یکشنبه اولین جلسه از دوره چهارم کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰، ویژه مسافران نمایندگی غزالی مشهد، با استادی راهنما مسافر مسعود، نگهبانی مسافر احمد و دبیری مسافر مهدی، با دستور جلسه "وادی هفتم و تأثیر آن روی من" در تاریخ شانزدهم شهریورماه ۱۴۰۴، رأس ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان مسعود هستم یک مسافر. خداوند را شاکر و سپاسگزارم که توفیق شد دوباره این جایگاه را تجربه کنم. از ایجنت و گروه مرزبانی تشکر میکنم که اجازه دادند در این جایگاه قرار بگیرم تا خدمت کنم و آموزش بگیرم. دستور جلسه امروز وادی هفتم و تأثیر آن در من است وادی هفتم میگوید رمز و راز کشف حقیقت دو چیز است یکی پیداشدن راه و دیگری آنچه برداشت مینماییم، من اعتقاد دارم اگر وادیها در انسان تأثیرگذار نباشند انسان قادر نیست در کنگره ادامه دهد پس قطعاً نهتنها وادی هفتم بلکه همه وادیها تأثیرگذار هستند، یعنی یک فرد اگر بهاندازه خودش وادی اول که وادی تفکر است را متوجه نشود، بعید میدانم که به وادی دوم برسد.
حال این دستور جلسه چه مطلبی را میخواهد به ما برساند؟ نکتهای که برای من تأملبرانگیز بود این است که من تا قبل از کنگره صدها راه را رفته بودم، شاید در این جمع فردی بهاندازه من ترک و سقوط آزاد را تجربه نکرده باشد، من بیش از صد مرتبه این کار را انجام دادم، راهها و ان جی اوهای دیگر را نیز تجربه کردم یا اصطلاحاً متادون درمانی را هم انجام دادم به طور خودسرانه با قرص ترکهای مختلفی را انجام دادم؛ ولی با اینکه یک راه را صدبار طی نمودم نتیجه مطلوبی نگرفتم. حال شما فکر میکنید که من چندمرتبه به کنگره آمدم؟ من فقط یکمرتبه به کنگره آمدم؛ یعنی این صداقت و درستی راه را به من نشان میدهد، چرا؟ چون وقتی راه درست باشد قطعاً با تلاش نتیجه خواهیم گرفت و آنچه را که کاشتهایم برداشت خواهیم کرد من این نشانه راه را بهوضوح میبینم؛ اما چیزی که بین برداشت و پیداشدن راه است سعی و تلاش است و هر کدام از مسافرها در کنگره که به درمان قطعی رسیدند حتماً سعی و تلاش خودشان را به کار گرفتهاند.

قطع بهیقین اشخاصی که به رهایی رسیدن، حتماً سعی و تلاش کردهاند، حتماً صبح زود بیدار شدند، حتماً طبق برنامه و بانظم داروی اوتی را مصرف کردهاند؛ چون بدون تلاش هیچ برداشتی صورت نمیگیرد و من تابهحال در کنگره ندیدم که شخصی تلاش نکند و نتیجه بگیرد؛ مهندس برای این قضیه مثال خوبی دارند که میفرمایند شما حتی اگر صیفیجات هم بکارید باز هم مدتزمان سه ماه طول میکشد تا به محصول برسد و به همین راحتی محصول رشد نمیکند و باید حتماً زمین را آماده کرد، بذر را کاشت و بهموقع به آن زمین آب بدهیم و بهاندازه تلاش بکنید تا آن زمان که محصول به ثمر برسد، طبق این فرمایش من باید بعد از پیداکردن راه حتماً باید تلاش خودم را انجام بدهم تا به نتیجه برسم. من همیشه در لژیون خودم مثال میزنم از یک آدم پولدار سؤال کنم که چگونه اینهمه پول درآوردی و آن شخص به طور کامل تمام رمز و راز پولدار شدنش را برای من توضیح دهد، این حجم از اطلاعات هیچوقت تا زمانی که آن را به اجرا نرسانم برای من کاربردی نخواهد داشت.
قطع بهیقین پولدار نمیشوم من باید راهی که آن شخص طی کرده است را طی کنم حالا ممکن است آن شخص در بیست یا سیسال توانسته باشد که پولدار شود من در نهایت میتوانم فاصله را کم کنم؛ مثلاً در مدت پانزده سال آن راه را بروم و آن کار را انجام دهم، آقای مهندس در وادی هفتم مثال زدند که انسانها دودسته هستند انسانهای کمخرد و انسانهای خردمند که آقای مهندس میگویند انسانهای کمخرد اول حرف میزنند و بعد فکر میکنند، ولی افراد خردمند ممکن است ساعتها فکر کنند و تلاش ما هم در کنگره واقعاً همین راستا است، آقای مهندس شاید سالیان سال تفکر کردند تا ما به اینجا برسیم و در این مکان بنشینیم، آقای مهندس مرارتهای زیادی را متحمل شدند، آقای مهندس در این راه برای هدف خودش حتی بازداشت هم شده است پس درگذشته به این صورت نبوده است راه زیادی رفته است و الان در حال برداشت است، هنوز هم به قول خودش چیزی که میخواست را برداشت نکرده است برداشت این راه از نظر ایشان جهانیشدن کنگره است. ممنونم که به صحبتهای من گوش کردید.
مرزبان خبری: مسافر حسین
عکاس: مسافر ناصر لژیون سوم
تایپ: مسافر حمید لژیون چهارم، مسافر محمود لژیون چهار، مسافر رحیم لژیون چهارم
ویرایش و ارسال خبر: مسافر جواد لژیون پنجم
- تعداد بازدید از این مطلب :
52