سلام دوستان بهناز هستم یک همسفر
هر انسانی با قرار گرفتن در کنگره و آموزش گرفتن از وادی اول یعنی تفکر تا وادی هفتم که همان کشف حقیقت و راستی و درستی است میتواند راه صحیح که در تمام زندگی نقش بسیار مؤثری دارد را کشف نماید. میتواند کلید قفلهایی که سالها با دست خودش برای خود به وجود آورده را پیدا کند و مشکلات را یکی پس از دیگری حل نماید تا بتواند در صلح و آرامش زندگی کند.
در وادی هفتم ما در مرحلهای هستیم که عقل باید با نیروی خود مجهولات را کشف کند تا ما راه درست را پیدا کنیم پیدا کردن راه مهم است ولی مهمتر این است که وقتی کسی راه را پیدا کرد باید در آن مسیر حرکت کند تا به نتیجه مطلوب با وضعیت سالم و خوب برسد و کنگره به ما راه درست زندگی کردن را آموزش میدهد.
سلام دوستان فاطمه هستم یک همسفر
وادی هفتم به دو جنبه اصلی در کشف حقیقت اشاره دارد. یافتن راه: این به انتخاب روشها و ابزارهایی که برای جستجوی حقیقت استفاده میکنیم، مربوط میشود. ممکن است شامل تحقیق، آزمایش، یا تفکر انتقادی باشد. نکته مهم این است که راه ممکن است همیشه مستقیم نباشد و نیاز به بازنگری داشته باشد. مثلاً در انتخاب دوست، این امکان وجود دارد که یک دوست تاثیر خوبی روی ما بگذارد و ما را به کارهای
ارزشی دعوت کند و بالعکس ممکن است با یک انتخاب اشتباه ما را به سمت ضدارزشها هدایت کند.
آنچه برداشت مینماییم هم حتی اگر در مسیر درستی باشیم، باید اطلاعات را درست تفسیر کنیم. پیش فرضها، باورها و احساسات ما میتوانند برداشتها را تحت تأثیر قرار بدهند، پس باید به دقت تحلیل کنیم و راه را درست انتخاب کنیم. این دو جنبه مکمل همدیگر هستند. پیدا کردن مسیر درست بدون برداشت صحیح از اطلاعات، نمیتواند به حقیقت واقعی منتهی شود. ما برای آشکار شدن حقیقت باید رمز و راز آن موضوع را کشف کنیم تا کلیدش را پیدا کنیم و با کلید قفل را باز کنیم. همیشه قفلسازان زیاد هستند ولی کلیدسازها اندک.
سلام دوستان فهیمه هستم یک همسفر
وادی هفتم اشاره به این دارد که برای رسیدن به حقیقت و شناخت درست از واقعیتها، دو عنصر اساسی وجود دارد:
۱_یافتن راه: این یعنی اولین گام، پیدا کردن مسیر درست و مناسب است. راهی که به هدف و مقصد صحیح ختم شود. اگر راه را اشتباه برویم، هرچقدر هم تلاش کنیم، به حقیقت واقعی نمیرسیم. یافتن راه درست، یعنی شناخت مسیر درست برای رسیدن به هدف نهایی. این مرحله به معنای جستجو، پرسش، تلاش و انتخاب مسیر درست است. در زندگی و مسیر رشد فردی و معنوی، انسان با هزاران راه و گزینه روبهرو است، خیلی وقتها راههای اشتباه جذاب و ساده به نظر میرسند، اما ما را به مقصد نمیرسانند.
مثلاً در یادگیری، مطالعه یا تغییر رفتار، باید راه درست و اصولی را پیدا کنیم. این پیدا کردن راه یعنی شناخت هدف، راهنما و منابع قابل اعتماد. به عنوان مثال اگر بخواهی به قله یک کوه صعود کنی، باید مسیر درست کوهنوردی را پیدا کنی، نه اینکه هر جایی از کوه بالا بروی. پیدا کردن راه، همان نقشه و مسیر درست است.
۲_ برداشت ما از راه: برداشت یعنی درک و فهم ما از آنچه در مسیر میبینیم و تجربه میکنیم. دو نفر ممکن است در یک مسیر باشند اما برداشتشان کاملاً متفاوت باشد؛ یکی ممکن است شکوفایی، رشد و زیبایی را ببیند، دیگری مشکلات و موانع. برداشت ما شکلدهنده نگرش و رفتار ما نسبت به مسیر است. مثلا در همان مسیر کوهنوردی، یکی ممکن است هر سنگ و تپه را مانع و مشکل ببیند و ناامید شود، دیگری آنها را چالشهایی برای قویتر شدن.
ارتباط این دو با کشف حقیقت: حقیقت آن چیزی نیست که فقط در بیرون وجود دارد، بلکه آمیختهای است از مسیر درست و نگرش درست. اگر راه را درست پیدا کنیم ولی برداشتمان نادرست باشد، ممکن است حقیقت را نادرست ببینیم یا نرسیم. برعکس، اگر برداشتمان عالی باشد اما راه نادرست، باز به حقیقت نمیرسیم.
رابط خبری: همسفر میترا رهجوی راهنما همسفر مهری( لژیون هفتم)
ارسال: همسفر اعظم رهجوی راهنما همسفر سمانه (لژیون هشتم) دبیر سایت
همسفران نمایندگی باغستان کرج
- تعداد بازدید از این مطلب :
69