گوش‌به‌فرمان راهنما باشیم بهترین نتیجه راخواهیم گرفت

جلسه دهم از دور دهم کارگاه‌های آموزشی عمومی مسافران و هم‌سفران نمایندگی معدن فیروزه با استادی راهنمای محترم مسافر حسن و نگهبانی مسافر حسین و دبیری مسافر علی با دستور جلسه از فرمان‌برداری تا فرماندهی و جشن یک سال رهایی مسافر خلیل پنجشنبه تاریخ 1404/6/13 ساعت ۱۶:۳۰ آغاز به کار نمود

خلاصه سخنان اسناد

سلام دوستان حسن هستم یک مسافر.
خداوند را شاکر و سپاسگزارم که اولین تجربه خودم از برگزاری جشن تولد اولین رهجوی خودم را برگزار می‌کنم و این مسأله برای من تجربه و حس جدیدی است. بخش اول عرایضم مربوط به دستور جلسه است. در طول هفته در مورد دستور جلسه صحبت‌های زیبایی شده است و بنده هم در حد بضاعت خودم مطالبی را عرض می‌کنم. فرمان‌برداری بر اساس آموزش‌هایی که در کنگره دیده‌ایم پیش‌نیاز رسیدن به فرماندهی است. حتی در پیشینه و خانواده خودمان هم که در نظر بگیریم نسل قدیم فرمان بردارتر بودند به این خاطر موفق‌تر نیز بودند و هرگاه والدین ما امری داشتند ما ملزم به اجرای آن بودیم و به همین شکل آموزش دیدیم و به عقیده من این فرمان‌بری نهادینه شده در وجود ما در طول زندگی بسیار برای ما مفید بوده است. در کنگره نیز به همین شکل است و اگر من رهجو مطیع و فرمانبردار باشم به هدفی که دارم می‌رسم. فرماندهی در کنگره ۶۰ در ابتدا رسیدن به رهایی و تعادل است. هدف ما هم از آمدن به کنگره نیز همین امر است. شاید در ابتدا به دلیل عدم آگاهی هدف خود را ترک کردن مواد ترسیم کرده بودیم اما وقتی در فضای کنگره و آموزش‌های آن قرار گرفتیم متوجه شدیم که کنگره هدف بالاتری از ترک مواد را دنبال می‌کند و آن درمان و تعادل است. حال سؤال اینجا پیش می‌آید که من به‌عنوان یک رهجو مطیع و گوش‌به‌فرمان راهنما و ایجنت و مرزبان قوانین و حرمت‌های کنگره هستم یا خیر؟ بنده خودم بر این عقیده هستم که هدف از گنجاندن این دستور جلسه این است که به من مسافر تلنگر بزند که من به‌عنوان رهجوی کنگره ۶۰ تا چه اندازه مطیع و فرمانبردار بوده‌ام و چقدر دستوراتی که راهنما برای من صادر کرده و هدف آن‌هاهم چیزی جز درمان و رهایی من نبوده است را تا چه اندازه اجرایی کرده‌ام

ا ین دستور جلسه می‌خواهد این مسأله را به من مسافر یادآوری کند که اگر من مسافر فرمانبردار باشم و به رهایی و تعادل و آن زندگی ایده آلی که مد نظرمان است خواهم رسید. البته در بیرون از کنگره نیز این مسأله یک اصل مهم است و به‌عنوان مثال یک شاگرد مکانیک هم اگر گوش‌به‌فرمان باشد می‌توان امید داشت که او روزی یک مکانیک ماهرو استادکار شود و در غیر این صورت خیر. در همه ارکان جامعه نیز به همین شکل است چراکه ابتدا ما بایستی دانش را فرا بگیریم و اگر درست فراگرفته باشیم عملکرد درستی نیز خواهیم داشت. گوش‌به‌فرمان بودن در کنگره باوجود اهمیت بالایی که دارد کار بسیار سختی نیست که قادر به انجام آن نباشیم و همین که درست و به موقع بیاییم و برویم و گوش‌به‌فرمان راهنما باشیم بهترین نتیجه راخواهیم گرفت چراکه راهنماها و خدمت‌گزاران در کنگره بر اساس عشق و محبت کار می‌کنند و ما با گوش‌به‌فرمان بودن هرچه بیشتر از این عشق و محبت بهره خواهیم برد.
ممنونم که سکوت کردید و به صحبت‌های من گوش دادید

سلام دوستان حسن هستم یک مسافر
خب بنده اولین حضور خود را به‌عنوان راهنما در اولین سالگرد رهایی اولین رهجوی خودم تجربه می‌کنم. و امیدوارم در ادامه این جشن تولدها برای دیگر مسافران نیز اتفاق بیفتد و مسیر این جشن‌ها ادامه پیدا کند. بنده به خاطر دارم که در ابتدای سفر اول خودم در شعبه الهیه مشهد اولین جشن تولدی که حضور داشتم تأثیر بسیار خوبی در سفر من داشت و حتی جزئیات مشارکت‌هایی که در آن جلسه انجام شد را به‌خوبی به خاطر دارم. امروز هم نوبت آقای خلیل است و من به ایشان تبریک عرض می‌کنم و امیدوارم در مسیر آن هدفی که دارند و آن خدمت و ادای دین به کنگره هست موفق باشند کما این که هستند و به نظر بنده ایشان مصداق فرمان‌برداری هم هستند و جشن تولد ایشان بی‌ربط به دستور جلسه هم نیست و امیدوارم در ادامه پایبند کنگره باشند.

سلام دوستان علی هستم یک مسافر
امروز به‌واسطه جشن تولد آقای خلیل از روزهایی است که جنب‌وجوش خاصی در کنگره برپا هست. شاید مدتی بود که دلمان برای چنین مناسبت‌ها و مراسمی تنگ شده بود. می‌رسند آنانی که مشتاق رسیدن و سیراب شدن هستند و آنانی که از سکون بیرون نمی‌آیند هرگز نخواهند رسید. بعضی مسافران برند یک لژیون هستند چون همیشه درصحنه خدمت حضور دارند و آقای خلیل هم جز همین دسته از رهجوها هست. حال خوش نصیب کسانی می‌شود که در این مسیر بمانند و خدمت کنند و ما هم در جشن تولد آقای خلیل اینجا دورهم هستیم که همین پیام کنگره را برسانیم. من برای آقای خلیل آرزوی موفقیت در مسیر خدمت دارم.

سلام دوستان خلیل هستم یک مسافر
در ابتدا تشکر می‌کنم از دوستانی که تبریک گفتند و ابراز محبت به بنده داشتند. و از جناب مهندس دژاکام بابت بخشندگی و عشق ایشان که خودشان را صرف انسان‌های دردمند کردند سپاسگزاری می‌کنم. در ادامه از ایجنت محترم نیز تشکر می‌کنم که بستر این نمایندگی را برای درمان ما فراهم کردند و از راهنمای خوبم حسن آقا تشکر ویژه می‌کنم چراکه خود ایشان باعث حضور من در کنگره بودند و در ادامه بعدازاینکه مشاهده کردم ایشان باوجود مسافت طولانی از مشهد به نیشابور می‌آیند باعث ایجاد انگیزه‌ای در وجود من شد که چرا من به خاطر حال خوب خودم مسیر کوتاه‌تری را نروم. در ادامه با حضور در جلسات و لمس و عشق و محبت دوستان کنگره فهمیدم که جنس رفاقت‌ها در کنگره با بیرون از کنگره فرق می‌کند. نهایتاً از راهنمای تازه واردین خودم هم تشکر می‌کنم که ایشان هم نقش مهمی در جذب من به کنگره داشتند. در ادامه هم تلاشم را کردم که به‌اندازه توان خودم فرمانبردار فرامین راهنما و خدمت‌گزاران کنگره باشم و امیدوارم الان هم که در کسوت مرزبانی حضور دارم بتوانم خدمتگزار خوبی برای کنگره باشم.

رهایی مسافر مهدی لژیون چهارم باراهنمایی مسافرحسن

برگزاری جلسه هماهنگی راهنمایان

عکاس: مسافرعباس

تایپ:مسافر ابوالفضل

ارسال مطلب: مسافر حسین