یازدهمین جلسه از دوره دهم کارگاههای آموزشی عمومی مسافران و همسفران کنگره ۶۰ نمایندگی خیام نیشابوری در روزهای پنج شنبه با استادی مسافر راهنما علیرضاو نگهبانی مسافرروح ا... و دبیری مسافرمجیدبا دستورجلسه ازفرمانبرداری تا فرماندهی در تاریخ 13 شهریورماه 1404 رأس ساعت 17 آغاز به کارکرد.
خلاصه سخنان استاد:سلام دوستان علیرضا هستم یک مسافر،خداوند را شاکر و سپاسگزارم که قسمت شد یک جلسه دیگر اینجا بنشینم و آموزش بگیرم،خیلی خوشحالم که نزدیک ۴ سال و نیم است شعبه خیام راهاندازی شده و این اولین پنجشنبهای است که من به عنوان استاد جلسه اینجا مینشینم انرژی خیلی خوبی دارد و خیلی خوشحالم و خیلی ممنونم از شما که سر وقت آمدید و جلسه را حمایت کردید،در مورد دستور جلسه از فرمانبرداری تا فرماندهی،من علیرضا زمانی که پایم را در کنگره ۶۰ گذاشتم این دستور جلسات برایم خیلی تازگی داشت و برایم جالب بود و در مورد مسائلی صحبت میشد که شاید در بیرون اصلاً در موردشان صحبتی نمیشود،یکی از این دستور جلسات از فرمانبرداری تا فرماندهی است که امروز ما دور هم جمع شدهایم و نظراتمان را به اشتراک میگذاریم و از صحبتها و مشارکتهای یکدیگر درس میگیریم،در کنگره ۶۰ ما یک بزرگتری داریم به نام جناب آقای مهندس که فرمانده این مسیر سبز و قشنگ هستند،همه ما جناب مهندس را میشناسیم و ایشان فردی هستند که قدم بزرگی برای من مصرف کننده و برای ماها برداشتند که ماها را با این لباسهای سفید قشنگ دور هم جمع کرده اند،من اگر دستور جلسه را در مسیر سفرمان و در مسیری که هستیم بیاورم زمانی که من وارد تاریکی و اعتیاد شدم در اوایل کاملا رویش کنترل داشتم و ماهی یک بار یا دو ماهی یک بار مصرف موادم را انجام میدادم و کاری با من نداشت ولی زمانی که در مسیر اعتیاد افتادم دیدم فرماندهی جسم و فرماندهی وجودم را تمام و کمال اعتیاد گرفته است و فقط دستور میدهد،صبح که بیدار میشدم چشمانم که باز میشد اولین چیز مواد به من دستور میداد،صبحانه بخور یا نخور در خانه بمان یا نمان،هر طور شده خودم را به مکانهای مصرف میرساندم و یا خانوادهام را به خانه مادر خانمم میفرستادم،وقتی به خودم آمدم دیدم تمام و کمال فرماندهی جسمم را به مواد مخدر دادهام و در روز کاملاً درگیرش هستم و هیچ اختیاری از خودم ندارم،عروسی میخواهم بروم باید مصرف کنم مهمانی میخواهم بروم باید مصرف کنم و هر تصمیمی در جامعه یا سر کار بدون مواد ممکن نبود،به هیچ عنوان کنترلی روی رفتارم نداشتم،راههای زیادی را هم رفتم،جلسات N.G.O های دیگر،قرص B2 کپسول و هر آنچه فکرش را بکنید استفاده کردم،در زمان اوایل مصرف شاید هیچ مشکلی با مواد نداشتم ولی زمانی که فهمیدم و به خودم آمدم که مصرف کننده شدهام به هر دری زدم اما نشد،واقعا نشد،و به لطف خداوند و زحمات جناب مهندس این بستر برای من فراهم شد که من این مسیر سبز کنگره ۶۰ را پیدا کردم و به این شکل آمدم داخل کنگره ۶۰،زمانی که وارد شدم یکی دو هفته اول برایم ناآشنا بود،ولی بعد یواش یواش قضیه برایم جا افتاد که باید در این مسیر ۱۰ یا ۱۱ ماه گوش به فرمان راهنما باشم،و باید هر آنچه که میگویند را گوش کنم،با جان و دل در مسیر آمدم و واقعا هم سفر خوبی داشتم،۱۰ ماه و ۲۶ روز سفر کردم و در این ۱۰ ماه و ۲۶ روز یک بار فقط یکی از وعدههای دارویم که ساعت ۹ شب بود را فراموش کردم و ساعت ۱۰ شب به راهنمایم زنگ زدم که ایشان گفتند نخور و من هم نخوردم،در روز به شدت خواب زیادی داشتم خوابم را قطع کردم کارهایی که باید انجام میدادم قبل از ظهر موکول کردم به بعد از ساعت ۲ بعد از ظهر و کنترلش کردم و به لطف خداوند و جناب مهندس خدا را شکر نزدیک ۸ سال است که رها شدهام،اصلاً در باورم نبود که بتوانم بیایم در این مسیر و بگذارمش کنار،این پیامی است برای شما سفر اولیها که اگر واقعاً خواستهتان رهایی است باید واقعاً گوش به فرمان راهنمایتان باشید،هرچی که به شما میگوید،راهنما با جان و دل وقت میگذارد و دوست دارد که تک تک شما به رهایی برسید و این حال خوب و این خمر درون راه بیفتد و شما بشوید یک فردی که در جامعه،خانواده و محل کار سربلند باشید و بعد هم خدمتگزاری باشید برای این سیستم،کنگره ۶۰ واقعاً مسیر راحت و آسانی است ولی باید ساختارهای قبلی شکسته بشود و در این مسیر قرار بگیرید،صحبت دیگری هم دارم که در مورد دستور جلسه نیست و آن هم اینکه ما چهار شعبه در شهرستان نیشابور داریم شعبات خیام،عطار،سنایی و معدن و پنجمین شعبه هم با زحمات بچهها شعبه فیروزه هم در حال راهاندازی میباشد،زمینش خریداری شده است،خیلی ممنون که با سکوت زیبایتان به حرف های بنده گوش کردید.

عکاس: مسافر آرمان ( لژیون هشتم)
تایپ و ویراستاری : مسافر علی ( لژیون یکم )
بارگذاری: گروه خبری و سایت شعبه خیام نیشابوری
- تعداد بازدید از این مطلب :
63