دوازدهم از دور سی و هفتم سری کارگاههای آموزشی عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی شمس روزهای شنبه به استادی راهنما محترم مسافر علیرضا، نگهبانی مسافر علی اصغر و دبیری مسافر محمود با دستور جلسه «وادی هفتم و تاثیر آن روی من» در تاریخ 15 شهریور 1404 ساعت 17 آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
تعداد افرادی که وارد کنگره 60 میشوند برای درمان اعتیاد بسیار زیاد است، اما همه آنها در مسیر قرار نمیگیرند، بلکه فقط تعدادی از آنها اجازه دریافت میکنند تا وارد مسیر درمان اعتیاد شوند و سفر اول را طی کنند؛ این افراد همان افرادی هستند که تمام شرایط و فرمانهای کنگره 60 برای درمان اعتیاد را اجرا میکنند و نقض فرمان انجام نمیدهند؛ سی دی مینویسند، در جلسات شرکت میکنند، دارو را بهموقع و بهاندازه مصرف میکنند و فرمانبرداری میکنند، این پروسه مانند این است که این افراد در حال واردکردن رمزی هستند تا درنهایت رهایی را برداشت کنند و سفر اول آنها به پایان برسد.
همه راهنماهای کنگره 60 راهنما سفر اول هستند و اصلاً راهنما سفر دوم درکنگره 60 وجود ندارد، بهجز جناب مهندس دژاکام، حال به نظر شما رمز ورود به سفر دوم چیست؟
من نظر خودم را میگویم، در زمانهای گذشته درکنگره 60 دو شکل راهنما وجود داشت، یکی کمک راهنما و دیگری راهنما؛ باگذشت زمان، کنگره 60 رشد پیدا کرد و شکلهای مختلف راهنما حذف شد و فقط یک نوع راهنمای درمان اعتیاد باقی ماند؛ در زمانهای گذشته لژیون مالی درکنگره 60 وجود نداشت، اما با رشد کنگره 60 لژیون سردار (مالی) تشکیل شد و کنگره 60 مستقل شد؛ ورود به سفر دوم به نظر من با بخشش اتفاق میافتد.
بخشش شکلهای مختلفی دارد: مالی، علمی، فیزیکی؛ بخشش علمی درکنگره 60 فقط مختص به مهندس دژاکام است، چون ما در علم ایشان زندگی میکنیم و مهندس تمام علم خود را در قالب آموزش به ما میبخشند؛ بخشش فیزیکی هم بهنوعی درکنگره 60 به نفع خودمان است و با بخشش فیزیکی مقدار کمی از خورده حسابهای گذشتهمان را تسویه میکنیم، پس برای ما فقط بخشش مالی باقی می ماند.

جناب مهندس دژاکام بسیار تلاش کردند تا به ما آموزش دهند که: هیچ راهی بهتر از درست و سالم زندگی کردن وجود ندارد؛ درست زندگی کردن یعنی تمام قوانینی که در تمام ادیان گفتهشده را رعایت کنید، برای مثال: دروغ نگویید، غیبت نکنید، دزدی نکنید، بخشش داشته باشید و مثالهای دیگری که تمام انسانها با آن آشنا هستند.
باید بدانیم زندگی در بهترین لوکیشن برای ما حال خوب فراهم نمیکند، ممکن است در بهترین خانه تهران زندگی کنید ولی حال خوبی نداشته باشید؛ باید در طول عمر خود برداشت بهتری از زندگی داشته باشید، فرض کنید بیشتر انسان ها تلاش میکنند تا کار کنند، خانه بخرند، ازدواج کنند، بچهدار شوند و سالم زندگی کنند ولی آیا این انسان ها بهصرف اینکه انسان خوبی هستند بهره لازم را از زندگی میبرند؟ قطعا خیر؛ بعضی انسان ها درجایی از زندگی میل به جهش پیدا میکنند و این مسئله امری درونی است که خداوند درون انسان قرار داده و انسان در یک جایی از زندگی شکوفا میشود و آن شکوفایی زمانی است که انسان راه خودش را پیدا کند، انسان بتواند برداشت خودش را داشته باشد و در زندگی بتواند خودش را پیدا کند و بشناسد.
وقتی انسان در این مسیر قدم بردارد و بتواند مسیر خودش را پیدا کند تا خودش را بشناسد، دیگر هرگز دروغ نخواهد گفت، هرگز غیبت نخواهد کرد، دروغ گفتن باعث آزار خودش میشود؛ ما برای شناخت خودمان در گرو یکدیگر هستیم اما اگر بخواهیم در این مسیر پیش رویم باید بخشش داشته باشیم، دروغ نگوییم و کارهای ضد ارزشی را انجام ندهیم، در لژیون سردار شرکت کنیم تا بخشش را بشناسیم.

درکنگره 60 هیچچیز بیدلیل وجود ندارد، لژیون سردار تشکیلشده تا ما بتوانیم ببخشیم و در این مسیر حرکت کنیم؛ ما باید با تمام خودمان درکنگره 60 زندگی کنیم و اگر بتوانیم خودمان را پیدا کنیم برای همهچیز کافی هستیم و بهقدری اتفاقات خوب در انتظارمان است که میتوانیم از ترسهایمان عبور کنیم و سفری از ترس به شجاعت داشته باشیم، آن نقطه جایی است که ما متوجه شویم باید در مسیر خودمان قدم برداریم، از مهندس الگو بگیریم و در جهت شناخت و پیدا کردن خودمان حرکت کنیم.

تایپ، ویرایش و ارسال به سایت: مسافر امیرحسین، لژیون سوم
- تعداد بازدید از این مطلب :
95