English Version
This Site Is Available In English

فکر کردن رمز هر کاری است

فکر کردن رمز هر کاری است

اولین جلسه از دوره شانزدهم سری کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره۶۰ ، نمایندگی دکتر علیرضا (مبارکه)، با استادی مسافر مرتضی، نگهبانی مسافر سعید و دبیری مسافر محمد با دستور جلسه ‌« وادی هفتم و تاثیر آن بر روی من » روز یکشنبه 16 شهریورماه ماه ۱۴۰۴ راس ساعت ۱7 آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان مرتضی هستم یک مسافر، خدا را شکر می‌کنم که در خدمت شما هستم و از شما انرژی می‌گیرم و همچنین از راهنمای خوبم و از نگهبان محترم تشکر می‌کنم که اجازه دادند در این جایگاه حضور داشته باشم و آموزش بگیرم. دستور جلسه وادی هفتم و تاثیر آن روی من است. در طول یک سالی که در کنگره حضور دارم  چنین آموخته‌ام: وادی هفتم بیان می‌کند که فکر کردن رمز هر کاری است. یعنی برای انجام هر کاری باید ابتدا تفکر کرد تا مسیر مشخص شود و این رمز هر اقدامی است که می‌خواهیم انجام دهیم. آنچه از آن برداشت می‌کنیم و به آن دست می‌یابیم تبدیل به رمز و راز می‌شود. در زمان مصرف همه ما به تنها چیزی که فکر نمی‌کردیم این بود که روزی اعتیاد کار و راهِ ما را به اینجا بکشاند.

هر کسی که بخواهد به هر حرفه‌ای وارد شود حتی اگر کسی قصد دزدی داشته باشد فکر می‌کند که چه کند، چه نکند، از کجا برود، از کجا نرود، آیا این کار خوب است یا بد؟ سود دارد یا ندارد؟ اما اعتیاد تنها کاری است که بدون فکر وارد آن می‌شویم. آقای مهندس در جلسه این هفته فرمودند: برای هر کاری که قصد انجامش را داریم باید فکر کنیم، مانند گاوصندوقی که می‌خواهیم درِ آن را باز کنیم. باید رمز گاوصندوق را داشته باشیم تا بتوانیم به محتویات درون آن که همان راز آن است دست یابیم.
هر کاری که بخواهیم انجام دهیم با تلاش به نتیجه می‌رسد و بدون تلاش ممکن نیست. یعنی اگر "رمز" را بدانیم ولی هیچ تلاشی نکنیم به "راز" نخواهیم رسید. رهایی که اکنون در کنگره به آن دست یافته‌ایم و این حال خوشی که تجربه می‌کنیم مصداق بارز آن رمز و راز است. وقتی که به کنگره آمدیم مسیر درمان و رهایی را به ما نشان دادند و گفتند باید حرکت کنی و با طی کردن مسیر  به رهایی و درمان برسید. اگر ما فقط مسیر را می‌دیدیم اما حرکت نمی‌کردیم هرگز به رهایی و حال خوب نمی‌رسیدیم. آقای مهندس که  آموزگارِ بزرگ ما هستند می‌فرمایند: اگر بخواهید حتی به شهری دیگر سفر کنید مثلاً به رشت بروید چند رمز نیاز داریم: اول اینکه بدانید خودتان کجا هستید، از کجا می‌خواهید حرکت کنید و از چه راهی می‌خواهید بروید، و رمز دوم این است که بدانید رشت کجاست. باید مسیر را بشناسید و بدانید از کدام قسمت کشور باید حرکت کنید تا به مقصد برسید آن می‌شود دانستن و شناختن راز و رمز. از دیگر آموزش‌هایی که در کنگره فرا گرفتیم این بود که هرگز غیبت نکنیم، دروغ نگوییم، دیگران را قضاوت نکنیم و به مسائل زندگی خودمان بپردازیم و در زندگی دیگران دخالت نکنیم. هدایت شدن و حرکت در مسیر بسیار دشوار است.

شاید گفتنش آسان باشد اما عمل کردن به آن بسیار سخت است. این جهل انسان است که او را به بیراهه می‌کشاند. اگر انسان جهل نداشته باشد هرگز به بیراهه و مسیری نمی‌رود که نتیجه‌اش ضدارزش‌ها باشد. آقای مهندس در این سال‌ها برای ما رمزگشایی کردند، ابتدا خودشان به رازها رسیدند و سپس ما را به آن سمت هدایت کرده‌اند. در ابتدای تاسیس کنگره افراد فقط برای درمان اعتیاد به کنگره می‌آمدند. اما در حال حاضر در هر هفته حداقل دویست رهایی از مواد ثبت می‌شود. دوم درمان سیگار بود، سپس درمان چاقی و رژیم‌های لاغری و بعد درمان بیماری سرطان و بیماری‌های صرع، که این‌ها نتایجی بودند که آقای مهندس به آن‌ها دست یافتند و ما نیز از آن نتایج بهره‌مند شدیم.
تایپ: همسفر پیمان
عکس: مسافر مهدی
تنظیم و ارسال: مسافر مهرداد

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .