English Version
This Site Is Available In English

قدم اول در مسیر کنگره یافتن راه است

قدم  اول در مسیر کنگره یافتن راه است

سومین جلسه از دوره ششم کارگاه های آموزشی عمومی کنگره ۶۰ ویژه مسافران وهمسفران با نگهبانی مسافر صابر و دبیری مسافر مصطفی و استادی راهنما مسافر جواد با دستور جلسه « وادی هفتم وتأثیر آن روی من » شنبه 15 شهریور ماه سال ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۳۰ آغاز به کار کرد.
سخنان استاد:
سلام دوستان جواد هستم مسافر
در ابتدا خدا را شکر می کنم بابت اینکه در این جایگاه مجدد خدمت می کنم،جلسه امروز دوبخش دارد یکی وادی هفتم و بخش دوم تولد مهدی عزیز که از خدمت گذاران کنگره هست  بعضی افراد در مورد موضوع کشف، رمز و راز ، سریع فکر می‌کنند این موضوعات مربوط به دنیا یا بعد دیگری است. در حالی که ما همین‌جا در همین زندگی روزمره‌مان، خیلی وقت‌ها درست زندگی  کردن را بلد نیستیم. به‌خصوص برای سفر اولی‌ها و حتی سفر دومی‌ها، اصل ماجرا همین‌جاست.به نظر من، به‌عنوان یک راهنما یا یک رهجور، وظیفه‌ی اصلی‌مان این است که رمز و راز درمان اعتیاد را بفهمیم. تمام هدف ما در کنگره همین  اصل است؛برای اینکه یک سفر اولی بتواند به درمان و رهایی برسد. اولین قدم در این مسیر «یافتن راه» است؛ راهی که آقای مهندس پیدا کرد.اما مهم‌ترین بخش درمان چیزی است که اغلب ما، به‌عنوان مصرف‌کنندگان گذشته، به آن توجه نمی‌کردیم: برداشت کردن. ما بلد نبودیم درست برداشت کنیم. هنوز هم خیلی وقت‌ها در کارهای روزمره‌مان برداشت درستی نداریم. درست برداشت کردن یعنی چه؟ یعنی اینکه ببینیم در مدت‌زمان مشخصی چقدر یاد گرفته‌ایم و چقدر از آموزش‌ها استفاده کرده‌ایم.قرار نیست کسی ده سال برای درمان اعتیاد فرصت داشته باشد. زمان مشخص است: ده ماه یا دوازده ماه. مهم این است که در همین مدت چه اندازه برداشت کرده‌ایم. وقتی سفر اول تمام شد، دیگر تمام است؛ هرچه در کوله‌پشتی‌مان گذاشته‌ایم همان خواهد بود و باید با همان ادامه مسیر بدهیم. پس هرچه بیشتر برداشت کرده باشیم، امکانات بیشتری برای ادامه راه داریم.این همان چیزی است که می‌گوید سفر اولی باید «رهجو» باشد؛ جوینده‌ی واقعی. اگر برداشت درستی نداشته باشد، سفر دوم هم پر از مشکل خواهد شد. و از نگاه من، نتیجه‌ی برداشت درست، خدمت کردن است. کسی که درست برداشت کرده باشد، خدمتگزار می‌شود؛ وگرنه امکان ندارد.من تا امروز ندیده‌ام کسی بدون برداشت درست، خدمتگزار شود. خدمتگزاری یعنی چه؟ یعنی کسی که وقت بیشتری در کنگره گذاشته، کنار راهنما، مرزبان و ایجنت بوده و از فرصت‌ها استفاده کرده. این برداشت درست، او را به سمت خدمت سوق می‌دهد. کسی که در خانه می‌نشیند و فقط می‌خواهد از راهنما استفاده کند یا نمی‌آید پارک، اردو و استخر، مطمئناً برداشت درستی ندارد.
بخش دوم جلسه
تولد اولین سال رهایی مرزبان مسافر مهدی است.
 تبریک میگویم به آقا مهدی عزیز. ایشان شصت‌وشش سال سن دارند، اما ماشالله از خیلی از ما جوان‌تر و پرانرژی‌تر هستند.مهدی عزیز از روز اول برداشت درستی داشت و خدمتگزار واقعی بود. خدمتگزاری فقط به معنی شال انداختن نیست؛ یعنی اگر آبدارخانه چای آورد، تو بلند شوی و چای را برای راهنمات ببری؛ یعنی صندلی‌ات را برای تازه‌وارد مرتب کنی؛ یعنی کمک کنی. این‌ها خدمت است.آقا مهدی همیشه در پارک حاضر بود، با بساط صبحانه، آتش، چای و دمنوش درست می کرد و در اختیار لژیون قرار می داد. این‌ها نشان می‌دهد که خدمت در وجودش نهادینه شده است. من به‌عنوان راهنمای مهدی عزیز، چیزهای زیادی از ایشان یاد گرفتم و هیچ ابایی ندارم این را بیان کنم. بسیار منظم، مرتب، بدون غیبت، قابل احترام و نمونه‌ای واقعی از یک رهجو و خدمتگزار بوده‌اند.الان هم مرزبان هستند و این جایگاه به‌طور ویژه به رشد خودشان کمک خواهد کرد. خدمت در کنگره از زمانی که شال روی دوش می‌آید تازه شروع می‌شود. آن‌وقت می‌فهمیم که هیچ‌چیز نمی‌دانیم، تازه وقت عمل است، تازه زیر ذره‌بین هستیم. کار سخت‌تر می‌شود چون باید رفتارمان را کنترل کنیم.امیدوارم سال‌های سال خدمتگزار کنگره باشند و ان‌شاءالله روزی شال کمک‌راهنمایی را دریافت کنند. مطمئنم با خواست و توانایی که دارند حتماً موفق خواهند شد.

اعلام سفر مسافر
آنتی ایکس مصرفی تریاک دودی مدت سفر 11ماه، راهنما جواد یوسفی ، رهایی 13 ماه
آنتی ایکس دوم سیگار  راهنما محسن ستاری رهایی9ماه
درضمن سفر  تغذیه سالم (جونز) دارم با 20 کیلو اضافه وزن به راهنمایی مسافر علیرضا عزیزی سفر  می کنم کاهش وزن ۱3/5 کیلو
خواسته مسافر

آرزویم این است که همه سفر اولی ها ثابت قدم باشند و به درمان برسند.
سخنان مسافر

سلام و عرض ادب خدمت همه‌ی عزیزان و حضار محترم.
با حضور پرانرژی شما واقعاً انرژی گرفتم، وجود شما باعث دلگرمی و قوت قلب من است. الآن شدت هیجان من بالاست، ولی همین انرژی شما برای من بهترین قوت است. در آغاز لازم می‌دانم از بنیان‌گذار کنگره ۶۰ صمیمانه قدردانی کنم. مسیری که ایشان برای من، مهدی و بسیاری از دوستان هم‌سفر فراهم کرده‌اند، حقیقتاً مسیر درست و مطمئنی است. از خانواده‌ی محترم ایشان و همچنین از تک ‌تک عزیزانی که در این مسیر دست یاری می‌دهند و کمک می‌کنند تا هر مسافری بتواند به رهایی برسد، بی‌نهایت سپاسگزارم. به‌ویژه از راهنمای عزیزم کمال تشکر رادارم؛ کسی که با تمام وجود مرا یاری داد، دستم را گرفت و به این جایگاه رساند. من دست ایشان را می‌بوسم، چون زحماتشان در زندگی من ماندگار است. وقتی برای اولین بار وارد کنگره شدم، خیلی به این مسیر شک و تردید داشتم؛ ازیک‌طرف هم امیدوار بودم داشتم. هیچ سابقه‌ی حضور در چنین جایی نداشتم و هیچ‌وقت هم به مراکز دیگر مراجعه نکرده بودم. اولین قدم من همین‌جا بود و باید بگویم این مکان برای من مقدس می‌باشد. همان‌طور که در دعاهایمان می‌خوانیم، اینجا سرشار از انرژی و آرامش است، چراکه راه و مسیرش درست و امن انتخاب‌شده است. در کنگره اگر کسی گوش‌به‌فرمان باشد، بی‌هیچ شک و تردیدی به رهایی می‌رسد. هر جایگاهی هم که بخواهد، بسته به خواسته و تلاش خودش، در دسترس است که آن را به دست بیاورد. من 9ماه در آبدارخانه خدمت کردم و هر چایی که به عزیزی تعارف می‌کردم، در حقیقت انرژی تازه‌ای دریافت می‌کردم. افتخار می‌کنم که امروز در جایگاه مرزبانی در خدمت همه‌ی عزیزان هستم و هنوز هم بزرگ‌ترین خواسته‌ام این است که به تازه‌واردها خدمت کنم. وقتی فردی تازه‌وارد قدم به این مکان می‌گذارد، دلم می‌خواهد او را در آغوش بگیرم و بگویم اینجا همان‌جایی است که می‌تواند درمان شود و به آرامش برسد.
در پایان از همه‌ی شما عزیزان صمیمانه سپاسگزارم که در این گرما حضور یافتید، وقت گذاشتید و با حضورتان به من انرژی و انگیزه دادید.

تایپ ، ویراستاری و ارسال: مسافر حسن لژیون اول
عکس: مرزبان خبری مسافر بهمن
مسافران نمایندگی صفادشت

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .