شاکر خداوند و آقای مهندس هستم که این راه را در مسیر زندگی ما قرار دادند که آموزش بگیرم و ارتقا پیدا کنم و به آن دانایی و آگاهی که موجب آزادی انسان می گردد برسم. تیتر وادی میگوید: «رمز و راز کشف حقیقت در دو چیز است؛ یکی یافتن راه و دیگری آنچه برداشت مینماییم» تا اینجا شش وادی را پشت سر گذاشتهایم که در وادی اول تا وادی چهارم روی تفکر کار میکنیم؛ در وادی پنجم وارد مرحله عمل میشویم؛ در وادی ششم فرماندهی عقل را به رسمیت میشناسیم و الآن در وادی هفتم هستیم؛ برای هر مسئلهای ممکن است راههای متعددی وجود داشته باشد و انسانها همیشه در مسائل مختلف ممکن است بر سر دوراهی قرار بگیرند. در کتاب آسمانی قرآن در سوره بلد آیه دهم به این نکته اشاره شده است که میفرماید: «وَ هَدیناهُ النَجدَین»؛ هنگامی که سر دوراهی قرار میگیریم؛ باید یک راه را انتخاب کنیم. من تا قبل از کنگره راهی برای درمان اعتیاد نمیشناختم و بعد از آشنایی با کنگره با مشاوره و راهنمایی راهنمای تازهواردین متوجه درستی این راه شدم. قطعاً آنهایی که در هر مسئلهای راه درست را انتخاب میکنند میتوانند با تلاش و کوشش به نتیجه درست برسند؛ اما اگر راه غلط را انتخاب کنند طبق فرمایش آقای مهندس در وادیها فکر میکنند که به مرغزار میروند؛ اما سر از مسلخ در میآورند. برای کاهش وزن بسیاری از افراد حجم معده را کوچک کردند و جراحیهایی انجام دادند که دیگر زنده نیستند؛ اما آقای مهندس دژاکام در کنگره ۶۰ در کنار راه درمان اعتیاد، راه درمان کاهش وزن با تغذیه درست و سالم را نیز کشف کردند.
در این وادی با کلماتی مواجه میشویم؛ مثل راز به معنای مطلب پوشیده، رمز به معنای راز نهفته، کشف؛ یعنی پیدا کردن چیزی که هست و پیدا میشود؛ مثل متد DST و حقیقت به معنای آنچه در کائنات بوده، هست و خواهد بود. من زمانی که وارد کنگره شدم از اعتیاد تنها ترک اعتیاد را میدانستم؛ یعنی زمانی که یک مصرفکننده، دیگر مواد مصرف نکند؛ اما اینجا با روش درمان اعتیاد که طی مدت ده ماه انجام میشود آشنا شدم و اینکه مسافر باید حتماً خواسته درمان را داشته باشد تا به نتیجه برسد. من آنچه داشتم و میدانستم را پشت در گذاشتم و وارد کنگره شدم؛ چون فهمیدم دانستههایم به درد من نخوردهاند؛ اگر به درد میخورد؛ بایستی وضعیت زندگی من از این بهتر میبود و با تمام وجود آموزشها را پذیرفتم؛ ولی اوایل فکر میکردم فقط برای مسافرم میآیم و خودم مشکلی ندارم؛ اما اینجا دریافتم که ضد ارزشهایی که در وجود من هست، هم عرض اعتیاد مسافرم است و اگر یک مصرفکننده کنار من قرار گرفت به خاطر این بود که من هم دچار اشکالاتی هستم و من تصمیم گرفتم که روی خودم کار کنم و آموزشها را پذیرفتم و آنها را عملی کردم.
آقای امین در مصاحبه اردو فرمودند: «انسانها زمانی به تکامل میرسند که بتوانند سازگار باشند.» کسی که وارد کنگره میشود؛ باید بتواند با اصول و قوانین آن سازگار شود. طبق صحبتهای آقای امین در سیدی جمع کنندگان میفرمایند: «کنگره مثل یک گردباد است و من اگر بخواهم به مرور زمان هدایت شوم، باید شاگردی و فرمانبرداری کنم و آنچه به من گفته میشود بپذیرم، چشم بگویم و تسلیم فرامین باشم تا رشد کنم و پیشرفت کنم.» من در کنگره از الگوها یاد گرفتم سر موقع و قبل از شروع جلسه حضور داشته باشم، صندلی بچینم، خدمتگزار و منظم باشم تا بتوانم به رشد خودم کمک کنم و موفق شوم. من آموختم برای حل مشکلات در بیرون از خودم به دنبال راهحل نباشم.
جشن گلریزان نزدیک است، از همین الان به فکر باش؛ حال خوشت چه قیمت و ارزشی دارد؟! یک گریزی به قبل از ورود به کنگره بزن و یک گریز به الان که در کنگره حضور داری و تفاوتها را ببین! میزان حال خوشت را بسنج و به همان مقدار ببخش، مبادا بروی در خطوط شکسته! مبادا طبق سیدی (نجوای درون) گوش به فرمان جن درون شوی! بگویی آنقدر افرادی هستند که ببخشند که احتیاجی نیست من ببخشم، نه! گوش به فرمان روح درونت باش و بگو من چه سهمی در کنگره دارم؟! پس باید ببخشم. انسان بقا دارد و از این حیات به حیات دیگری میرود پس چه جایی بهتر از اینجا که ببخشیم تا نمره ما در کنگره بیست شود، ما نمیخواهیم کاغذ پوسیده باشیم؛ بلکه میخواهیم فردی که در حیات دیگر سربلند است باشیم. اگر بخششی انجام بدهید در واقع کولهپشتی خودتان را برای زندگی در بعد دیگر پر کردهاید. روزی میرسد، به خودمان افتخار میکنیم که عضو کنگره ۶۰ هستیم. به امید روزی که همه همسفرانی که در شعبه حضور دارند، عضو لژیون سردار شوند
نویسنده: : راهنما همسفر فاطمه
ویراستار: همسفر مونا رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون دوم) دبیر سایت
عکس: همسفر سعیده مرزبان خبری
ارسال: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر ملیحه (لژیون اول) نگهبان سایت
نمایندگی همسفران آزادشهر
- تعداد بازدید از این مطلب :
77