صراط مستقیم قرار گرفت کسی که در مسیر کنگره قرار میگیرد؛ یعنی راه برای او نمایان شده است و در کنگره همه چیز قابل حل است؛ بنابراین همیشه پیدا کردن راه صحیح برای حل مشکلات در تمام زندگی نقش مؤثری دارد.
آقای مهندس میفرمایند: انسانها به دو گروه تقسیم میشوند: ۱ـ گروه کمخردان ۲ـ گروه خردمندان. نشانه گروه کمخردان این است که همیشه اول حرف میزنند بعد تفکر میکنند و یا بدون اینکه به مقصد یا هدف فکر کنند کاری را انجام میدهند و وقتی به مشکلی برخورد کردند دنبال راه حل میگردند و همیشه در حال ایجاد مشکل برای خود و دیگران هستند و گاهی افراد بیخرد فکر میکنند که بهترین راه کوتاهترین راه است. گروه دیگر خردمندان هستند که مقابل گروه کمخردان هستند که نشانه افراد خردمند این است که قبل از هر سخن و کاری اول تفکر و بررسی میکنند بعد آن کار را انجام میدهند یا آن سخن را میگویند؛ چون خود سخن گفتن به گونهای تعیین مسیر است. فرد خردمند میداند که گنج واقعی، گنج درون خودش است که آن را کشف کند.
افراد خردمند میدانند اولیاء و پیامبران میخواستند راه مستقیم را به ما نشان دهند، نشانه راه مستقیم رسیدن به هدف و مقصد با وضعیت مناسب است. همه انسانها در زندگی خودشان یک هدف مشترک دارند آن هم رسیدن به هدف والای انسانی است زمانی که تمام صفات خداوند در وجود ما به شکوفایی برسد آن وقت است که به هدف خود رسیدهایم و برای رسیدن به این هدف فقط یک راه وجود دارد آن هم قرار گرفتن در مسیر ارزشها و صراط مستقیم است. خداوند را بینهایت شکرگذارم که راه کنگره برایم نمایان شد و در مسیر کنگره قرار گرفتم امیدوارم از این دانشی که آقای مهندس در اختیار ما قرار میدهند نهایت استفاده را ببریم و در زندگی خود به کار ببریم.
مشارکت همسفر اسما:
وادی هفتم نیز مانند سایر وادیهای کنگره۶۰ یکی از قوانین هستی است و زندگی ما در این هستی را بیان میکند. قوانینی که ما چه بخواهیم و چه نخواهیم بر زندگی ما حکمرانی میکنند اگر آنها را بیاموزیم و عمل کنیم با کمترین اصطکاک سوار بر امواج زندگی هستیم و قادر خواهیم بود از گذرگاههای سخت عبور کنیم در غیر این صورت قادر به عبور نخواهیم بود. تا کنون شش وادی را پشت سر گذاشتهایم وادیها یا قوانینی که در اعماق تفکرات و دیدگاههای ما نفوذ میکنند و هر آنچه از دیدگاههای منفی و برداشتهای نادرست از زندگی در تفکر ما نقش بسته است را اصلاح میکند و ما را برای بهرهگیری از جهانبینی سالم و به دور از افکار افیونی و اعتیاد گونه و به دور از ضدارزشها آماده میکند در طول شش وادی گذشته با مبانی نظری و تئوری حرکت اصولی آشنا شدیم و از وادی پنجم به بعد چگونگی حرکت مطرح میشود.
وادی هفتم به ما میگوید: رمز و راز کشف حقیقت در دو چیز است یکی یافتن راه و دوم آنچه برداشت مینماییم. حقیقت، یکی از مقولات و مفاهیمی است که همیشه برای انسان سوال برانگیز بوده است. این واژه به خودی خود ما را به تفکر وادار میکند که حقیقت چیست؟ تفاوت حقیقت با واقعیت چیست؟ حقیقت در جزئیات است یا در کلیات؟ همینطور حقیقت درمان اعتیاد به چه صورت است؟ اگر واژههای جملات وادی هفتم را از نظر بگذرانیم در ابتدا با واژههای رمز و راز روبرو میشویم معمولاً از این واژهها در مقاطعی استفاده میشود که مسئله ضمن پیچیدگی از سادگی خاصی نیز برخوردار است. حقیقت نیز در عین پیچیدگی از سادگی خاصی برخوردار است حقیقت دارای سادگی غیر منتظرهای میباشد. ما در تمام مسائل و مشکلات زندگی میتوانیم از وادی هفتم کمک بگیریم و با تفکر و تعقل مثبت مسیر صحیح را انتخاب کنیم تا به هدف یا همان مقصد خود برسیم.
انسانهایی که راه درست را از راه نادرست تشخیص ندادند و با مشکلات بسیاری مواجه شدند و به مقصد نهایی نرسیدهاند و اقدام به خودکشی کردهاند. انسان در طول حیات خود بر سر دو راهیهایی قرار میگیرد که بایستی با تفکر و اندیشه صحیح مسیر صراط مستقیم را انتخاب کند اگر درمان اعتیاد را به صورت اصولی و صحیح بهگونهای که شخص پس از قطع مصرف موادمخدر هیچ گونه مشکلی با موادمخدر نداشته باشد و از تعادل کامل برخوردار باشد و هیچ گونه میلی به مصرف موادمخدر نداشته باشد و دفتر اعتیاد او برای همیشه بسته شود را حقیقت درمان اعتیاد در نظر بگیریم میبینیم که برای رسیدن به این حقیقت به دو پارامتر اساسی نیاز داریم یکی یافتن راه و دوم آنچه در زمان پیمایش این راه برداشت مینماییم.
برای انجام هر کار اول باید راه درست را پیدا کنیم فقط تلاش کافی مهم نیست زحمت زیاد مهم نیست باید ببینیم توی مسیر درست هستیم یا نیستیم به نظر من انتخاب راه درست خیلی مهم است و این یک گنج مهم است که انتخاب راه ما را به هدف میرساند. انتخاب راه در درون انسان شکل میگیرد و این به معنای این است که نیروهای عظیمی در درون ما وجود دارد که باید آن را شناخت و استفاده کرد. برای انتخاب راه درست یک راه دیگری به نام الگوپذیری میباشد که راه و مسیری که دیگران طی کردند و به مقصد رسیدهاند ما همان راه را بدون دردسر کشیدن طی کنیم و به هدف خود برسیم.
مشارکت همسفر نصرت:
از وادی یکم تا چهارم یاد گرفتیم با تفکر زندگی خود را بسازیم در وادی پنجم یاد گرفتیم باید اندیشه و فکر خودمان را به مرحله عمل در بیاوریم و در وادی ششم یاد گرفتیم که عقل خود فرمانروایی توانا است اکنون وادی هفتم میگوید؛ باید تلاش کنید تا در تمام مراحل زندگی با تفکر مثبت و نیروی قوی عقل راه درست را پیدا کنیم راه درست همین راهی است آقای مهندس در کنگره به ما نشان میدهند به سوی ارزشها حرکت کنیم من باید حرمتهای کنگره را رعایت کنم نظم داشته باشم با مسافر خود خوب برخورد کنم به راهنمای خود چشم بگویم تا به رهایی برسم و به حال خوش برسم.
وادی هفتم به من میگوید: بعضی افراد برای یافتن و پیدا کردن راه وقت زیادی را صرف میکنند راه خیلی مسئله مهمی در زندگی است. گاهی وقتها در زندگی به یک دو راهی میرسیم که یک راه آن بیراهه است باید با کمک عقل راه صراط مستقیم و ارزشی را پیدا کنم افرادی که برای یافتن و پیدا کردن راه وقت زیادی را صرف میکنند؛ چون بدون تفکر هستند در آخر هم سر از بیراهه در میآورند سپس با طلبکاری میگویند ما رفتیم؛ ولی راهمان آن نبود ما شانس نداریم مثل افرادی که در مقوله اعتیاد بودند سالها رفتند و رفتند ولی سر از بیراهه در آوردند باورهایشان غلط بود.
مثلاً گفتند: کسی که تریاک میکشد تریاک را آب کند و در ظرفی نگهداری کند هر چه از آن مصرف کرد همان قدر آب جای آن بریزد؛ ولی در آخر ناموفق بودند نه تنها درمان نشدند بلکه خوردن هم به آن اضافه شد؛ ولی در کنگره۶۰ آقای مهندس دژاکام روشی را پیدا کردند که هیچ جای جهان هنوز که هنوز است نتوانستند به این روش دست یابند و آن روش، روش Dst بود و این حقیقتی بود که آقای مهندس آن را با زحمات زیادی کشف کردند و در اختیار افراد خواهان و داوطلب درمان اعتیاد گذاشتند. من اسم آن را گنج گذاشتم و بهترین گنج، گنج درون خود انسان است با راه درست میشود آن را پیدا کرد و استفاده نمود مسافر من زمانی به کنگره آمدند گفتند شما هم باید به عنوان همسفر در کنار من باشید زمانی من وارد کنگره شدم بعد از چند جلسه متوجه شدم خود من چقدر نیاز به کنگره داشتم و خدای بزرگ برای هر کاری یک راهی دارد من چقدر به این راه نیاز داشتم.
خداوند بیجهت آن را سر راه من قرار نداده است و این باعث شد من به حال خوب رسیدم و راهی جهت برطرف شدن افسردگی من گردید در کنگره۶۰ بعد از ۲۵ سال به درمان رسیدیم و همچنین توانستم وزن خودم را به تعادل برسانم و باید حقیقت را با رمز و راز کشف کنم تا کلیدش پیدا شود آن وقت میتوانم با کلید آن قفل را باز کنم اگر کسی زرنگ و خردمند باشد اول فکر میکند بعد حرف میزند؛ ولی اگر نباشد اول کاری را انجام داده و وقتی به بنبست رسید میخواهد تفکر کند آقای مهندس میفرمایند: همیشه قفل سازان بسیارند و کلیدسازان اندک نتیجه میگیریم فردی که سیاست و خرد نداشته باشد دائماً باید بگوید معذرت میخواهم، ببخشید، حواسم نبود و این عمل به ارزش و قدرت ضربه میزند.
مشارکت همسفر فاطمه.(ح):
رمز و راز کشف حقیقت در دو چیز است یکی یافتن راه و دیگری آنچه برداشت مینماید. وادی هفتم هم در پیچیدهترین مسائل فلسفی و هم در سادهترین مسائل زندگی روزانه قابل بررسی و استفاده است. در وادی یکم تا چهارم روی تفکر متمرکز شدیم و در وادی پنجم فهمیدیم که باید تفکر و اندیشه را از قوه به فعل در آوریم و در وادی ششم فرمانروایی عقل را به رسمیت شناختیم. اکنون در مرحلهای هستیم که عقل، باید با نیروهای خود بعضی مجهولات را کشف نماید تا راه درست را به ما نشان دهد. در این وادی بحث را روی پیدا کردن راه ادامه میدهیم تا به اهمیت آن بیشتر پی ببریم زیرا مسئله فوقالعاده مهمی است عقل باید با تعقل کارهای روزانه را بررسی کند و راه درست را انتخاب کند. پیدا کردن راه خیلی مهم است و انسانهای زیادی در این مسیر قربانی شدند؛ چون نتوانستند راه درست را انتخاب کنند.
بعضی انسانها در انتخاب راهشان از هیچ تلاشی فروگذاری نمیکنند و انسانهای با ارادهای هم هستند؛ اما فقط در اثر انتخاب غلط وسایل نابودی خود و دیگران را فراهم کردند. در انتخاب راه انسانها به دو گروه تقسیم میشوند: ۱_ انسانهای کمخرد ۲_ انسانهای خردمند. اگر در گروه انسانهای کمخرد باشیم اول حرف میزنیم یا کاری را انجام میدهیم و بعد فکر و اندیشه میکنیم و همیشه باعث دردسر خود و دیگران میشویم گاهی اوقات فکر میکنیم که کوتاهترین راه بهترین راه است و میخواهیم کسی پیدا شود که با ورد، طلسم یا انرژی کیهانی سریعاً مشکل ما را حل کند. کمک از افرادی میخواهیم که خودشان زندگی بسیار بد و فلاکت باری دارند و در کار خودشان ماندهاند، پس کمخردان قبل از فکر کردن کاری را انجام میدهند و به بیراهه میرسند.
افراد خردمند از نشانههایشان این است که قبل از انجام هر کاری یا حتی قبل از صحبت کردن اول فکر میکنند برای تعیین یک کار تمام مسیرها را مورد بررسی قرار میدهند و به سود و زیان آن هم فکر میکنند. خردمند میداند که بهترین و ماندگارترین گنج، گنج درون خودش است که بایستی آن را کشف کند؛ اما بیخرد دنبال گنج در خرابهها میگردد. خردمند از انرژیهای ناشناخته و مرموز کمک نمیخواهد؛ مثلاً هیچ وقت نمیخواهد برایش سفره جن پهن کنند یا دنبال دعای مهر و محبت نیست. خردمند میداند که تمام ادیان آمده بودند که راه مستقیم را به ما نشان بدهند تا انسان به مقصد نیکو و صلح و آرامش برسد. صراط مستقیم راهی است که ما را به هدف، مقصد با وضعیت مناسب برساند. آدمهای کمخرد یک موضوع بسیار کوچک و پیش پا افتاده را تبدیل به یک بحران بسیار بزرگ میکنند موضوعات کوچک ممکن است به یک نقطه پر از آرامش و صلح و صفا برسند یا به یک نقطه طوفانی و پر از تنش تبدیل شوند که مثل زلزله بر روی سر ما آوار شوند مثل یک برخورد کوچک در منزل یا محل کار یا کوچه و یا خیابان و پارک.
رابط خبری: همسفر سارا رهجوی راهنما همسفر مهدیه(لژیون اول)
عکاس: همسفر سیما رهجوی راهنما همسفر مهدیه (لژیون اول)
ارسال: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر مهدیه (لژیون اول) دبیر اول سایت
همسفران نمایندگی کریمان
- تعداد بازدید از این مطلب :
91