هفتمین جلسه از دوره پنجاه و ششم کارگاههای آموزشـی خصوصی کنگـره ۶۰، ویژه مسـافـران نمایندگی حکیـم هیـدجی، با استادی مسافر حسن ، نگهبانی مسافر حسن و دبیری مسـافر مهدی با دستور جلسه «وادی هفتم و تاثیر آن روی من» روز یکشنبه ١۶ شهریور ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان حسن هستم یک مسافر دستور جلسه امروز وادی هفتم و تاثیر آن روی من است که میگوید رمز و راز کشف حقیقت در دو چیز است، یکی یافتن راه و دیگری آنچه که برداشت مینماییم. ما همیشه دنبال حقیقت بودیم، حقیقت همیشه پنهان است و میگوید که حرکت کن به من برس و پنهان است، رمز دارد و راز دارد.
حقیقت را در پیدا کردن دوست در ازدواج و حتی در پیدا کردن کار باید یافت، رمزش یافتن راه است، این دوستی که پیدا کرده یا ازدواج یا کاری که پیدا کرده، درست است یا غلط. راه هیچ وقت خود را نمایان نمیکند و مستقیم نیست، همیشه انسان در دوراهی است و برداشت خیلی مهم است و خیلی از انسانها در مورد اعتیاد راه را پیدا کردند در اطرافمان میبینیم، هر کسی از راه رسید گفت من اعتیاد درمان میکنم، آمار ماهانه چند هزار نفری هم میدهند، فکر کنم آنها ورودیها را حساب میکنند به خروجی کاری ندارند.
آنهایی که درمان شدند چه شدند و کجا رفتند؟ فقط مینویسند ۱۰ یا ۲۰ نفر ورودی داشتیم، یعنی فکر میکنند درمان کردهاند، آمار این گروهها بر این حساب است، خیلیها درمان میکنند اما برداشت آنها چه هست؟ آقای مهندس فرمودند: اعتیاد یعنی جایگزینی مواد مخدر بیرونی به جای مواد مخدر درونی، راه آن را رفتند و تجربه کردند برداشت آن هم این بود که خودشان از اعتیاد رها شدند.
من میگویم متاسفانه همه انسانها فکر میکنند بهترین راه کوتاهترین راه است، من ۱۰ ماه برم کنگره ۶۰؟ واقعا یعنی این همه خروجی را نمیبینند؟ واقعاً چهرههای خوب که در سفر دوم پیدا میکنند، آنهایی که سفر اوتی یا سفر سیگار میکنند، چهرهها را ببینید چقدر آرام و نورانی هستند، صد در صد آنها توجهی به خروجیها را ندارند.
آقای مهندس راهش را پیدا نموده و در آن راه حرکت کرده و برداشت ایشان من حسن شدم، حرکت کردم و مسیر ۱۰ ماه را پیمودم، درمان اعتیاد این است که باید جز به جز انجام شود، من همیشه میگویم تصاویری که در کتاب 60 درجه هست ،ما هستیم، سفر اول و سفر دوم آن ماشینی که مدل ۵۷ قرمز رنگ در سربالایی است همان جسم ماست که در یخبندان راه میرود و آقای مهندس مسیری که به بهترین شکل درست کردند، شد رهایی.
آنهایی که تازه وارد هستند به خروجی فکر کردهاند؟ به چهرهها فکر کردهاند؟ حالشان چه جوری است؟ من زمانی که اولین روز پایم را در کنگره ۶۰ گذاشتم، آقا صمد استاد نشسته بودند که من گفتم مگر این مهندس است؟ چهرهاش اصلاً به معتاد نمیخورد گفت نه این درمان شده است، آن موقع ایمان من نسبت به کنگره ۶۰ قویتر شد، تازه واردین باید چهرهها را ببینند تا ایمانشان قوی شود، نسبت به راه و روش کنگره ۶۰ برداشتها را ببینند، برداشتها چه هستند؟
این هم راحت نیست ،مسیر را آمدهاند و دانه را کاشتند، آفتاب هم دادهاند، سم زدهاند، پالایش کردهاند، بعد از ۱۰ یا ۱۱ ماه یک میوه خوب برداشت کردهاند، این همه راهنما یا مرزبان یا دیگر خدمتگزاران برداشتهای کنگره ۶۰ هستند، آیا کسانی که تازه آمدهاند اینها را میبینند ؟ از ساعت ۲ تا ۹ شب خدمت میکنند چقدر اینها ظرفیت دارند کسی هم که پولی نمیگیرند، هیچکس توقع پول ندارد، این یافتن راه درست است.
همیشه در کارهایم از وادی استفاده میکنم و همیشه فکر میکنم بعد حرف میزنم، انسانها دو گروهند: کم خردان و خردمندان، کم خردان اول حرف میزنند بعد فکر میکنند برم لژیون بشینم بینم چه میشود اصلاً اینطور نیست، انسانهای خردمند فکر میکنندبعد تصمیم میگیرند، من باید امروز بروم لژیون سیگار یا توی جلسه عمومی باشم و در کنگره حاضر میشود.
با وجود راهنمایان کنگره ۶۰ و آموزشهای آن حالم خیلی خوب است انشاالله کسانی که سفر انجام میدهند روزی به استادی برسند، ممنون که به حرفهای من گوش دادید.
مرزبان کشیک: مسافر رضا
قبل از شروع جلسه امروز، آزمون داخلی در نمایندگی حکیم هیدجی رأس ساعت ۱۶:۰۰ توسط مسئول امتحانات، راهنمای محترم آقا روحاله و با شرکت جمعی از مسافران نمایندگی برگزار گردید.






تایپ و عکاس: مسافر صفر
صدابردار و ثبت : مسافر مهدی
مســــــافران نمــــایندگی حکـــــیم هیــــدجی
- تعداد بازدید از این مطلب :
129