وادی هفتم میگوید: «رمز و راز حقیقت در دو چیز است، یکی یافتن راه و دیگری آنچه برداشت مینماییم.»این وادی میتواند هم در پیچیدهترین مسائل و هم در سادهترین کارهای روزانه مطرح شود. در این وادی عقل باید با نیروهای خود، بعضی مجهولات را کشف نماید و راه درست را به ما نشان دهد درست است که عقل فرمانروای مطلق است، ولی باید تعقل کند و تفکر مثبت انجام دهد تا راه راست را به ما نشان دهد. انسانهای زیادی بودند که به دلیل اینکه راه درست را پیدا نکردند زندگیشان متلاشی شد و بهسوی نابودی کشیده شدند. پیدا کردن راه خیلی مهم است، یک راه ممکن است شما را به مسلخ ببرد و یک راه شما را به پیروزی برساند. ممکن است انسانهای خوبی باشند که به دلیل درست انتخاب نکردن راه، جسمشان، فکرشان و روانشان از تعادل طبیعی خارج شده و دست به خودکشی زده باشند؛ پس پیدا کردن راه در زندگی ما نقش مؤثری دارد.
شما باید فکر کنید کدام راه شما را به نتیجه درست میرساند، پس دوباره تکرار میکنیم «رمز و راز حقیقت در دو چیز است، یکی یافتن راه و دیگری آنچه برداشت مینماییم.»هر لحظه در زندگی، ممکن است سر دوراهی قرار بگیریم و هر بار اگر راه را غلط انتخاب کنیم ممکن است تا نابودی پیش برویم. برای پیدا کردن هر راهی باید تفکر، اندیشه و بررسی کنیم. برای کشف حقیقت و آشکار کردن هر موضوعی ما باید رمز و راز آن را پیدا کنیم که در اینجا رمز آن، یعنی یافتن راه و راز آن یعنی آنچه برداشت میکنیم. برای باز کردن قفل هر در، اول باید کلید آن را پیدا کنیم بعد با کلید قفل را باز کنیم. قبل از حرف زدن اول فکر میکنند که این گروه خردمندان هستند. بعضی انسانها هم این وادی را در نظر نمیگیرند که کمخردان نام دارند که اگر ما در گروه کمخردان قرار داریم همیشه اول حرف میزنیم بعد فکر میکنیم و یا کاری را اول انجام میدهیم بعد وقتی به مشکل برخوردیم به دنبال راهحل میگردیم و بعضی وقتها کمخردان خیال میکنند بهترین راه کوتاهترین راه است.
همیشه دنبال کسی میگردند که با قرص، دارو، طلسم و یا نقشه گنجی، مشکل آنها را که ممکن است بیماری، شکست عشقی و ... باشد حل کند. چرا چنین است؟چون وادی هفتم را بلد نیستیم. قبل از اینکه تفکر نموده و راه را پیداکنیم، حرکت میکنیم.در بخش دوم این وادی آقای مهندس درباره کم خردان و باخردان صحبت کردند. افراد کم خرد افرادی هستند که فکر نمیکنند و کار انجام میدهند و یا بدون فکر سخن می گویند و وقتی دیدند اشتباه کردند، میآیند و عذرخواهی میکنند و بعد از اشتباه میآیند آن کار را بررسی میکنند. چرا کمخردان این کار را میکنند؟ چون قبل از تعیین مسیر و انتخاب راه حرکت میکنند. اگر بدون تعیین مسیر حرکت کنیم و به جاده اشتباه برویم باید خیلی راه برویم تا به جاده درست برسیم، درحالی که اگر از اول سؤال میکردیم و راه درست را انتخاب میکردیم دیگر به مشکل برنمیخوردیم. افراد کمخرد قبل از سخن گفتن فکر نمیکنند، بعد از سخن گفتن فکر میکنند که آن موقع دیر شده است و سخن گفتن به اندازه کار و عمل مهم است.
سخن باد هوا نیست، بلکه سخنانی است که تأثیر زیادی روی انسان میگذارد، همین سخن گفتن روانشناسان که بعضیها برای مشکلاتشان میروند؛ پس سخن گفتن هم مهم است و انسان باخرد باید قبل از سخن گفتن عمیق فکر کند که این حرف سود و زیان دارد یا خیر؟ مورد سرزنش قرار میگیرد یا خیر؟ما برای انجام هرکاری باید تمام اوضاع و احوال آن را قبل آن مورد بررسی قرار دهیم، مثل رفتن ما به بیرون که نگاه میکنیم کلید، کیف و موبایل خود را جا نگذاریم. به نظر من انتخاب راه خیلی مهم است و این یک گنج بزرگ است و انتخاب راه است که ما را به هدفهایمان میرساند. انتخاب راه در درون انسان شکل میگیرد و این به معنای این است که نیروهای عظیمی در درونمان است که باید آنها را شناخت و استفاده کرد. برای انتخاب راه درست یک راه دیگری به نام الگوپذیری است که راه و مسیری که دیگران طی کردند و به مقصود رسیدند، ما همان راه را بدون دردسر کشیدن طی میکنیم و به هدف میرسیم؛ مثل علم نابی که در کنگره وجود دارد و آقای مهندس زحمت کشیدند و راههایی را آزمایش کردند و راه درست را آماده در اختیار ما گذاشتند. ما باید از این علم ناب کنگره۶۰ استفاده و قدردانی کنیم.
نویسنده: همسفر عطیه رهجوی راهنما همسفر سمیه(لژیون چهارم)
رابط خبری: همسفر فرشته رهجوی راهنما همسفر سمیه (لژیون چهارم)
ارسال: همسفر میترا دبیر سایت
همسفران نمایندگی پردیس
- تعداد بازدید از این مطلب :
123