قبل از ورود به کنگره 60 در زندگی آرامش نداشتم، مدام خودم و فرزندانم از نظر روحی شکنجه میشدیم و گاهی اوقات از ناراحتی زیاد به فکر طلاق میافتادم. اکثر اوقات با چشمهای گریان شب را صبح میکردم.
اعتیاد مسافرم خیلی من را اذیت میکرد، هر موقع هم ناراحت میشدم با بچهها برخورد بدی داشتم. وقتی برای اولین بار مسافرم هروئین مصرف کرده بود، از سر کار که به خانه آمد شروع کرد به حرف زدن و مدام میخواست خودش حرف بزند. با مصرف مواد از نظر جسمی خیلی ضعیف شده بود تا اینکه خانوادهاش متوجه مصرف هروئین او شدند و من هم چون میخواستم مسافرم درمان شود این مسئله را پنهان نکردم و موضوع اعتیادش را عنوان کردم. بعد از چند روز برای درمان به دکتر مراجعه کردیم؛ ولی متأسفانه نتوانست به درمانش ادامه دهد.
من همیشه خودم را مقصر اعتیاد مسافرم میدانستم و گاهی اوقات فکر میکنم کجای راه را اشتباه کردم و چه کاری کردم که مسافرم به این راه کشیده شد. خوشبختانه از نظر اخلاقی در زندگی خیلی با من و بچهها خوب بود؛ اما متأسفانه دچار اعتیاد شده بود و چند بار هم برای درمان به پزشک مراجعه کرد؛ ولی موفق نشد حتی یک ماه پاک بماند. الآن نزدیک ۱۶ ماه است درکنگره ۶۰ هستیم، مسافرم به درمان رسیده و در کنگره ۶۰ آموزش میبینیم و سعی میکنم آموزشها را در زندگی کاربردی کنم. در آخر از آقای مهندس و راهنمای خوبم همسفر پریسا ممنون هستم که با آموزشهای کنگره ۶۰ ما را از تاریکی به روشنایی رساندند. اکنون ۷ ماه است که مسافر من درمان شده و خدا را شکر میکنم که در این مسیر قرار گرفتهایم.
نویسنده: همسفر رقیه رهجوی راهنما همسفر پریسا (لژیون سوم)
رابط خبری: همسفر فرزانه رهجوی راهنما همسفر پریسا (لژیون سوم)
ویرایش و ارسال همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر سهیلا (لژیون دوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی ایران
- تعداد بازدید از این مطلب :
106