یک فرمانبردار خوب طبق نظر و عقیده خود عمل نمی‌کند

سلام دوستان محمد هستم یک مسافر، گفتگویی آموزنده با دیده‌بان محترم جناب آقای حکیمی انجام دادیم که تقدیم شما می‌گردد.

با سلام و درود خدمت شما دیده‌بان محترم، جناب آقای حکیمی از اینکه به نمایندگی گرگان تشریف آوردید خیلی خوشحالم و به شما خیر مقدم عرض می‌کنم.

لطفاً برای شروع، به رسم کنگره خودتان را معرفی نمایید:
سلام دوستان احمد هستم یک مسافر، آنتی ایکس مصرفی شیره و تریاک، نزدیک به ۱۰ ماه با روش DST  و داروی OT به کمک و راهنمایی جناب مهندس سفر کردم. رشته ورزشی تیراندازی با کمان و مدت رهایی ۲۴ سال است.

دستور جلسه هفتگی از فرمانبرداری تا فرماندهی است. یک رهجوی سفر اولی چه پارامترهایی را باید طی کند تا سفر مطلوبی داشته باشد؟
برای شما از فرزندی مثال می‌زنم که می‌خواهد درس و مشق خود را آغاز کند. زمانی که در فضای آموزشی قرار می‌گیرد از او خواسته می‌شود که یکسری کارها را یاد بگیرد و انجام دهد و تکالیفی که به او محول می‌شود را انجام دهد تا با انجام مجموع آنها به آن نقطه مطلوب مورد نظر برسد. وقتی به نقطه مطلوب می‌رسد که ابتدا پذیرش داشته باشد و هرچه از او خواسته می‌شود را انجام بدهد و طبق سلیقه و نظر خود تصمیم نگیرد. در کنگره هم به همین ترتیب است و کسی که به عنوان راهنما اگر کاری به رهجو توصیه می‌کند به این دلیل است که خود او در گذشته آن مسیر را پیموده است و اینک در حال انتقال تجربه خود به دیگران است. اصولاً در هر جایگاهی اگر قرار داشته باشیم باید فرمانبردار باشیم و هر فرد در یک مقطعی فرمانبردار و در مقطع دیگر فرمانده خواهد شد و این چرخه همیشه در حیات انسان ادامه دارد.

خدمتگزاران، راهنمایان، مرزبانان و ایجنت در پرورش رهجو و شکوفایی یک نمایندگی چه تاثیری دارند؟
بسیار نقش مهمی دارند و کنگره یک کار فردی نیست بلکه کار جمعی و گروهی است. کنگره۶۰ جمعیتی است که از انسانها و جایگاه‌های مختلف تشکیل شده است. کنگره مانند یک وسیله نقلیه است که از قطعات مختلفی تشکیل شده است و هر قطعه کار خود را انجام می‌دهد تا آن وسیله به حرکت در بیاید. نقش افراد خدمتگزار در هر نمایندگی هم از اهمیت زیادی برخوردار است. نشریات، سایت، اوتی، و حتی مهماندار جلسه همه در تلاش هستند تا یک فرد به رهایی برسد.

می‌دانم که نقش اصلی دیده‌بان، دیدن نقاط قوت و ضعف یک نمایندگی است، نظر شما در مورد نمایندگی گرگان چیست؟
بیشتر نقاط قوت یک نمایندگی را می‌بینیم و سعی می‌کنیم با کمک هم و خدمتگزاران آن نمایندگی، در طول زمان نقاط ضعف را پوشش دهیم و برطرف کنیم و هر قدر نقاط قوت بیشتر باشد توان پیدا می‌کنیم که آن تفکر و خواسته‌ای که کنگره از ما دارد و خودمان داریم را انجام دهیم. مثلاً شهر گرگان باید یک ساختمان بسیار خوب به عنوان یک نمایندگی مادر داشته باشد تا بتواند خدمتگزاران خوبی پرورش دهد تا در دیگر شهرهای استان گلستان بتوانند نمایندگی‌های دیگری را افتتاح کنند و کنگره را گسترش بدهند.

به عنوان سوال آخر بفرمایید که در لژیون سردار چه چیزی پرداخت می‌شود و چه چیزی به دست می‌آید؟
به طور کلی در کنگره ما کِشت صور پنهان انجام می‌دهیم. همانطوری که در صور آشکار بذر گندم، برنج و غیره می‌کاریم، در کنگره کسی که هر خدمتی انجام می‌دهد و یا در لژیون سردار خدمت مالی می‌کند در حال کاشت بذر، در صور پنهان است و محصول آن را در جایی به دست می‌آوریم که از آنجا اطلاعی نداریم و به آن واقف نیستیم. بعد از کاشت گندم محصول را خواهیم دید ولی در مورد بخشش در لژیون سردار ما بذر را می‌کاریم ولی نباید با خدا معامله کنیم زیرا محصول آن را در جایی می‌بینیم که انتظارش را نداریم.

به عنوان کلام آخر اگر حرف و سخنی دارید بفرمایید:
امیدوارم من و همه اعضا قدر کنگره را بدانیم و همیشه شکرگذار خداوند باشیم و با اطرافیان در صلح باشیم.
در آخر از اینکه فرصت این گفتگو را در اختیار من گذاشتید از شما سپاسگزارم.

مصاحبه کننده: مسافر محمد لژیون سوم
نمایندگی گرگان
13 شهریور 1404