دهمین جلسه از دوره نود کارگاههای آموزشی عمومی کنگره 60 نمایندگی آکادمی با استادی راهنمای محترم مسافر محمدرضا، نگهبانی مسافر امیر رضا و دبیری مسافر رضا با دستور جلسه "وادی هفتم وتاثیر آن روی من" شنبه 17 شهریور 1404 ساعت 16:30 آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان محمد رضا هستم یک مسافر.
سپاسگزار خداوند هستم که فرصت داد تا یک بار دیگر این جایگاه را تجربه وخدمت کنم. ازگروه مرزبانی و ایجنت محترم تشکر میکنم که این مکان را برای ما آماده میکنند تا آموزش بگیریم و خدمت کنیم.
دستور جلسه امروز دارای دو بخش که بخش اول دستور جلسه با عنوان رمز و راز کشف حقیقت دردو چیز است، یکی یافتن راه و دیگری آنچه برداشت مینماییم. قسمت دوم دستور جلسه نیز تولد یک سال رهایی مسافران مرتضی و احمد عزیزمیباشد.
وادیها باعث میشوند که دیدگاهها و تفکرات منفی خود را ذره ذره اصلاح کنیم؛ حتی ممکن است مصرف کننده نباشیم، با این حال وادیها قوانینی هستند که کمک میکنند درست زندگی کنیم. به طور مثال دروغ نگوییم و رشوه نگیریم؛ البته باید خواستهاش وجود داشته باشد.
یکی از ویرانگرترین خصلتهای مصرف کننده، دروغگویی میباشد که میتوان برای رسیدن به این امر، از چهارده وادی کمک و آموزش گرفت.وادی هفتم به ما میگوید؛ "رمزو راز کشف حقیقت در دو چیز است،یکی یافتن راه و دیگری آنچه برداشت مینماییم."
در اینجا از حقیقت نام برده شده است به راستی حقیقت چیست؟ حقیقت هم در گذشته است و هم در آینده، حقیقت همیشه روشن است مثلا روش دیاستی که از قبل بوده ولی جناب آقای مهندس آن را کشف و رمز و راز آن را نمایان کرد.
امروز که ما راحت سفر میکنیم و به درمان میرسیم رمز و رازش برای ما کشف شده و به حقیقتش رسیدهایم، مهم این است که ما میخواهیم چه چیزی برداشت کنیم.
حقیقت دست یافتنی است. من که خواسته درمان داشتهام و الان در کنگره حضور دارم این خود حقیقت است.
امیدوارم که بتوانم ازاین وادیها به خوبی آموزش بگیرم و آنها را کاربردی کنم.
اما در مورد قسمت دوم دستور جلسه تولد یک سال رهایی مرتضی و احمد عزیز:
احمد وقتی که وارد لژیون من شد بسیار آرام بود ولی از درون آشفته و بهم ریخته بود اما صبوری کرد، جلسات را مرتب و منظم آمد تا به رهایی رسید.
مرتضی هم وقتی وارد لژیون شد مشکلات خودش را داشت اما با فرمانبرداری توانست سفر اول را به پایان برساند.
از اینکه به صحبت های من گوش کردید از همه شما سپاسگزارم.

سخنان مسافر مرتضی و خواسته ایشان:
خواسته من این است که همه سفر اولیها به رهایی و حال خوش برسند.
با توجه به اینکه همسفر ندارم و در این مسیر تنها بودم با تمام مشکلاتی که داشتم این سفر را به پایان رساندم.
ممنونم که به صحبت های من گوش دادید.
سخنان مسافراحمد و خواسته ایشان:
از راهنمای عزیزم، گروه مرزبانی و ایجنت محترم تشکر میکنم و امیدوارم روزی برسد که همه بیماران با روش دیاستی به درمان برسند.
همسفر مسافر احمد:
خیلی خوشحالم که امروز اینجا هستم، در دوسال گذشته من همراه مسافرم نبودم ولی از امروز میخواهم که سفر خود را آغاز کنم و امیدوارم خداوند من را در این مسیر یاری کند.
- تعداد بازدید از این مطلب :
174