سلام دوستان فاطمه هستم یک همسفر؛
وادیها مانند قانونی هستند که برگرفته از قوانین الهی بوده که ثابت و تغییر ناپذیر است. وادی اول تا وادی چهارم به ما میآموزد که ابتدا تفکر کنیم، سپس با کمک عقل تفکر را به عمل تبدیل کرده تا راه درست را پیدا کنیم؛ اما در این وادی از مجهولاتی صحبت میشود که ابتدا بایستی معنا مجهولات را بدانیم؛ زیرا این کلمه در ادبیات فارسی به معنا ندانستهها و یا ناآگاهی میباشد. انسانها نهتنها در اثر ناآگاهی زندگی خود را از بین بردهاند؛ بلکه باعث از بین رفتن زندگی دیگران نیز شدهاند.
وادی هفتم از رمز، راز و کشف صحبت میکند که این سه مؤلفه با یکدیگر در ارتباط هستند و برای رسیدن به حقیقت باید تفکر، اندیشه و بررسی داشته باشیم. رمز بهمعنا مطلب غیر مفهومی که برای حل آن نیاز به کلید داریم، راز یعنی چیزی که پنهان میکنیم و کشف نیز به معنا آشکار ساختن یا پیدا کردن است؛ بنابراین بایستی این سه مورد بررسی شود تا به حقیقت که اصل و منتهای درستی و راستی هر چیزی است دسترسی پیدا کنیم. آموزشهای کنگره۶۰ بیان میکند: رمز که همان پیدا کردن مسیر و راز طی کردن یا پیمودن راه را باید پشت سر بگذاریم.
این وادی انسانها را به دو گروه تقسیم میکند که گروه اول، کم خردان نام دارند و افرادی هستند که ابتدا سخن گفته و سپس فکر میکنند؛ همچنین این افراد راه طولانی را میخواهند بهزودی به پایان برسانند که به همین علت نیز با مشکل مواجه میشوند. گروه دوم افرادی هستند که ابتدا فکر کرده و سپس تصمیم میگیرند و این افراد نهتنها کمتر به مشکل برمیخورند؛ بلکه در حل مشکلات دیگران بسیار حساب شده عمل میکنند. اکنون اگر قصد داشته باشیم وادی هفتم را بهطور کامل بررسی کنیم، نکتههای بسیار آموزندهای در آن وجود دارد.
وادی هفتم درباره قفلسازان و کلیدسازان سخن گفته است؛ بهعنوان مثال: افرادی که نهتنها مشکلی از انسان حل نمیکنند؛ بلکه قفلهای محکمتری نیز به آنها اضافه کردهاند که اینگونه افراد در زندگی روزمره نیز بسیار هستند که در درمان اعتیاد، سیگار و چاقی مشکل ایجاد میکنند. پس با آموزشها باید دانست که تکیه بر دیگران نداشته باشیم و با تفکر درست خودمان برای رفع مشکلات حرکت کنیم. آقای مهندس حسین دژاکام میفرمایند: برای پایهگذاری سیستم درمانی کنگره۶۰، رنج و مشکلات بسیاری تحمل کردهاند تا بهحقیقت که همان درمان مصرفکنندگان است پی ببرند؛ بنابراین به صبر و استقامت بسیار نیازمند هستیم؛ زیرا مشکلات در مسیر زندگی انسان وجود دارد تا انسانها کارآزمودهتر و پختهتر شوند و در بعدهای دیگر، مسائل را بهتر حل کنند.
سلام دوستان عصمت هستم یک همسفر؛
رمز و راز کشف حقیقت در دو چیز است یکی یافتن راه و دیگری آنچه برداشت مینماییم. ما در تمامی سطوح زندگی هرکاری که میخواهیم انجام بدهیم، رمز و رازی در پی آن نهفته است که باید آن را پیدا کنیم و در وادی هفتم ما در مرحلهای هستیم که عقل باید با نیرو خود مجهولات را کشف کند تا ما راه درست را پیدا کنیم. پیدا کردن راه درست مهم است؛ اما مسئله مهمتر آن است که در آن مسیر درست حرکت کنیم تا به نتیجه دلخواه برسیم.
افراد بسیاری بهواسطه همین پیدا نکردن راه زندگیشان متلاشی شده و حتی جان و مال خود را نیز از دست دادهاند؛ اما در مورد حقیقت، حقیقت موضوعی است که در گذشته بوده، اکنون وجود دارد و در آینده نیز خواهد بود. ما بسیاری از موارد را با حقیقت اشتباه میگیریم؛ چراکه در این دنیا هرچه را بکاریم، همان را برداشت میکنیم. آموزههای این وادی به ما میگوید که پیدا کردن راه مسئله مهمی در زندگی است و گاهیاوقات بر سر دو راهی قرار میگیریم که یک راه بیراهه و به مسلخ میرسد و راه دیگر به مقصد سالم و کامیابی خواهد رسید.
سلام دوستان اکرم هستم یک همسفر؛
خدا را شاکر و سپاسگزار هستم که اذن و فرمان کنگره برای من صادر شد تا بتوانم آموزش دریافت کنم و با عمل کردن این آموزشها به آرامش برسم. ابتدا کتاب عشق نوشته شده است که بایستی از ۱۴وادی عبور کنیم تا بتوانیم خودمان را بشناسیم و آن زمان خدای خود را نیز خواهیم شناخت که آیه «مَن عَرَفَ نَفسَهُ فَقَد عَرَفَ رَبَّه» مصداق همین مطلب بوده و میگوید: آن زمان است که به آرامش و صلح خواهیم رسید. وادی اول بیان میکند: پیش از انجام هرکاری فکر کن، وادی دوم یادآوری میکند که بیهوده به این دنیا نیامده و رسالتی بر دوش داریم، وادی سوم تاکید کرده که باید دانست هیچکس بهاندازه خودت نمیتواند به تو کمک کند و تنها خودت باید گلیم خودت را از آب بیرون بکشی و در وادی چهارم آموختم که از زیر بار مسئولیت خود شانه خالی نکنم و همه کارها را خود من به عهده بگیرم.
چهار وادی اول درباره تفکر بودهاند که در تئوری وادی پنجم وارد مرحله عمل میشویم و بایستی حرکت کنیم، یعنی هرچه فکر در ذهن تو بوده حالا بایستی آنها را به عمل برسانی وگرنه هیچ ارزشی ندارد و در وادی ششم آموختم حکم عقل را در قالب فرمانده باید کامل اجرا کنم، هرچه عقل فرمان میدهد باید آن را اجرا و به صدا آن گوش کنم و چنان روی خود کار کرده باشم که بتوانم صدا عقل و نفس اماره را تشخیص دهم. اکنون وادی هفتم که در این هفته باید بیاموزم و آن را عمل کنم، رمز و راز کشف حقیقت بوده که در دو چیز است، یکی یافتن راه و دیگری آنچه برداشت مینمایم. زندگی من اکرم به خاطر پیدا نکردن راه، اندکاندک رو به نابودی میرفت و من یاد نگرفته بودم که برای مشکلاتم راهحلی درست پیدا کنم؛ چراکه راهحل داشتم؛ اما همه غلط بودند.
یکی از مشکلات من که شاید مشکل بسیاری از ما خانوادهها نیز باشد، وجود افراد مصرفکنندهای بود که راهی برای درمان اعتیاد آنها نداشتیم. مسافر من در اوایل مصرف بود که هر ۲ماه یک بار سقوط آزاد میکرد و من خوشحال بودم که دیگر مصرف نمیکند؛ اما بهطور دقیق ۸روز پس از پاکی دوباره بهمصرف خود ادامه میداد؛ بنابراین من نگران بودم و دغدغه داشتم که کجا میرود، کجا و با ماشین دنبال مسافرم میرفتم که نکند دوباره مصرف کند و او این کار را میکرد و بحث و جدالها دوباره شروع میشد. مسافرم گناهی نکرده بود؛ اما من آگاهی نداشتم که سیستم ایکس او تخریب شده است که در ادامه به هر دری میزدم تا او دیگر مصرف نکند و ممکن بود با این راه و روش او را در کام مرگ بکشانم. خدا را شکر فرمان کنگره برای من صادر شد تا آگاهی کسب کرده و مسیر درست درمان اعتیاد را پیدا کنم. به خداوند ایمان داشتم که اگر خداوند درد را داده است، درمان آن را نیز میدهد و درمانش را در کنگره۶۰ پیدا کردم؛ همچنین در پایان از آقای مهندس، بزرگ مرد کنگره۶۰ و خانواده محترم ایشان سپاسگزار هستم که راه درست درمان را به ما آموخت و علمش را در اختیارمان قرار داد.
تایپ: همسفران لژیون هفتم
ویرایش و رابط خبری: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر اکرم (لژیون هفتم)
ارسال: همسفر شهلا رهجوی راهنما همسفر مهین (لژیون هشتم)، دبیر سایت
همسفران نمایندگی ملاصدرا (نیکآباد)
- تعداد بازدید از این مطلب :
177