وادی هفتم به ما میآموزد که رمز و راز کشف حقیقت در دو چیز نهفته است: نخست، یافتن مسیر صحیح و دوم، ادراک صحیح از آن مسیر.
حقیقت همواره یکی از مقولات و مفاهیم بنیادی بوده که ذهن بشر را به خود مشغول ساخته است. این واژه به تنهایی، ما را به تأمل وا میدارد که حقیقت چیست؟ چه تفاوتی با واقعیت دارد؟ آیا حقیقت در جزئیات است یا در کلیات؟ و چگونه میتوان حقیقت درمان اعتیاد را درک کرد؟
یکی از مفاهیمی که معمولاً در کنار حقیقت مطرح میشود، «واقعیت» است. در بیان تفاوت واقعیت و حقیقت میتوان گفت که واقعیت امری است که در زمان حال وجود دارد، اما ممکن است در گذشته نبوده و در آینده نیز وجود نداشته باشد؛ به عنوان مثال مانیتوری که در این لحظه به آن نگاه میکنید، مصداق واقعیت است؛ چراکه در گذشته وجود نداشته و احتمالاً در سالهای آینده نیز به شکل کنونی موجود نخواهد بود. این واقعیتی است که هماکنون و در حال حاضر موجود است؛ اما حقیقت، امری است که همواره بوده، هست و خواهد بود. نخستین مصداقی که در ذهن ما به عنوان نمونهای از این قانون نقش میبندد، ذات پروردگار است. خداوند همواره بوده، هست و خواهد بود؛ بنابراین اولین گام برای کشف حقیقت، یافتن مسیر درست است.
زمانی که شخص مصرفکننده مواد مخدر، با بهرهگیری از متد DST کنگره۶۰، اعتیاد خود را درمان میکند، در واقع به رمز و راز کشف حقیقت دست مییابد. او تازه متوجه میشود که درمان اعتیاد، با آن همه سختی و عظمت که همچون کرکسی خوفناک زندگی او را در چنگال خود گرفته بود، اکنون بسان پرندهای کوچک و سپید است که نویدبخش زندگی و رهایی است.
حقیقت در دوردستها نیست؛ حقیقت در همین نزدیکی است. حقیقت در دسترس ماست. حقیقت در همین لحظه، درک همین لحظه، درک ساعت، فضا و مکان و درک مفهوم بودن نهفته است و بودن؛ یعنی زندگی کردن؛ یعنی جمع اضداد؛ یعنی شادی و غم؛ یعنی ازدست دادن و بهدست آوردن؛ یعنی باختن و برنده شدن؛ یعنی سادگی و سختی؛ یعنی تلخی و شیرینی؛ یعنی موجسواری، گاهی بالا و گاهی پایین و اعضای کنگره۶۰ به خوبی این موجسواری بر امواج زندگی را میآموزند. کسانی که از مسیر درمان اعتیاد خود، ادراک کافی داشتهاند، آموختههای خود را به مرحله عمل درآوردهاند و به تعادل و فرمان عقل نزدیک میشوند، میدانند که زندگی جمع اضداد است و در سختیها و ناملایمات ماتم نمیگیرند و منفعل نمیشوند؛ بلکه با ناملایمات نیز با احترام برخورد میکنند.
در مجموع، وادی هفتم در کنگره۶۰ تأکید دارد که کشف حقیقت و دستیابی به اهداف در زندگی، مستلزم دو اصل اساسی است: یافتن مسیر صحیح و برداشت صحیح از آن مسیر. این وادی به انسان میآموزد که پیش از هر اقدامی، باید مسیر و مقصد را شناسایی کند، تفکر و بررسی نماید و از حرکت بدون تأمل پرهیز کند؛ همچنین انسان خردمند کسی است که درک میکند گنج حقیقی در درون خودش نهفته است و با صبر و تلاش در مسیر درست، میتواند به صلح، آرامش و هدف والای انسانی نایل شود.
وادی هفتم به ما میآموزد که حقیقت را درک کنیم و در زندگی، مسیر صحیح را برای رسیدن به اهدافمان بیابیم. این وادی بر لزوم تفکر قبل از هر سخن و عمل تأکید دارد و فرد را به سمت خردورزی هدایت میکند. وادی هفتم به ما میآموزد که در مسیر رسیدن به هدف، صبور باشیم و در صورت بروز مشکل یا بنبست، مأیوس نشویم؛ بلکه از راهنمایان خود یاری بجوییم.
کشف حقیقت تنها در یافتن مسیر خلاصه نمیشود؛ بلکه برداشتهای ما از آن مسیر نیز حیاتی است؛ در نتیجه، انسانها در یک مسیر ممکن است برداشتهای متفاوتی داشته باشند.
در نهایت، وادی هفتم نشان میدهد که بزرگترین و ماندگارترین گنج انسان، گنج درون خودش است که باید آن را کشف کند و به شکوفایی صفات خداوند در وجودش برسد. با درک مفهوم زندگی به عنوان جمع اضداد، فرد میآموزد که در سختیها و ناملایمات زندگی، ماتمزده نباشد و با احترام با آنها برخورد کند.
نویسنده: همسفر زهره رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون یازدهم)
رابط خبری: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون یازدهم)
عکاس: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر اعظم (لژیون ششم)
ویرایش و ارسال: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر سمیه (لژیون هفتم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی دنا
- تعداد بازدید از این مطلب :
137