مقاله در باب دستور جلسه وادی هفتم و تأثیر آن روی من:
وادی هفتم با جملهای آغاز میشود که به ظاهر ساده؛ اما بسیار عمیق است:«رمز و راز کشف حقیقت در دو چیز است یافتن راه و آنچه برداشت مینماییم.»این وادی به من یاد داد که حقیقت چیزی نیست که در بیرون از وجود من پنهان شده باشد یا دست نیافتنی باشد؛ بلکه حقیقت در دل حرکت، تجربه، تفکر و برداشتی است که از مسیر زندگی میکنم.یک روز مسافرم با شجاعت تمام پذیرفت که یک مصرف کننده مواد مخدر است و دیگر نمیتواند از واقعیت فرار کند. همین اعتراف بزرگ، به نوعی بیداری از خواب غفلت بود. او با خودش عهد بست که راهی برای رهایی پیدا کند. در این نقطه بود که ما با هزاران راه رو به رو شدیم؛ اما اکثر آنها به بنبست ختم میشد.
زمانی که مسافرم سالها گرفتار دام اعتیاد بود زندگی ما سراسر تاریکی و بنبست شده بود. او سالها به دنبال راهی برای ترک مواد مخدر بود؛ اما هر بار شکست میخورد و به جایی نمیرسید. ما راههای زیادی را امتحان کردیم روشهایی که یا کوتاهمدت بودند یا اصلاً نتیجه نداشتند. این سرگردانیها تنها باعث میشد ناامیدی و سردرگمی ما بیشتر شود.به اذن خداوند و با تلاش مسافرم، کاملاً اتفاقی با کنگره ۶۰ آشنا شدیم. درست در همان زمان که در تاریکی به دنبال روزنهای از نور میگشتیم این مسیر برایمان نمایان شد.
معنای یافتن راه و پیمودن آن:
اما همانطور که وادی هفتم میگوید، تنها یافتن راه کافی نبود. کسی که به کنگره میآید اگر فقط راه را بشناسد اما حرکت نکند هرگز به مقصد نمیرسد. حقیقت در طی کردن مسیر است.
ما یاد گرفتیم که باید با صبر، زمان، و آموزشهای کنگره مسیر درمان را ادامه بدهیم.در ابتدا شاید باور کردن این حقیقت سخت بود که همان مادهای که روزی مایه نابودی و تزلزل زندگیمان شده بود، با متد DST میتواند به داروی درمان تبدیل شود. اما امروز میبینیم که با گذشت زمان و با حرکت در مسیر درست، اعتیاد مسافرم نهتنها درمان شد؛ بلکه آرامش و امید دوباره به زندگی ما بازگشت.
برداشت من از وادی هفتم:
این وادی به من آموخت که حقیقت در دور دستها نیست، حقیقت در همین لحظه و در دل سختیها نهفته است. ما باید رمز را پیدا کنیم (یافتن راه درست) و راز را کشف کنیم (برداشت صحیح از آنچه میآموزیم).اگر آن روزها به جای صبر کردن، و اعتماد به مسیر، به دنبال راههای سریع مثل ترکهای ناگهانی یا روشهای پزشکی پرهزینه میرفتیم شاید هیچگاه به این آرامش نمیرسیدیم.
درست مثل کسی که میخواهد اضافهوزن خود را در یک روز برطرف کند؛ اما نمیداند که تغییر واقعی نیازمند زمان است.امروز من میدانم که واقعیت و حقیقت تفاوت بزرگی دارند. واقعیت همان چیزی است که لحظهای وجود دارد و میتواند از بین برود مثل دردها، مشکلات، حتی خانهای که در آن زندگی میکنیم. اما حقیقت چیزی است که همواره وجود داشته و خواهد داشت؛ مانند قدرت مطلق خداوند که در تمام لحظات همراه ماست.
نتیجهگیری:
وادی هفتم نگاه من را به زندگی عوض کرد. حالا میدانم برای رسیدن به حقیقت باید راه را پیدا کنم، در آن حرکت کنم و از مسیر برداشت درست داشته باشم. اگرچه مسافرم سالها مصرفکننده مواد مخدر بود و ما با مشکلات اعتیاد دستوپنجه نرم میکردیم؛ اما امروز به لطف آموزشهای کنگره ۶۰ و با صبر و تلاش، آن تاریکی بزرگ به روشنایی بدل شده است.حقیقت برای من یعنی: رهایی از جهل فهمیدن ارزش صبر، و درک اینکه مشکلات و سختیها نه برای نابودی، بلکه برای رشد و نزدیک شدن به فرمان عقل و آرامش درونی است.
نویسنده: همسفر ماهرخ رهجوی همسفر زهرا (لژیون اول)
تهیه مقاله: همسفر سلیمه رهجوی همسفر سمیه (لژیون چهارم)
عکاس: همسفر انسیه رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون یکم)
ارسال: همسفر میترا دبیر سایت
همسفران نمایندگی پردیس
- تعداد بازدید از این مطلب :
59