English Version
This Site Is Available In English

افرادی که در کنگره حضور دارند انتخاب شده هستند

افرادی که در کنگره حضور دارند انتخاب شده هستند

جلسه سیزدهم از دوره چهارم سری کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی دزفول با استادی مسافر احسان، نگهبانی مسافر مهرداد و دبیری مسافر سالار، با دستور جلسه « از فرمانبرداری تا فرماندهی » در روز پنج‌شنبه ۱۳ شهریورماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان احسان هستم یک مسافر.
ابتدا از نگهبان جلسه آقا مهرداد، سپاسگزارم که این فرصت را در اختیار من قرار دادند تا در این جایگاه بنشینم و آموزش بگیرم. دستور جلسه این هفته «از فرمانبرداری تا فرماندهی» است.
دیشب در محل کار مشکلی پیش آمد و ناچار شدم تا ساعت سه نیمه‌شب در آنجا بمانم. وقتی به خانه رسیدم، حدود ساعت چهار صبح بود. من پس از رهایی، چه کار داشته باشم و چه نداشته باشم، همیشه ساعت شش صبح بیدار می‌شوم. با خود گفتم: اگر الان بخوابم و ساعت شش بیدار شوم، نمی‌توانم به سر کار بروم. بنابراین ساعت تلفنم را برای ساعت هشت صبح تنظیم کردم و خوابیدم. صبح که بیدار شدم، تصور کردم دیر از خواب برخاسته‌ام؛ اما وقتی به ساعت نگاه کردم، دیدم دقیقاً دو دقیقه مانده به هشت صبح، یعنی همان زمانی که ساعت را کوک کرده بودم، بیدار شده‌ام. در همان لحظه ناخودآگاه به گذشته خود رفتم.
زندگی خود را به دو بخش تقسیم می‌کنم: بخشی پیش از ورود به کنگره و بخشی پس از آشنایی با کنگره. این دو بخش کاملاً متضاد هستند. وقتی به گذشته فکر می‌کنم، می‌بینم که پیش از ورود به کنگره و با توجه به موادی که مصرف می‌کردم و همواره در حال مصرف بودم هیچ توان حرکتی نداشتم و مشکلات بسیاری در کارم پیش می‌آمد. اما امروز، با وجود آنکه تنها چهار ساعت خوابیده بودم، توانستم سر کار بروم، سپس دوش بگیرم و به کنگره بیایم و همچنان پر از انرژی و حس خوب باشم. همه اینها به واسطه درمان اعتیاد در کنگره ۶۰ امکان‌پذیر شد.


یکی از آموزش‌های ماندگار کنگره که همواره در ذهن و تفکرم حک شده، این است: «دو نیرو در وجود انسان وجود دارند که همواره در جنگ‌اند؛ یکی تاریکی و ناامیدی و دیگری امیدواری و روشنایی. آن نیرویی پیروز است که خوراک مناسب دریافت کند و اینکه از چه منبعی تغذیه شود.»
انسان باید بتواند بر جسم و روان خود تسلط داشته باشد. زندگی در گذشته‌ای که وجود خارجی ندارد، افسردگی می‌آورد؛ و زندگی در آینده، اضطراب. انسان باید بیاموزد در لحظه زندگی کند، که این خود هنری بزرگ است. تنها با آموزش مداوم می‌توان به فرماندهی جسم و روان رسید.
مطلبی در کمدی الهی دانته خواندم که برایم جالب بود. در آن آمده است: فلسفه انسان چنین است که وقتی از دنیا می‌رود، می‌خواهد از جهنم به بهشت برسد. جالب آنکه دانته می‌گوید: انسان ناگهان خود را در جنگی می‌یابد که نمی‌داند از کجا آمده و به کجا می‌رود.
برخی از انسان‌ها برای رسیدن به اهدافشان تلاش می‌کنند؛ اگر هدف بهشت باشد، مسیری برای یافتن آن می‌جویند. گروهی دیگر در جای خود می‌مانند و هیچ تلاشی نمی‌کنند، و عده‌ای نیز تا حدی پیش می‌روند اما راه را نمی‌یابند. من دریافتم که باید خداوند اجازه دهد تا انسانی مسیر راه و درمان را بیابد. به نظر من، افرادی که در کنگره حضور دارند، انتخاب‌شده هستند و کسانی که در این مسیر ثابت‌قدم بمانند و خواست قلبی داشته باشند، به‌راستی از سوی خداوند برگزیده شده‌اند.
در پایان، از اینکه خداوند به من اجازه داد تا در کنگره ۶۰ حضور داشته باشم و مسیر عشق و محبت را از طریق آموزش‌های جناب مهندس بیاموزم، بسیار خوشحالم. امیدوارم بهترین اتفاقات برای همه انسان‌ها رقم بخورد.
از اینکه به سخنانم گوش دادید، سپاسگزارم.
گروه سایت نمایندگی دزفول
عکاس و تایپ گزارش: مسافر داود
ویرایش و ارسال گزارش: همسفر مهزیار

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .