English Version
This Site Is Available In English

همیشه کوتاه‌ترین راه بهترین راه نیست

همیشه کوتاه‌ترین راه بهترین راه نیست

سلام دوستان رقیه هستم همسفر

انسان با توجه به اینکه قدرت اختیار دارد و خداوند به او اجازه داده است راه خودش را انتخاب کند و برای زندگی‌اش تصمیم بگیرد؛ بنابراین در تمام مراحل زندگی‌مان از مهمترین و اصلی‌ترین مسئله‌ها یافتن راه است؛ پس می‌گوییم «رمز و راز کشف حقیقت، در دو چیز است؛یکی یافتن راه و دیگری آنچه برداشت می‌نماییم.» تمام وادی‌های کنگره۶۰ برای منِ رقیه کلیدی است برای باز کردن قفل و گره وجودی خودم، در واقع راهی‌ است در مسیر صراط مستقیم که با اجرایی کردن آن می‌توانم تزکیه و پالایش را انجام داده و به آرامش برسم و اگر من تزکیه و پالایش را انجام داده و به آرامش رسیده باشم می‌توانم بهترین راه‌ و تصمیم‌ها را برای زندگی خود بگیرم؛ ولی باید بدانم همیشه کوتاه‌ترین راه، بهترین راه نیست؛ زیرا انسان‌های زیادی بودند که با چنین تصور و انتخاب مسیر و راه غلط به مسلخ و مرغزار رسیدند و بساط نابودی خود را با دستان خودشان فراهم کردند. چه بسا این انسان‌ها، انسان‌های مصمم و بااراده‌ای نیز بودند مسیر درست را گم کرده و انتخاب غلطی داشته‌اند.

مانند مسافر خودم که همیشه به دنبال راهی بود که اعتیاد خود را درمان کند؛ مثلاً چند بار سقوط آزاد را امتحان کرد و دردهای زیادی را تحمل کرد، حتی به توصیه یکی از دوستانش روش DST و داروی OT را هم یک مدت امتحان کرد؛ ولی به کنگره نمی‌آمد و بعد از مدتی دوباره به مواد برگشت می‌کرد و همین موضوع باعث شده بود که من همیشه تصور کنم برای درمان اعتیاد هیچ راهی وجود ندارد و اعتیاد تا آخر عمر در زندگی من باقی خواهد ماند؛ اما زمانی که وارد کنگره شدم و مسافران درمان شد دیگر هیچ‌وقت نگران نبودم؛ زیرا راه و مسیر درست را پیدا کرده بودیم؛ حتی مسافرم بعد از ۱ سال که برگشت کرد من اصلاً ناراحت و نگران نبودم همیشه می‌گفتم من نگران نیستم؛ زیرا ما دیگر راه را پیدا کرده‌ایم و من باید زمانی نگران می‌بودم که راه را نمی‌دانستیم و همیشه باید پیش خدا التماس می‌کردم که خدایا راه را به من نشان بده؛ ولی الان با پیدا کردن راه می‌دانم بالاخره روزی مسافرم برخواهد گشت و همین‌طور هم شد و مسافرم بعد از یک مدت دوباره به کنگره برگشت و درمان خودش را شروع کرد.

همچنین وادی هفتم انسان‌ها را به دو دسته تقسیم می‌کند: دسته اول انسان‌های بی‌خرد و دسته دوم انسان‌های خردمند هستند که هر کدام از این افراد ویژگی‌های مخصوص به خود را دارند و با توجه به این ویژگی‌ها می‌توانیم تشخیص بدهیم که جزء کدام گروه، انسانی باخرد  یا انسانی بی‌خرد هستیم. انسان‌های خردمند انسان‌هایی هستند که ابتدا برای صحبت کردن و یا انجام هر کاری اول تفکر کرده، تمام شرایط و جهات را بررسی و سود و زیان یک کاری را ارزیابی می‌کنند و بعد اقدام به عمل می‌کنند و همیشه دنبال بهترین راه که صراط مستقیم است هستند؛ زیرا می‌دانند که آن‌ها را به مقصد راستین می‌رساند؛ اما انسان‌های بی‌خرد انسان‌هایی هستند که همیشه اول بدون تفکر حرف می‌زنند یا هر کاری را بدون تفکر و بررسی انجام می‌دهند و همیشه برای خودشان و اطرافیان‌شان مشکل ایجاد می‌کنند.

من خودم جزء انسان‌های کم‌خرد بودم که هیچ موقع و در هیچ‌ کاری تفکر نمی‌کردم و همیشه اول حرفم را می‌زدم و بعد فکر می‌کردم که چه گفته‌ام و همین موضوع باعث می‌شد مدام خودم را سرزنش کنم که چرا چنین حرفی را زد‌ه‌ام و همیشه برای خودم مشکل ایجاد کرده و باعث ایجاد دعوا در زندگیی‌ام می‌شد و با دستان خودم زندگی‌ام را تبدیل به جهنم می‌کردم و آخر هم یک صورت حق به جانب به خودم گرفته و می‌گفتم من که حرف بدی نزدم؛اما امروزه یاد گرفته‌ام قبل از صحبت کردن حتماً فکر کنم‌، چند ثانیه حرفم را در ذهنم بچرخانم و بعد آن را به زبان بیاورم و همین باعث شده است که آرامش درون من و دعواهای زندگی من کمتر بشود. همه این آموزش‌ها را مدیون آقای مهندس، خانواده محترم‌شان و راهنمایان بزرگوار خودم و مسافرم هستم و امیدوارم راه و مسیر کنگره برای تمام دردمندان که خواسته درمان دارند؛ ولی مسیر و راه کنگره را پیدا نمی‌کنند باز شود و بتوانند بیایند و به درمان برسند.

نویسنده: مرزبان خبری همسفر رقیه
رابط خبری: همسفر زهرا.(م) رهجوی راهنما همسفر سمیه (لژیون دوم)
ارسال: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر سمیه (لژیون دوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی ارگ کرمان
 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .